• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4829 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۰ دي

دست به‌ گيرنده‌هاي خود نزنيد

شيما بيگدلي

به لطف اختلال كاملا اتفاقي در اينترنت و اينستاگرام از لذت شنيدن گزارش عادل فردوسي‌پور براي بازي پرسپوليس و اولسان هيونداي كره‌جنوبي محروم مي‌شويم. بازي‌ كه آن‌قدرها براي من مهم نبود، خيلي وقت است به غيرحرفه‌اي بازي كردن تيم‌هاي محبوب‌مان در همه مقاطع حساس ورزشي عادت كرده‌ايم و بعضي‌هاي‌مان عطايش را به لقايش بخشيده‌ايم. اما پسرم هنوز كوچك است و دلش هنوز بزرگ و آرزوها و اميدهاي زياد و بزرگي در آن خانه دارد. پس او بي‌خيال بازي و اميدهايش نمي‌شود و توفيق اجباري تماشاي بازي از تلويزيون ملي نصيب‌ ما هم مي‌شود. از بازي جذاب‌تر، براي من آگهي‌ها و زيرنويس‌ها است. يكي بيش از بقيه جذاب‌ است و هر چه بيشتر تكرار مي‌شود كمتر آن را درك مي‌كنم. ظاهرا پويشي است به نام سپاس براي تجليل از كادر درمان و خصوصا پرستارهاي عزيز كشورمان كه اين روزها بيش از هميشه سرشان شلوغ و تن‌هاي‌شان خسته است. زيرنويس از ما مي‌خواهد در پويش سپاس كه پيشاپيش شمرده‌اند و ميليوني نام‌گذاري‌اش كرده‌‌اند، شركت كنيم و پيام‌هاي قدرداني و سپاس خود را به شماره سامانه‌اي كه اعلام شده، ارسال كنيم. تا اينجا موضوع خاصي پيش نيامده و موضوعات غيرخاص هم بماند، ولي چيزي كه جلب‌توجه مي‌كند جايزه اين پويش است كه كمك هزينه‌ براي سفر است؛ ناهمخواني جايزه اين مسابقه با هدف برگزاري آن فقط براي من عجيب است يا واقعا عجيب است؟  اما ظاهرا اين ميزان تعجب براي آن شب من كافي نبوده، پيامي از مدرسه پسرم رسيد كه اعلام مي‌كرد فردا يكشنبه سي‌ام آذر و دوشنبه يكم دي ‌ماه تعطيل است. گفتني است همان اول صبح يكي از دوستان كه او هم بچه مدرسه‌اي دارد اين پيام را براي من فرستاده و از من پرسيده بود كه آيا ما هم تعطيليم يا خير. من هم بعد از خواندن پيام در حالي كه در دلم به سادگي بعضي‌ها كه هر چي كه مي‌بينند باور مي‌كنند، فكر مي‌كردم، با گفتن اين جمله كه «چه ربطي داره؟!» پاسخ داده بودم: نه! قبل از اينكه به متن اين پيام بپردازم جا دارد توضيحي در‌خصوص اطلاع‌رساني‌هاي اينچنيني ارايه كنم. هميشه داستان از واتس‌آپ و ساير رسانه‌هاي اصطلاحا مجازي و غيرملي شروع مي‌شود. همزمان تلاش براي تاييد يا رد صحت خبر كذايي از مجاري قانوني ذي‌ربط هم معمولا راه به جايي نمي‌برد. بعد نوبت تكذيب‌هاي مربوطه از سوي مدرسه و مسوولان مدرسه است با اين مضمون كه «به ما چيزي ابلاغ نشده» و نهايتا تاييد خبر توسط مدرسه و بالاخره زيرنويس شبكه خبر حوالي نيمه شب. خيلي اوقات خبر اين تعطيلي‌ها را بعد از رساندن بچه‌ها به مدرسه و مواجه با در بسته آن متوجه مي‌شديم و حالا متن پيام: «بدينوسيله به اطلاع مي‌رساند در راستاي فرهنگ‌سازي و صيانت از سلامت جسمي و روحي دانش‌آموزان در برابر آسيب‌هاي فضاي مجازي و تحكيم روابط خانواده و همچنين همكاري با كادر درماني در ايام كرونا و تقارن شب يلدا با ايام ولادت با سعادت حضرت زينب كبري(س) و روز پرستار روزهاي يكشنبه مورخ ۳۰ آذر ماه و دوشنبه اول دي ماه روزهاي بدون تلفن همراه، تبلت و رايانه و روز همياري با پرستاران درنظر گرفته شده است لذا در اين دو روز كلاس‌هاي مجازي برگزار نخواهد شد.» اول مبهوت علاقه نويسنده متن به جا دادن چند موضوع با ربط و بي‌ربط در يك پاراگراف مي‌شوم. سپس چون نه صبح و نه حالا با خواندن پيام منطق آن را درك نمي‌كنم، از ساير دوستان حاضر در گروه مدرسه خواهش مي‌كنم اگر سايرين چيزي بيشتر و بهتر از من دستگيرشان شده اعلام كنند. تلاشي بي‌نتيجه! چندباره متن را مي‌خوانم. «صيانت از سلامت جسمي و روحي!!» يعني قرار است به‌ جاي حضور مجازي در مدرسه حضور واقعي به هم برسانند و در حياط مدرسه بازي و ورزش كنند؟! آسيب‌هاي فضاي مجازي يعني در اين چند ماه كه بچه‌هاي ما چند ساعتي از روز پاي سيستم مدرسه بودند در معرض آسيب‌هاي فضاي مجازي بودند؟! «روزهاي بدون تلفن همراه، تبلت و رايانه و روز پرستار!» يعني تمام اين سال‌هايي كه ما در حال استفاده از اين وسايل الكترونيكي منحوس و معلوم‌الحال بوديم ناخودآگاه در حال مبارزه و مقابله با پرستاران عزيز و زحمتكش بوديم؟!  فقط براي اطلاع اضافه كنم روزي كه مدرسه تعطيل بود، پسرم ديشبش از هميشه ديرتر خوابيد، صبحش ديرتر از هميشه بيدار شد، از بيكاري اول با دوست‌هايش بيشتر از هميشه در فضاي مجازي چرخيد، بعد آنلاين بازي كرد و مشغول تماشاي تلويزيون شد. جالب‌تر اينكه متوجه شديم چندتايي از همكلاسي‌هايش از تعطيلي در تعطيلي استفاده كرده و به سفر رفته‌‌اند. اي كاش مي‌فهميدم اشكال از من است و دست به ‌گيرنده‌ام بزنم يا خير؟! يادش به‌خير! آن وقت‌ها پس از قطع برنامه يا به وجود‌آمدن اشكال فني در پخش برنامه‌ها، مجري مي‌گفت: «اشكال پيش آمده از فرستنده است و از بينندگان مي‌خواست كه دست به‌ گيرنده‌هاي‌شان نزنند» كاش حالا هم يكي به ما مي‌گفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون