ادامه از صفحه اول
هفده سال بعد از زلزله بم
نشاندهنده حوزه فرهنگي هليلرود است. باستانشناسان آثاري از دوره نوسنگي پيش از سفال «ب» (9500 تا 8000 سال قبل) تا مفرغ (5000 تا 3200 سال قبل) را در تپه تل آتشي دارستان در 35 كيلومتري شرق بم كشف كردهاند. به نظر ميرسد كه تمدن تل آتشي دارستان در دو بازه مهم (بين 8000 تا 5000 سال قبل) احتمالا با دو رخداد پيش از تاريخ (شايد دو زمينلرزه مهم؟) ويران شده باشد. ارگ 20 هكتاري بم شامل استحكاماتي با 48 برج ديدهباني است. بم 1060 متر بالاتر از سطح دريا قرار دارد كه در شمال آن كوههاي كافوت و در جنوب كوههاي جبل بارز قرار دارد. آب كوههاي جبل بارز رودخانههاي فصلي را تامين ميكند كه به شهر بم نيز ميرسد. پيش از زلزله 5 دي ماه 82، 100 هزار نفر در شهر بم، 16هزار نفر در شهر بروات و حدود 10 هزار نفر در روستاهاي مجاور زندگي ميكردند. در زلزله بم شهر بم و ارگ تاريخي بم (20 هكتاري ساخته شده از خاك) به شدت آسيب ديد. سه بيمارستان (با 240 تخت) و 122 مركز بهداشتي در منطقه به طور كامل تخريب شده يا آسيب زيادي ديد. از نظر ثبت احوال 26271 نفر كشته شدند (تعداد شناسنامه باطل شده) 400 نفر از كارافتاده دايمي، 75000 نفر بيخانمان و 5054 كودك به عنوان بيسرپرست ثبت شدند. جمعيت تحتتاثير زلزله بم حدود 250 هزار نفر بود. زمينلرزه درست در جايي از گسل بم رخ داد كه شهر بم ساخته شده بود، (محل تلاقي گسل شناخته شده بم با روند گسل پوشيده با راستاي شرقي-غربي پشترود). شتاب حدودا برابر با شتاب جاذبه زمين روي مولفه قائم و شتاب افقي حدود 0.8 شتاب جاذبه زمين در جهت عمود بر گسل (شرقي-غربي) همراه با كيفيت پايين ساختمانها و زيرساختهاي فيزيكي و فقدان مديريت ريسك منجر به تخريب بخش زيادي از شهر بم شد. بيشتر كساني كه در جريان زلزله جان خود را از دست دادهاند در ساختمانهاي كمتر از 30 سال سن كشته شدهاند. تقريبا 90درصد ساختمانهاي بم
60-100درصد تخريب شد. غرب شهر كه از كانون زلزله و گسل بم بود آسيب چنداني نديد ولي ناحيه شرقي شهر و در محدوده گسل زمينلرزهاي بم تخريب كامل شهر مشاهده شد. 95درصد ساختمانهاي شهر بم (تقريبا 25000 ساختمان)، شهر بروات (4000 ساختمان) و در درصد زيادي از روستاها (24000 ساختمان) در 10 كيلومتري شهر ويران شده يا بهشدت آسيب ديدند. تقريبا 30 قنات (از 64 قنات) به دليل جنبش شديد زمين در بم، بروات و روستاهاي مجاور خراب شدند. اين آسيب شبكه آب زيرزميني آبرساني بم براي آب آشاميدني و همچنين آبياري نخلستانها را مختل كرد. ميزان خسارتها 1.5 ميليارد دلار و هزينه بازسازي براي مدت 3 تا 5 سال بعد از رخداد نيز 1.5 ميليارد دلار (براساس گزارش بانك جهاني) برآورد شد. البته بازسازي فيزيكي بم در پايان شهريور 1386 پايان يافته اعلام شد، ولي عملا بازسازي اجتماعي و بازسازي رواني و بازتوانسازي مردم آسيبديده عملا تا 17 سال بعد از زلزله نيز تكميل نشده است. درس مهم زلزله بم، ابتدا لزوم بازسازي همهجانبه خود شهر آسيبديده بم است و دوم توجه به اين نكته مهم كه شهرهاي ما كه در مجاورت گسلهاي فعال واقعند روزبهروز پرجمعيتتر ميشوند. همه خسارتهاي زلزله بم براي شهري بود كه حدود 100 نفر جمعيت داشت. تكرار حالت مشابه زلزله بم، براي شهرهايي مانند تهران، تبريز، مشهد، كرمان، شيراز و اهواز كه همگي در مجاورت گسلهاي فعال توسعه يافتهاند و چند تا چند ده برابر بم جمعيت دارند، ميتواند فاجعهبار باشد.
جهان بيضايي
در «وقتي همه خوابيم» به شكلي استادانه از قصه رويي تغيير بازيگر توسط سرمايهگذاران و تهيه كنندگاني به كلي دور از هنر و جايگزيني بازيگر جديد و فيلمبرداري مجدد صحنههايي كه قبلا با بازيگري ديگر ديديم به هويت و تصميمات شخصيت مرد قصه ميرسد كه انگار در موقعيت مشابه (زنداني شدن در اتاق خانه زن) تصميمي ديگر ميگيرد.
3- براي رسيدن به مهم بالا گرافيك نقش تعيينكنندهاي دارد. لحظاتي كه فقط ميتوان با تصوير و تركيب دو يا چند چيز، مفهومي يا حسي به مخاطب القا كند . در « شايد وقتي ديگر» يكبار از ابتدا تا انتهاي فيلم به گرافيك« پس زمينه » دقت كنيد، همهچيز در يك هارموني اتفاق ميافتد و با گرههاي قصه و تغييرات شخصيت اصلي فيلم، پس زمينه هم انگار دچار تحولاتي ميشود. اصولا پس زمينه در فيلمهاي بيضايي به اندازه پيش زمينه اهميت دارد، در« باشو غريبهاي كوچك» هنگامي كه نايي(سوسن تسليمي) ميگويد و باشو نامه را مينويسد پس زمينه نايي كه درختان و فضاي شماليست به كلي تغيير ميكند و به فضاي جنوب و جنگزده بدل ميشود كه البته اين تغييرات در فلويي پس زمينه اتفاق ميافتد . در كنار موارد بالا، نشانهشناسي و اسطورهشناسي و تسلط به فرهنگ و ادبيات ايراني و همچنين ژانرشناسي بينظير و... از بيضايي يك كارگردان درجه يك ميسازد كه در سالروز تولدش براي خودمان آرزو ميكنيم كه بازهم فرصتي دست دهد و بتوانيم در جهاني ديگر از بهرام بيضايي قرار بگيريم.