• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4829 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۰ دي

بازيگران منطقه‌اي اهميتي به منافع ايالات‌متحده نمي‌دهند

محدوديت‌هاي ديپلماسي چندجانبه امريكا در خاورميانه

دنيل برومبرگ

شايد در ميان چالش‌هاي متعدد پيش روي دولت جديد جو بايدن احياي روحيه و عملكرد ديپلماسي چندجانبه در مناطقي كه رهبران صرفا بي‌توجه به قدرت و خواسته‌هاي امريكا به دنبال منافع خود هستند، دشوارترين آنها باشد. خاورميانه يكي از اين موارد است. افراد قدرت‌طلبي مانند محمد بن سلمان وليعهد عربستان‌سعودي، بنيامين نتانياهو نخست‌وزير اسراييل، عبدالفتاح السيسي رييس‌جمهوري مصر، محمد بن زايد آل نهيان وليعهد امارات متحده عربي و رجب طيب اردوغان رييس‌جمهوري تركيه، احتمالا به گونه‌اي به چينش شطرنج ژئواستراتژيك ادامه مي‌دهند كه تلاش‌هاي ايالات‌متحده و اروپا براي ايجاد راه‌حل‌هاي منطقه‌اي را دشوار خواهند كرد. شايد تلاش براي احياي چندجانبه‌گرايي با واقعيت خاورميانه نخواند، اما قطعا بايد صورت بگيرد.
از اوباما به ترامپ: تغييري اساسي يا تكرار مكررات؟
اگرچه بسياري از رهبران عرب احتمالا نگران اين مساله هستند كه كاخ سفيد تحت كنترل بايدن شيوه برخورد خود را در قبال ديكتاتورهاي منطقه تغيير دهد، اما احتمالا دولت جديد سياست‌هاي خود را با واقعيت‌هاي منطقه تطبيق خواهد داد و تغيير رويكرد قابل‌توجهي از رويكردهاي دولت‌هاي اوباما و ترامپ نخواهد داشت. باراك اوباماي چندجانبه‌گرا هم واقع‌گرا بود.  ترامپ اما با اظهارات درباره «اول امريكا» رويكرد متفاوتي از اوباما را ارايه داد و آنچه اوباما از گفتن آن طفره مي‌رفت را به وضوح بيان كرد: اينكه نگراني‌ها و منافع داخلي ايالات‌متحده مرزهاي اقدامات ديپلماتيك يا نظامي آن در خارج را تعيين مي‌كنند. ترامپ با اين اقدام چندجانبه‌گرايي را نابود كرد چون آن را ايده افراد ضعيف مي‌دانست و چون چندجانبه‌گرايي براي تاثيرگذاري به يك رهبري قوي نياز دارد و مستلزم آمادگي يك كشور براي استفاده از زور يا اجبار عليه متحدانش در هر تلاش جمعي است. بدين ترتيب، ترامپ به جاي تلاش براي رهبري، وعده داد جاي پاي نظامي امريكا در منطقه را كاهش دهد و به ‌طور همزمان، از ترجيحات سران خودكامه‌اي مانند محمد بن سلمان حمايت كند. توافق‌هاي اخير مهندسي شده توسط دولت ترامپ ميان اسراييل در يك سو و امارات متحده عربي، بحرين، سودان و مغرب در سوي ديگر، همگي مبتني بر همين الگو بودند. اما اينكه اين توافق‌ها مي‌توانند به روند صلح در منطقه كمكي كنند يا خير، هنوز مشخص نيست. اما مشخص است كه مناقشات منطقه جاي زيادي براي تحقق تفكر چندجانبه‌گرايي ايران نمي‌گذارد.
پيچيدگي مساله سوريه
سوريه مي‌توانست يك مورد عالي براي تحقق چندجانبه‌گرايي باشد؛ اما در مقابل، كانال‌ها و صحنه‌هاي متعددي وجود دارند كه توسط تركيبي از بازيگران منطقه‌اي و جهاني مديريت مي‌شوند كه قدرتمندترين آنها روسيه است. روسيه از مذاكرات صلحي حمايت مي‌كند كه هدف اصلي آن محافظت از منافع بشار اسد و ايران است. ورود تركيه به روند صلح آستانه هم به نفع روسيه بوده و فضا را براي حفظ ارتباط راهبردي بين يك عضو ناتو و روسيه فراهم آورده است. در مقابل، مذاكرات ژنو تحت حمايت سازمان ملل متحد به اهرم فشار بازيگران منطقه‌اي يا جهاني از جمله ايالات‌متحده متكي نيست و نمي‌تواند به مثابه مذاكرات آستانه تاثيرگذار باشد.
ظرفيت امريكا براي ايفاي نقش در درگيري ديپلماتيك بر سر سوريه دست‌كم در دو زمينه محدود شده است؛ نخست، تنها منطقه‌اي كه ايالات‌متحده در سوريه نفوذ دارد، شمال شرقي اين كشور است. امريكا در اين منطقه روي يك توافق تقسيم قدرت بين شوراي ملي كردي و حزب اتحاد دموكراتيك كار مي‌كند كه البته هنوز به نتيجه نرسيده است. دوم، كه در نتيجه نقش روسيه در كارشكني در اين روند آشكار شده، اين است كه تا زماني كه ايالات‌متحده و اروپا رويكرد چندجانبه نداشته باشند، مذاكرات ژنو همچنان در برابر روند صلح آستانه از اهميت ثانويه برخوردار خواهد بود و از آنجايي كه نجات توافق هسته‌اي ايران اولويت بالاتري در فهرست ابتكارات جديد ايالات متحده و اروپا دارد، لازم نيست روسيه نگران از دست دادن نقش خود به عنوان داور نهايي عرصه سوريه باشد.
حلقه مفقودي روند صلح ليبي
خوب يا بد، در حال حاضر هيچ قدرت خارجي نمي‌تواند نقشي غالب در ليبي به مثابه نقش روسيه در سوريه داشته باشد. آتش‌بس 23 اكتبر با ميانجيگري سازمان ملل بين دولت توافق ملي در طرابلس و ارتش ملي ليبي به فرماندهي خليفه حفتر در نتيجه بن‌بست بين اين دو حاصل شد. مجمع گفتمان سياسي ليبي در تونس از 7 تا 19 نوامبر نقشه راهي براي انتخابات و سازوكاري براي پيگيري گفت‌وگوهاي بعدي ايجاد كرد؛ اما همان‌طور كه كارشناسان ليبيايي متذكر شده‌اند، هيچ سازوكاري براي پاسخگويي نيروهاي خارجي تعيين نشده است. ايالات‌متحده در هماهنگي با اتحاديه اروپا، روسيه و سازمان ملل مي‌تواند چنين تلاش چندجانبه‌اي را رهبري كند، اما اين امر مستلزم استفاده از اراده سياسي و اهرم فشار براي اطمينان از حمايت مصر، تركيه، امارات، قطر و عربستان‌سعودي خواهد بود. چنين كاري ساده نخواهد بود چون همه اين كشورها در چند سال گذشته بدون توجه به امريكا منافع خود را در ليبي دنبال كرده‌اند. دولت جديد بايدن بايد ديپلماسي زيركانه‌اي را براي رسيدن به پاي رقباي منطقه‌اي به كار بگيرد. اگر بايدن وعده خود درباره متوقف كردن ارايه «چك سفيد امضا» به خودكامه‌هاي منطقه را تحقق بخشد، آنگاه به عبدالفتاح السيسي، رييس‌جمهوري مصر، دليلي براي نگراني و كاهش حمايت از مجمع گفتمان سياسي ليبي داده است. احتمال اينكه روسيه و فرانسه از سيسي حمايت كنند وجود دارد چون هر دو از حفتر حمايت مي‌كردند و در خصومت قاهره با دولت توافق ملي و متحد منطقه‌اي آن يعني آنكارا، شريك هستند. از اين رو، ايجاد يك رويكرد مشترك امريكايي-اروپايي دشوار خواهد بود. تركيه هم دلايل خاص خود را براي خودداري از همكاري دارد. امريكا تحريم‌هايي را عليه تركيه در پي خريد سامانه «اس-400» روسيه اعمال كرده است. رويكرد دولت كنوني دونالد ترامپ در قبال تركيه بي‌شك هرگونه تلاش دولت آتي بايدن براي كاهش تنش‌ها با متحد امريكا در ناتو را پيچيده خواهد كرد.
هموار كردن مسير با حسن‌نيت
گروه سياست خارجي بايدن در تلاش براي تحقق وعده يافتن راه‌حل مذاكراتي براي جنگ يمن نيز با مشكلات مشابهي مواجه هستند. دولت ترامپ براي تشويق عربستان براي پيشبرد پيشنهادهاي صلح اقداماتي انجام داده، اما ايجاد تعادل و توازن براي كاخ سفيد بايدن چندان ساده نخواهد بود. دولت بايدن مجبور خواهد شد در ميانه تلاش براي احياي توافق هسته‌اي ايران، با دولت سعودي در رابطه با نقض حقوق بشر گفت‌وگو كند. به‌علاوه، اگر كاخ سفيد ترامپ شبه‌نظاميان حوثي را در فهرست سازمان‌هاي تروريستي قرار دهد، بايدن فضاي مانور كمتري خواهد داشت. هيچ يك از اينها بدان معني نيست كه ايالات‌متحده نبايد ديپلماسي چندجانبه را دنبال كند. بازيگران منطقه برنامه‌هاي خاص خود را دارند كه با دستورالعمل‌هاي دولت جديد بايدن مطابقت ندارد. اما باز هم بايدن مي‌تواند درصدد استفاده از عادي‌سازي روابط بين اسراييل، امارات، بحرين، سودان و مغرب براي پيشبرد گفت‌وگوهاي متمركز بر چالش‌هاي اقتصادي منطقه‌اي يا محيط‌زيستي يا در اقدامي بلندپروازانه‌تر، براي احياي گفت‌وگوهاي صلح فلسطين و اسراييل برآيد.
ترجمه: ديپلماسي ايراني
منبع: ريسپانسيبل استيت كرفت

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون