موانع عاديسازي رسمي روابط اسراييل و عربستان
حميد خوشآيند
در مقاطعي در اتحاديه عرب، مساله فلسطين به حدي قداست داشت و مورد احترام ملل عربي بود كه مصر را به خاطر حضور در كمپ ديويد و اتخاذ مواضع همسو با رژيم صهيونيستي از اتحاديه عرب اخراج كردند. اما امروز، روند سابق در بين برخي حكام خائن عربي، معكوس شده است و بعضا نيز كساني از اتحاديه عرب رانده ميشوند كه مواضع همسو با فلسطين دارند! در هر حال، عاديسازي رسمي و علنيسازي روابط عربي - اسراييلي، روندي بسيار خطرناك و داراي پيامد است كه تبعات آن در گام نخست دامنگير حكامي خواهد شد كه دست دوستي به سوي رژيم صهيونيستي دراز كرده و به ايجاد مناسبات سياسي، اقتصادي، امنيتي و غيره با اين رژيم پرداختهاند.
عاديسازي روابط برخي دولتهاي عربي با رژيم صهيونيستي در اصل يك پروژه امريكايي - اسراييلي است كه مديريت و هماهنگي بخشهاي مهمي از آن در منطقه به عربستان سعودي سپرده شده است، ضمن اينكه عربستان نيز به عنوان يكي از كشورهاي هدف در عاديسازي رسمي روابط با رژيم صهيونيستي تعريف شده است. چرا كه از نظر امريكا و رژيم صهيونيستي، دربار سعودي با توجه به برخورداري از منابع مالي و توان لابيگري و همراهسازي كشورهاي ديگر كه در ابتداي تجاوز به يمن خود را نشان داد، ميتواند نقش موثري در برداشتن موانع پيش روي روابط دو يا چندجانبه رژيم صهيونيستي با دولتهاي عربي داشته باشد. عربستان سعودي مهمترين كشور عربي است كه در نوبت علنيسازي رسمي روابط با رژيم صهيونيستي قرار دارد. جرد كوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ نيز در روزهاي گذشته و همزمان با موافقت مغرب براي عاديسازي روابط با رژيم صهيونيستي، در اين رابطه بدون اشاره به جزييات بيشتر اظهار داشته است: «روابط اسراييل با عربستان نيز قطعي است.» در اينكه دو طرف سعودي و اسراييلي علاقهمند به علنيسازي روابط دوجانبه هستند، شكي نيست اما اين موضوع برخلاف ديدگاهها و اصرارهايي كه در امريكا و رژيم صهيونيستي وجود دارد و به نوعي دنبال اين هستند كه اين رابطه هرچه سريعتر رسميت پيدا كند تا بتوان از آن براي برخي اهداف سياسي و غيره استفاده كرد، چندان ساده نيست؛ چرا كه در دو عرصه بيروني و داخلي با محدوديتها و موانع جدي مواجه است. هر كشور عربي براي برقراري رابطه با رژيم صهيونيستي بايد از سه مرحله عبور كند: 1- پذيرش و ايجاد روابط امنيتي و سياسي پنهان؛ 2- پذيرش عاديسازي روابط در فضاي نخبگاني و تبيين لزوم آن براي جامعه؛ 3- حساسيتزدايي اجتماعي و شكستن قبح و زشتي رابطه با رژيم صهيونيستي كه مهمترين بخش از فرايندعادي سازي است. مرحله نخست نهتنها در مورد عربستان بلكه در ارتباط با برخي دولتهاي ديگر عربي از سال 2000 ميلادي به اينسو تحقق يافته است و اين دولتها به اقدام به برقراري مناسبات غيرعلني و غيررسمي با تلآويو كردهاند. اما در زمينه تحقق مرحله دوم و مرحله سوم در عربستان ملاحظات جدي وجود دارد. هنوز بخش قابلتوجهي از مقامات فعلي و سابق و نخبگان سياسي - امنيتي در عربستان پيرامون توافق با رژيم صهيونيستي ملاحظات و مخالفتهاي جدي دارند. اينكه به فاصله دو هفته پس از ديدار ناگهاني نتانياهو و بنسلمان، «تركي الفيصل» از شاهزادگان مطرح سعودي در نشست گفتوگوهاي منامه و در حضور وزير خارجه رژيم صهيونيستي به شدت به رژيم صهيونيستي انتقاد ميكند و آن را قدرت استعمارگر غربي مينامد كه فلسطينيان را در بازداشتگاههاي نظامي نگه ميدارد، صداي مخالف بخشي از نخبگان و مقامات سابق سعودي است كه نبايد دستكم گرفته شود. نميتوان به راحتي از كنار سخنان تركي الفيصل كه به مدت ۲۰ سال رييس سازمان اطلاعات سعودي بود، عبور كرد. وي همچنين سفارت رياض در لندن و واشنگتن را در دست داشت و تاكنون ديدارهاي غيررسمي متعددي با صهيونيستها داشته است.
در ارتباط با مرحله سوم كه در حقيقت مرحله اصلي هم هست، عربستان سعودي با يك مانع و چالش جدي به نام جامعه و افكار عمومي مواجه است. كما اينكه عربستان كه با توجه به قرار داشتن مكه و مدينه در آن از يك شأنيت ديني و تاريخي برخوردار است، كشوري است كه حساسيتهاي اجتماعي، اعتقادي و اسلامي در آن بهويژه در مناطق شيعهنشين نسبت به روابط با رژيم صهيونيستي بسيار بالاست. اهميت اين موضوع بهاندازهاي است كه چندي پيش خليج آنلاين با انتشار گزارشي در رابطه با بحث توافق عربستان و رژيم صهيونيستي، به نقل از يكي از واسطههاي توافق امارات و رژيم صهيونيستي كه از وليعهد سعودي در مورد دليل خودداري از عاديسازي رسمي روابط با رژيم صهيونيستي سوال كرده بود، از زبان وليعهد سعودي «بيم از هرج و مرج داخلي» را يكي از ملاحظات جدي وي در زمينه توافق با رژيم صهيونيستي اعلام كرده بود.
در اين زمينه حتي نظرسنجيهاي انجام شده نيز چشمانداز مثبتي پيش روي عاديسازي روابط عربستان و رژيم صهيونيستي نميگذارد. به طوريكه سمدار بيري، كارشناس امور عربي در آبان ماه با انتشار مقالهاي در روزنامه يديعوت آحارونوت نوشته بود «برخي اطلاعات اسراييليها را غافلگير ميكند چرا كه تنها 9 درصد از شهروندان عربستاني با عاديسازي روابط با رژيم صهيونيستي موافق هستند، 3 درصد نيز در اين خصوص اظهار بياطلاعي كرده و باقي افراد با اين مساله مخالفت كردهاند. 60 درصد از شركتكنندگان عربستاني در اين نظرسنجي در پاسخ به چرايي اين انتخاب خود تأكيد كردهاند فلسطينيان براي آنها مهمتر از رژيم صهيونيستي هستند، همچنين 30 درصد از آنها نيز نسبت به رژيم صهيونيستي اظهار بياعتمادي كردهاند و 10 درصد باقي مانده نيز به اين سوال پاسخ ندادهاند». بنابراين با اينكه در سالهاي اخير جامعه عربستان با تغييرات مهم اجتماعي و اقتصادي و مدني همراه بوده است، اما اين به معناي همراهي جامعه با طرح توافق با رژيم صهيونيستي نيست.
به اين موانع و چالشها بايد ملاحظات اقتصادي را نيز اضافه كرد؛ به اين معنا كه دربار سعودي بيم آن را دارد كه سازش با تلآويو، جايگاه مذهبي عربستان را به عنوان كشوري كه مكه و مدينه در آن قرار گرفته و سالانه ميليونها عمرهگزار و حاجي را به خود جذب ميكند، به خطر بيندازد و همزمان آثار منفي اقتصادي در پي داشته باشد. اين موضوع بهويژه در شرايطي كه اقتصاد نفتي عربستان به دليل كاهش شديد قيمت نفت و همهگيري كرونا و فساد اقتصادي داخلي با بحرانهاي متعددي مواجه است، از اهميت بالايي برخوردار است. هزينه سازش عربستان و رژيم صهيونيستي بهمراتب بالاتر از ساير كشورهاي عربي است. با اينكه بن سلمان، وليعهد سعودي نگاه مثبتي به سازش با رژيم صهيونيستي دارد، اما رهبران و مقامات سابق و فعلي عربستان حتي ملك سلمان به ديدگاههاي سنتي خود نسبت به فلسطين و رژيم صهيونيستي پايبند هستند. اين در حالي است كه بحث افكار عمومي و حساسيتهاي موجود در اين زمينه در كنار پيامدهاي اقتصادي كه ميتواند براي دربار سعودي داراي پيامد شود، امكان پيشبرد عاديسازي روابط رژيم صهيونيستي و سعودي را ضعيف كرده است.
تحليلگر مسائل بينالملل
منبع: شوراي راهبردي روابط خارجي