شورش واشنگتن و آينده ترامپيسم
كوروش احمدي
حمله طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره در طول حدود 240 سالی که از تاسیس امریکا میگذرد، بیسابقه بوده و میتواند برای همیشه در کنار تحولاتی مانند واترگیت و بحران بزرگ سایه سنگین خود را بر آینده آن کشور بگستراند. این تحول همراه با اعلام باخت دو نامزد جمهوریخواه در جورجیا و از دست رفتن اکثریت جمهوریخواهان در سنا روز سیاهی را برای آنها رقم زد. بیشک، اصرار بیپایه و غیرمستند ترامپ بر تقلب در انتخابات دلیل اصلی باخت حزب در جورجیا بود. به هر صورت، عمر حکومت ترامپ از 4 سال فراتر نرفت و اکنون حتی سخن از استیضاح و برکناری او در کنگره و اعلام بیکفایتی او توسط قوه مجریه، در چارچوب متمم 25 قانون اساسی است. فیس بوک و تويیتر نیز دسترسی ترامپ را قطع و حتی خود او نیز حملهای را که خودش تشویق کرده بود، محکوم کرده و از نظم و قانون و انتقال آرام قدرت سخن گفته است. اما برای سنجش آثار ماندگار وقایع چهارشنبه بر سیاست داخلی آمریکا به زمان بیشتری نیاز است. حادثه روز چهارشنبه ممكن است شروع پايان چالش پديده ترامپ براي سياست در امريكا باشد. پوپوليسم مهاجمي كه ترامپ در مركز آن قرار دارد و با قدرتي بيمانند و به شكلي بيسابقه نظام سياسي آن كشور را به چالش كشيد با انكار نتيجه انتخابات اوج گرفت. ترامپ و برند سياسي او طي 4 سال گذشته حاميان دهها ميليوني يافت. به رغم اينكه او در انتخابات اخير شكست خورد اما آرايي كه به رغم رفتار غيرعادياش به دست آورد، (74 ميليون آراي عمومي، 11 ميليون بيشتر از انتخابات قبل) اعجابانگيز بود. عملكرد ترامپ و آراي او يك بار ديگر نشان داد كه پوپوليسم همچنان بزرگترين نقطه ضعف براي دموكراسيهاست. با اين حال ميراث ترامپ و پوپوليسم او ممكن است بعد از اين بيشتر با شورش چهارشنبه در خاطرها بماند. او و متحدان نزديكش از چند هفته قبل براي 6 ژانويه تدارك ديده و از آن به عنوان روز حساب ياد كرده بودند. با شروع كار بايدن و كنترل دموكراتها بر هر دو مجلس كنگره، شكست بلافصل پوپوليسم ترامپ رقم خورده است. اكنون سوال مهم اين است كه تاثير پديده ترامپ بر آينده سياست و حكومت در امريكا چه خواهد بود. قبل از حمله به كنگره به نظر ميرسيد كه ترامپ مهر خود را بر حزب جمهوريخواه زده و در نقش يك پدرخوانده براي حزب من بعد هر جمهوريخواهي براي كانديدا شدن در هر سمتي بايد از او كسب اجازه كند و او همچنان ميتواند بخت اصلي در انتخابات 2024 باشد. به اين دليل جمهوريخواهان طي چند سال گذشته كوشيدند با ترامپ كه به عنوان يك غيرحزبي كانديداتوري حزب آنها را در 2016 به دست آورده و آنها را تحقير كرده بود، كجدار و مريز رفتار كنند. اما پافشاري لجوجانه ترامپ بر ادعاي غيرمستند و واهي در مورد تقلب در انتخابات بخشي از جمهوريخواهان را در برابر او قرار داد. مشخصا مايك پنس در عمل از نقش تشريفاتي خود به عنوان رييس نشست مشترك سنا و مجلس نمايندگان فراتر نرفت. ضربه دوم از ناحيه ميچ مككانل، رهبر اكثريت سنا وارد شد. او در سخنانش كه قبل از حمله به كنگره ايراد شده بود، گفت:«اگر اين انتخابات صرفا بر اساس اتهامات طرف بازنده باطل شود، دموكراسي ما وارد دور مرگ خواهد شد.» در ادامه بحث دو مجلس بعد از خاتمه حمله، جمهوريخواهان كنگره با آرايي بيشتر از آنچه انتظار ميرفت، ادعاي تقلب در انتخابات را رد كردند. در اين رابطه 93 سناتور به تاييد انتخابات راي دادند. حاميان جمهوريخواه تاييد انتخابات در مجلس نمايندگان به نسبت كمتر و حدود 70 از 211 نماينده بود. شماري از جمهوريخواهان مانند سناتور تون از لزوم توقف ساختن هويت حزب در اطراف يك فرد و ضرورت بازگشت به اصول، ايدهها و سياستهاي حزبي سخن گفتند. بيشك شماري از جمهوريخواهان تحت تاثير حمله به كنگره از ترامپ فاصله گرفتند و به نفع تاييد انتخابات راي دادند. حتي راي بعضي از سناتورهاي افراطي طرفدار ترامپ مانند تام كاتن نيز در حمايت از تاييد انتخابات بود.
توانايي حزب جمهوريخواه در مسير فاصله گرفتن از ترامپ و قطع نفوذ او در حزب اقدام اصلي براي به تاريخ سپردن ترامپيسم در امريكا و جهان خواهد بود. مهمترين سوال اكنون اين است كه در پرتو اتفاقاتي كه روز چهارشنبه افتاد و انجام چنين اقدامي را آسانتر كرد، آيا رهبران حزب توان و جرات اقداماتي اساسي در اين جهت را خواهند داشت يا خير. همچون گذشته در آينده نيز بزرگترين مانع در اين مسير همچنان موقعيتي است كه ترامپ در بخشي از مردم امريكا يافته است. رهبران حزب براي بريدن كامل از ترامپ بايد در برابر اين بخش از مردم امريكا بايستند. ظرف هفتهها و ماههاي آينده معلوم خواهد شد كه اتفاقات چهارشنبه چه تاثيري بر اين بخش از مردم گذاشته است.