خداحافظ آقاي مهربان
علي كاوه
از سال 1340 با يونس عليشيري آشنا شدم و از سال 47 كه به موسسه اطلاعات وارد شدم افتخار همكاري با ايشان را داشتم. در آن زمان ما در مجلههاي هفتگي متعددي كار ميكرديم. مجله بانوان، جوانان، دختران و پسران اما از سال 49 با آقاي عليشيري عكاسي دنياي ورزش را انجام ميداديم. آقاي يونس عليشيري بسيار آدم مهربان و نازنيني بود و من هرگز نديدم بد كسي را بخواهد. من در ابتدا شاگرد مرحوم حاج اسماعيل زرافشان بودم و بعد كه با آقاي عليشيري همكار شدم، هميشه به شوخي با هم سر من دعوا ميكردند. آقاي زرافشان ميگفت كه «كاوه شاگرد منه» و آقاي عليشيري ميگفتند: «نه، علي شاگرد منه» و من هميشه ميگفتم كه شاگرد هر دوي شما هستم. من و آقاي عليشيري سر آن بازي معروف ششتايي پرسپوليس و استقلال با همديگر عكاس دنياي ورزش بوديم. معمولا خبرنگارها و عكاسها در كارشان با يكديگر رقابتي درون شغلي دارند اما -خدا رحمت كند آقاي عليشيري را- ايشان هميشه بسيار خوش قلب بودند، با همه مهربان بودند و براي هيچ آدمي، آزاري نداشتند. تا سال 54 در دنياي ورزش با ايشان همكار بودم هيچوقت با يكديگر به مشكلي نخورديم و هميشه مثل يك پدر و پسر با هم كار ميكرديم. من از سه ماه پيش كه ايشان سكته كردند، پيگير كار ايشان بودم. همسرشان هم در روزنامه اطلاعات همكار ما بود. هميشه نسبت بهشان احساس راحتي ميكردم. هميشه كارها را با لبخند انجام ميدادند. همه خاطراتم با او شيرين بود و هيچ خاطره بدي با او ندارم. او با آقاي تختي بسيار صميمي بود و در كنار افرادي مثل آلن دلون، آنتوني كوئين و پله هم عكس دارد. يادشان گرامي و روحشان شاد.