روايتهاي دختر شهيد سليماني از پدر
دختر شهيد سليماني در گفتوگويي با شبكه الميادين به نقل خاطراتي از پدرش پرداخت. به گزارش ايسنا، زينب سليماني، دختر شهيد سپهبد قاسم سليماني در گفتوگو با شبكه الميادين گفت: من از مريدان شهيد سليماني در اين راه و خطمشي هستم. پدرم روابط متمايزي با ما داشت و من فرزند كوچك خانواده بودم و نسبت به ديگر اعضاي خانواده وقت بيشتري را با پدرم ميگذراندم. پدرم به خانوادههاي شهدا اهميت زيادي ميداد، نگران آنها بود و دوست داشت مشكلاتشان را حل كند و من واسطه ميان آنها بودم. او گفت: حاج قاسم يك فرمانده نظامي ميداني قوي بود كه از كاريزماي بسيار قوي برخوردار بود و به شكل قابلتوجهي باهوش بود. پدرم قلب بسيار مهربان و دلسوزي داشت و به نظر من دليل موفقيتهايش همين قلب مهربان بود. پدرم تنها يك فرمانده نظامي و سياسي نبود كه فقط كار فرماندهي انجام دهد و دستور صادر كند بلكه او در دلهاي مردم نفوذ كرده بود. دختر سردار سليماني گفت: طي عمليات آمرلي پدرم به من پيام داد زيرا قبل از رفتنش بسيار نگران بودم و از او خواستم روزهاي بيشتري كنار ما بماند. پدرم از آمرلي به من پيام داد، چگونه از من ميخواهي كه نروم درحالي كه اين جوانان مظلوم در محاصره هستند و منتظر من هستند تا بروم و به آنها كمك كنم. پدرم در ميدان جنگ فرمانده و سرباز را يكي ميدانست و دايما به دنبال شهادت بود. زندگي حاج قاسم پر از خطر بود و هر كجا ميرفت دشمن در كمين بود و او دشمنان بسيار زيادي داشت. زينب سليماني تاكيد كرد: يكبار دو جنگنده امريكايي تلاش كردند هواپيماي حامل پدرم را مورد هدف قرار دهند، تنها شهيد رضا خرمي به عنوان محافظ در كنار پدرم بود. او گفت: يكي از دلايل مهم ورود حاج قاسم به سوريه اين است كه او نوعي نزديكي ميان سوريه، ايران و لبنان ميديد و مرزها در معرض خطر بودند. حاج قاسم در واقع همزمان از سوريه و ايران دفاع ميكرد، براي حاج قاسم هيچ تفاوتي ميان ملت ايران، لبنان، سوريه، فلسطين و يمن وجود نداشت. دختر شهيد سليماني تاكيد كرد: از نظر پدرم بشار اسد، رييسجمهور سوريه فرد بسيار شجاعي است كه براي مردم خود اهميت زيادي قائل است و به شكل قابلتوجهي آنها را دوست دارد. حاج قاسم گفت، بشار اسد عليرغم تهديدات مقاومت كرد و با قدرت از كشور و ملتش دفاع كرد. پدرم فرمانده و مسوول نيرويي بود كه نام مساله فلسطين را داشت، مساله فلسطين و ملت فلسطين دو امر بسيار مهم براي شهيد سليماني بودند. او خاطرنشان كرد: ما امروز شاهد قدرت مقاومت فلسطين هستيم كه اسراييليها را به لرزه درآورده است، ملت فلسطين و مقاومت فلسطين بايد بدانند كه وارثان حاج قاسم اجازه نخواهند داد كه اشغالگري اسراييل ادامه پيدا كند. زينب سليماني گفت: حاج قاسم تلاش مضاعفي در مساله عراق انجام ميداد، زيرا اين كشور براي او بسيار مهم بود. حاج قاسم مقاومت عراق، سوريه، فلسطين، حزبالله و حتي ايران را ايجاد كرد سپس آن را گسترش و قدرتمند كرد. رابطه بسيار عميق و قلبي ميان شهيد سليماني و شهيد ابومهدي وجود داشت، من هيچگاه پدرم را تنها و بدون ابومهدي المهندس نديدم. ابومهدي يكبار به من گفت از خدا ميخواهم كه اگر اتفاق بدي براي حاج قاسم بيفتد من از اين دنيا رفته باشم زيرا اين امر براي من غيرقابل تحمل است. او در ادامه گفت: ميان سيدحسن نصرالله و حاج قاسم عشق برادرانه بود، سيدحسن نصرالله براي من بيشتر از يك فرمانده مقاومت است. او به مثابه عموي من است. زينب سليماني همچنين تاكيد كرد: پدرم خود را سرباز امام خامنهاي ميدانست و عاشق ايشان بود، امام خامنهاي حكم رگ گردن را براي پدرم داشت. او خاطرنشان كرد: زماني كه عماد مغنيه به شهادت رسيد پدرم بسيار متاثر شد و به ياد دارم كه تا چند روز نميتوانستيم با او صحبت كنيم. پدرم وصيتنامهاي 10 صفحهاي براي مادرم نوشته است و بعد از هر جمله و عبارتي نوشته «مرا ببخش، تو در زندگيات با من بسيار عذاب كشيدهاي.»