به بهانه توصيه مديركل هنرهاي نمايشي به تئاتريها
يك توكپا تشريف بياوريد پايين
بابك احمدي
مهمترين خبر تئاتري هفتهاي كه گذشت، به ويژه در اين دوران تعطيلي سالنهاي تئاتري و بيخبري از فعاليت گروههاي نمايشي، به ماجراي تجمع نمايندگان انجمنهاي «خانه تئاتر» مقابل مجلس – البته قدري كنارتر از مقابل!- بازميگردد. هنرمندان تئاتر و اعضاي صنف سالهاي متمادي با اين انتقاد مواجه ميشدند كه «مگر چه چيز از ديگر اصناف فعال در كشور كم داريد كه در برابر هر كوتاهي و نارسايي سكوت ميكنيد؟»، آقايان هياتمديره هم پاسخ ميدادند «در حال رايزني هستيم». حالا اينكه رايزني با كجا و چه كسي صورت ميگرفت كه جز اندك مواردي كسي پي به جزيياتش نبرد بماند، بعد هم متوجه نشديم چطور شد كه اين گفتوگوهاي مستمر عاقبت به نتيجه نرسيد و كار به تجمع كشيد. در مقابل شيوه عمل هياتمديره «خانه سينما» در دوران صدارت دولت مهر كه به تجمع در اعتراض به تعطيلي خانه ختم شد، براي بيان مطالبات. «خانه تئاتر» به عنوان يك صنف – آنطور كه خودش را معرفي ميكند- اما ساكت بزرگ و غايب هميشگي مطالبات يك دهه اخير بود، تا اينكه بالاخره در ماههاي پاياني دهه، چشمها را ماليد و از خواب بيدار شد. زمينههاي اين امر هم در درجه اول با تعطيلي 10 ماهه سالنها و اماكن فرهنگي و هنري كليد خورد. مسالهاي كه با كوتاهي دولت در پرداخت حقوق بيكاري، پيگيري نكردن به موقع مسائل بيمهاي چندين هزار هنرمند خانهنشين، افزايش سرسامآور هزينه خانوارها در همين سال، ناديده گرفتن بحث پرداخت حمايتهاي مالي متناسب به بخش توليدي و بدتر از همه، سكوت ادامهدار شبيه به بيخيالي معاونت امور هنري وزارت ارشاد و شخص وزير ارشاد در خصوص گرفتاريهاي بيپايان گروههاي نمايشي و جامعه تئاتر ايران ظرف 10 ماه گذشته، وضعيت را بيش از پيش بحراني كرد. اين شد كه آخر سرگروهي از نمايندگان انجمنهاي هفدهگانه خانه تئاتر با هدايت مديرعامل (از مشاوران رييس مجلس فعلي در ادوار انتخابات گذشته) و ديگر اعضاي هياتمديره، آرام و با متانت تلاش كردند گلايههاي خود را بيان كنند. اما جالب، واكنش چند روز بعد مديركل هنرهاي نمايشي به ماجرا بود. قادر آشنا در گفتوگو با خبرگزاري كار ايران تلويحا به انتقاد از اين عمل تشكيلات تئاتري برخاست. درست كه او ابتدا تاييد كرد انجام چنين كاري طبق قانون حق اساسي صنف تئاتري بوده، اما در ادامه خطمشي تبيين كرد كه بهتر بود زمان ديگري براي بيان اعتراض انتخاب ميشد. اما اينكه با توجه به انبوه مناسبتها و اتفاقهاي پشت سر و پيشرو، مديركل هنرهاي نمايشي چه زماني را براي طرح گلايهها مناسب ميداند، باز بر همه پوشيده ماند. «نكتهاي كه لازم است مردم عزيز و هنرمندان شريف خانواده تئاتر بدانند آن است كه در شرايطي كه كشور ما در تحريم ظالمانه به سر ميبرد و مبارزه و جنگ اقتصادي سختي را پشت سر ميگذارد و درگير آن است، همچنين ويروس كرونا نيز ايران را مانند تمامي كشورهاي جهان زمينگير كرده، لازم است تا اقدامات و فعاليتهايي كه بنا به وظيفه و درحد مقدورات تا اين لحظه براي برطرف ساختن آلام اهالي صبور، با متانت و ارجمند فرهنگ و هنر صورت گرفته نيز مورد رصد قرار گيرد.» مساله اصلي دقيقا در همين نكته و نقطه آخر اظهارات مديركل متمركز است، جايي كه جامعه مدني و كنشگران عرصه فرهنگ و هنر اعتقاد دارند با وجود تمام مشكلات اقتصادي ناشي از تحريم و ناتواني دولتمردان در برنامهريزي دقيق، اتفاقا كشور پهناور از امكانات و ظرفيتهاي مالي بسياري برخوردار است كه ميتواند گره از كار جامعه چند هزار نفره تئاتر باز كند. نمونه اين ظرفيتها را در بودجهاي كه دولت به مجلس ارايه داده و ارقامي كه براي موسسههاي فرهنگي مختلف در نظر گرفته به خوبي ميتوان مشاهده كرد. گذشته از اين، پولهاي آنچناني كه به سوي توليد سريالهاي تلويزيوني و فيلمهاي سينمايي سفارشي سرازير ميشود، به جامعه پيام ميفرستد كه در مملكت پول هست ولي ظاهرا براي بعضي گونههاي هنر بيشتر است و در مقابل به جماعت ديگر هيچ نميرسد. اينجا اتفاقا همان نقطهاي است كه انتظار ميرود وزير ارشاد و معاون امور هنري و مديركل هنرهاي نمايشي در صف هنرمندان كمتربرخوردار و مطالبات آنها بايستند كه متاسفانه اينگونه نيست. بماند كه پشت تجمع تئاتريها در برابر مجلس، شائبه مذاكره انتخاباتي و مواردي از اين دست پررنگ است، اما در سوي ديگر، اينكه هنرمندان تئاتر يكسال است بيپناه رها شدهاند هم چيزي نيست كه بتوان برايش زمان دقيق طرح گلايه تعيين كرد. از وقتي اظهارات قادر آشنا را خواندم مدام به اين فكر ميكنم كه مگر همواره گفته نشد « فقر از هر در وارد شود ايمان از در ديگري خارج ميشود؟» چطور امكان دارد ما بتوانيم براي خانوادههاي گرفتار در انواع مشكلات اقتصادي نسخه بپيچيم كه به دام بازيهاي پوپوليستي بعضي سياسيون نيفتند؟ يا با وجود دهها گرفتاري، صبر كنند يك زمان مناسبي اعتراض كنند؟ آيا توصيههايي از اين دست نشاندهنده فاصله عميق مدير از جامعه هدفش نيست؟ هست. بنابراين به مديران فرهنگ و ارشاد پيشنهاد ميكنم به جاي چسبيدن به شق ارشادگونه سمت مديريتي خود، با جامعه تئاتري به شيوهاي گفتوگو كنند كه اين احساس ايجاد نشود كه بعضي بيخبر از وضعيت حال آنها به صدور فرامين مشغولند. به قول معروف يك توكپا تشريف بياوريد طبقه پايين صدا به هم برسد.