براي چهل و يكمين سال خاموشي جواد بديعزادگان
خاموشي دريا
ابوالفضل نجيب
انقلاب ايران در آستانه نخستين سالگرد خود يكي از مفاخر موسيقي خود را از دست داد، آنهم در شرايطي كه فضاي پر تب و تاب و به تعبيري بلاتكليفي بر همه چيز و از جمله هنر و به طور خاص موسيقي، سايه انداخته بود. در آن فضا موسيقي به همان سرودهاي بهمن 57 و اغلب آهنگهاي حماسي متاثر از پيروزي انقلاب محدود ميشد. با اين حال در فضاي غيررسمي نشانههايي از حيات موسيقي ايراني به چشم ميآمد. در آن فضا نه فرصت و تامل و نه حتي جسارت و ارادهاي براي تفكيك آنچه به سره از ناسره تعبير ميشد، نبود. با اين حال بودند برخي از ميان انقلابيون سنتي كه در تنظيم رابطه با مفاخر موسيقي ايران با سعه صدر و انصاف و احترام ولو به طور غيررسمي برخورد و قضاوت ميكردند. به علاوه اينكه حضور مفاخر نامي و اخلاقمدار در اين عرصه باعث ترغيب و گرايش حتي برخي از آنها به آموختن و حداقل گوش دادن موسيقي فاخر و اصيل شد. در اين خصوص كافي است به خاطرات شفاهي برخي از آنها سرك بكشيم.
از ميان مفاخر موسيقي ايراني بيترديد جواد بديعزادگان را ميتوان از ناميترين و درخشانترين خوانندگان موسيقي اصيل ايراني نام برد. تعامل و تربيت خانوادگي همزمان او در يك خانواده مذهبي و همزمان علاقهمند به موسيقي او را از جهات بسياري در افكار عمومي و در ميان نخبگان موسيقي و... متمايز ميكرد. او هر چند اندك زماني بعد از وقوع انقلاب در ايران درگذشت اما بدون شك از محبوبيت و مشروعيت توأم مردمي و نخبگان برخوردار بود. به بهانه سالمرگ اين ترانهسرا، خواننده و آهنگساز نگاهي گذرا به زندگي و آثار هنري او خواهيم داشت. شادروان جواد بديعزاده، خواننده شهير معاصر در سال 1281 در تهران چشم به دنيا گشود. پدر ايشان سيدرضا بديعالمتكلمين، از مبارزان برجسته صدر مشروطيت و همچنين از وعاظ مشهور تهران بود. او در عين حال به رديف آوازي موسيقي سنتي تسلط و احاطه كامل داشت. جواد از همان دوران كودكي اين توفيق را داشت كه آموزش موسيقي و گوشهها و رديفهاي آوازي را در مكتب آزاديخواهي و خلوص ايماني پدر بياموزد. توفيق ديگر جواد بهرهمندي از درس و آموزش دايي خود، ميرزا يحيي سيدالواعظين بود، كه از خوانندگان نامدار زمان خود محسوب ميشد. دوران كودكي و نوجواني را با تحمل مصايب و گرفتاريهاي ناشي از زندگي مبارزاتي پدري آزاديخواه و ضداستبداد سپري كرد؛ چيزي كه بعدها در آهنگهاي ملي- ميهني بارز شد. عشق به وطن و مردم شريف ايران يكي از خميرمايههاي اساسي كار اوست كه حكايت از همان دوران دارد. از دبيرستان دارالفنون موفق به اخذ ديپلم متوسطه شد و به كار مترجمي زبان فرانسه پرداخت. در سال 1304 شمسي، بنا به دعوت نماينده كمپاني صفحه پركني هيز مسترز وُيس انگلستان دست به تهيه اولين ترانههاي خود زد كه مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت. ترانه جلوه گل اولين اثر او بود كه بعد از آن ترانه مرغ بيآشيان و سه آواز ديگر با اشعاري از خاوري، از شاعران دوره مشروطيت يادگار فعاليت هنري آن زمان او هستند. بديعزاده تا قبل از تاسيس راديو ايران، بهترين آثار ارزشمند خود را به صورت صفحات گرامافون دراختيار مردم موسيقيدوست و هنرپرور ايران قرار داد و نواي شاديآفرين و فرحافزاي او تا دورترين نقاط ميهن با همان دستگاههاي گرامافون اوليه گستره و نفوذ داشت. در سال 1315 دعوتي ديگر به وسيله كمپاني صفحه پركني آلماني اودئون از او به عمل آمد و بديعزاده با ابتكاري جالب با كمك يك اركستر كوچك آلماني متشكل از يك پيانو و ويولن در حدود 40 صفحه موسيقي را ظرف يك سال، در شهر برلين تهيه و توليد كرد كه بسياري از آنها ازجمله ترانه هميشه زيباي «شد خزان» در دستگاه همايون با شعري از شاعر و ترانهسراي نامي ايران رهي معيري، از زيباترين و بهيادماندنيترين آثار او محسوب ميشود. پس از بازگشت از آلمان، مجددا به منظور ضبط چند ترانه به همراه استاد نامدار موسيقي مرحوم ابوالحسن صبا و استاد مهرتاش عازم سوريه شد و در شهر حلب صفحاتي پر كرد كه معروفترين آنها پرچم ايران بود. در سال 1319 با افتتاح راديو ايران، در كنار قمرالملوك وزيري، به عنوان اولين خواننده مرد با اركستري به سرپرستي استاد ابوالحسن كه هنرمندان نامي ديگري از جمله مرتضي ني داوود، حبيب سماعي و تنبكنواز مشهور حسين تهراني در آن حضور داشتند، فعاليت خود را در راديو آغاز كرد. تلاشي كه تا آخرين دم حيات پرجوش و خروش او ادامه يافت. عشق او براي شناسايي و اشاعه و ترويج موسيقي ايراني، در سال 1324 او را راهي سرزمين جادويي هندوستان كرد و به دعوت پارسيان مقيم هندوستان با اركستري به سرپرستي شادروان مهدي خالدي، آهنگساز و ويولونيست برجسته، به مدت يك سال و اندي در شهرهاي مختلف هند كنسرتهاي متعددي برگزار كرد و نواي دلانگيز موسيقي ايران زمين را به گوش مشتاقان و دوستداران موسيقي و هنر ايران در اقصا نقاط آن ديار رساند. از باشكوهترين و ارزندهترين آنها كنسرت بزرگي بود كه به مناسبت تجليل از مقام شامخ فردوسي حماسهسراي كبير ايران براي پارسيان مقيم بمبئي اجرا كرد و از آن به عنوان يكي از افتخارات كارنامه درخشان هنري نام ميبرد و بدان مفتخر بود. در طول اقامت نسبتا طولاني در هندوستان، با حمايت كمپاني ايران ركورد كه متعلق به پارسيان مقيم بمبئي بود، موفق به توليد 50 صفحه گرامافون ديگر شد كه بايد از سرود ايران ما ساخته استاد موسي معروفي (پدر استاد جواد معروفي) و سرودهاي ايران و هند، فر فروردين، جشن نوروزي و بسياري ديگر نام برد. پس از بازگشت از هندوستان به همكاري خود با راديو ايران و هنرمنداني چون قوامي، روحالله خالقي، جواد معروفي، مرتضي محجوبي و... ادامه داد و آهنگهاي متعددي براي خوانندگان آن زمان تصنيف كرد. استاد جواد بديعزاده در زمره يكي از پركارترين خوانندگان موسيقي ايراني بود كه در طول 60 سال فعاليت هنري، بيش از 600 آهنگ از خود به يادگار باقي گذاشت. بديعزادگان اغلب آهنگ و شعر ترانههاي اجرا شده را خود سروده است. از ويژگيهاي بارز كار او خلاقيت، تازگي، بداعت و گريز از تكرار است و به شهادت دهها اثري كه با همان اركستر آلماني در برلين ضبط كرده، از پيشگامان و مروجين موسيقي علمي شناخته ميشود. علاوه بر ترانههايي، با مضامين عالي ادبي، ملي- ميهني از جمله سرودهاي ايران، ايران ما، ترانههاي اجتماعي و انتقادي او كه با اشاراتي طنزگونه آميخته است كه به طور فوقالعاده مورد استقبال مردم قرار ميگرفت. در جمع اصحاب از او به عنوان فخر هنر و ادب فارسي و كيمياگر و افسونگري كه از مس كمبها در آتشكده درون زرناب ميساخت، ياد ميشود. صداي بديعزادگان را به نوعي ميتوان به صداي دريا تشبيه كرد؛ تلفيقي از خروش و آرامش و غرور و ملاطفت. بديعزادگان عاقبت در 10 دي ماه 1358 روي در نقاب خاك كشيد. در چهل و يكمين سالگرد فقدان اين هنرمند مردمي، يادش را گرامي ميداريم.