نگاه نشريه «آتلانتيك» به تحولات اخير در واشنگتن
چرا حمله اوباش به كنگره غافلگيرمان نكرد
ترجمه: هديه عابدي
كساني كه در چهار سال گذشته رويدادها و نشستهاي دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا با هوادارانش در سراسر كشور را دنبال كرده بودند، از خشونت اوباش در واشنگتن تعجب نكردند. نشريه امريكايي آتلانتيك در مقالهاي به قلم پيتر نيكولاس نوشت: اولين همايش انتخاباتي دونالد ترامپ در سال 2016 براي من بسيار خاطرهانگيز بود. اصلا خاطرم نيست آن شب در پنسيلوانيا ترامپ چه حرفهايي زد، اما بحث و جدل پرتنشي كه با يكي از هوادارانش داشتم را هيچگاه از خاطر نميبرم. چند دقيقه پس از ورودم به آنجا، مردي كه بيست و چند ساله به نظر ميرسيد، كارت خبرنگاري چسبيده به ژاكتم را نگاه كرد و پرسيد: يهودي هستي؟ بسيار از اين حرف خشمگين شدم و اولين بار در جريان پوشش يك همايش انتخاباتي با خود انديشيدم آيا سالم به خانه برميگردم؟
اين احساس من، پارانويا نبود. تقريبا همه همايشهاي انتخاباتي ترامپ با نوعي خطر و تهديد همراه بود كه عامل محرك آن نيز خود او بود. دو سال پيش در الپاسو ايالت تگزاس، مردي با كلاه قرمز طرفداران ترامپ (كه روي آن عبارت «بازگشت عظمت به امريكا» نوشته شده بود) با خشونت فيلمبردار «بيبيسي» را كه مشغول پوشش مراسم از بخش خبرنگاران بود، هل داد. در جريان كارزار انتخاباتي سال 2016، وقتي نيروهاي امنيتي يكي از معترضان را از مراسم خارج ميكردند، ترامپ رو به جمعيت كرد و گفت ماموران بيش از حد ملاطفت به خرج دادهاند و اگر او بود يك مشت حوالهاش ميكرد.
اين اتفاقات چگونه رقم ميخورند؟ وقتي رهبر جنبش ماگا (بازگشت عظمت به امريكا) از ادبيات نظامي براي توصيف رويههاي مرسوم در سياست امريكا استفاده ميكند – مثلا هشدار ميدهد كه قرباني «كودتا» شده است، رقبا و كارمندان بيوفاي خود را خائن ميخواند و مردم را از آنها و «اخبار جعلي» ميترساند – اصلا تعجبآور نيست كه پايگاه هواداران خشمگينش نيز به دنبال انتقامجويي باشند.به همين دليل، با اينكه همه از شورش و حمله اوباش به ساختمان كنگره شوكه شدند، اما پس از اين اتفاق به نظر رسيد كه قطار ترامپ به ايستگاه پاياني خود رسيده باشد. ترامپ پيش از حمله به كنگره در توييتي گفته بود تجمع طرفدارانش «توفاني» ميشود. اين نقطه پاياني بر تم اصلي كارزار انتخاباتياش، يعني «نظم و قانون» بود. همايش انتخاباتي ميتواند «توفاني» باشد، يا اينكه منظم و قانونمند برگزار شود؛ نميتوان هر دو حالت را با هم تصور كرد. (جمعه شب توييتر در اقدامي خارقالعاده حساب كاربري او را براي هميشه معلق كرد.) ترامپ چهارشنبه صبح در سخناني به طرفدارانش گفت: قصد داريم براي سناتورها و نمايندگان شجاع مجلسمان هورا بكشيم، البته نه براي برخي از آنها، چون هيچ وقت نميتوانيد با ضعف، كشورمان را پس بگيريد. بايد از خودتان قدرت نشان دهيد و قوي باشيد.
او فكر ميكرد وقتي طرفدارانش به ساختمان مجلس وارد شوند، قرار است چه اتفاقي بيفتد؟ اعضاي كنگره در داخل ساختمان مشغول شمارش آخرين رايهاي الكترالي بودند كه پيروزي بايدن را رسمي ميكرد– اما ترامپ به طرفدارانش به دروغ گفته بود در انتخابات تقلب شده است و اعضاي مجلس در حال تاييد نتايج همين انتخابات بودند. اقدامات ترامپ باعث شد طرفدارانش به مرز انفجار برسند. او ميتوانست به آنها بگويد متفرق شوند، زيرا خواسته بسياري از آنها چيزي بود كه نظام سياسي امريكا نميتوانست برآورده كند. آنها به هنجارهاي دموكراتيكي كه سياستمداران را به مصالحه و آشتي دعوت ميكند، اعتقادي ندارند. در دولت قانوني كه به مردم خدمت ميكند، آنچه آنها ميخواهند قابل انجام نيست.
روز چهارشنبه جلوي ساختمان كنگره گروهي از ماموران پليس ضد شورش را ديدم كه در برابر جمعيت طرفداران ترامپ به خط شده بودند. يكي از اين اوباش فرياد زد: خائنان طناب را بگيريد! يكي ديگر در نزديكي جناح غربي ايستاد و فرياد زد: آنها انتخاباتتان را دزديدهاند و حالا ميخواهند شما را بكشند! بهتر است به پا خيزيد! من ميروم نيروي كمكي بياورم. مردي در مقابل يك فيلمبردار ايستاده بود و به او ناسزا ميگفت. فيلمبردار نيز با حوصله به او توضيح ميداد كه صرفا خبرنگار است و اتفاقات را پوشش ميدهد. يكي ديگر فرياد زد: ما را در خبرها نشان ميدهند! مرد 34 سالهاي كه از فلوريدا آمده بود به من گفت وارد ساختمان كنگره شده و يك ساعتي را آنجا بوده، تا پليس افراد را به بيرون مشايعت كرد. از او پرسيدم چرا به آنجا آمده؟ فهميدم ميخواسته به هر نحوي كه شده جلوي رياستجمهوري بايدن را بگيرد و ترامپ را براي دور دوم به كاخ سفيد بفرستد. خواستههاي آنها البته فراتر از اين بود. او ميخواست كشور به شكلي صلحآميز تجزيه شود.
مدتها پيش از حمله ارتش ترامپيها به كنگره، فانتزيهاي مشابهي به گوشم خورده بود. در ماه سپتامبر، دو ماه پيش از انتخابات، در همايش انتخاباتي ترامپ در لاتروب، ايالت پنسيلوانيا، با طرفدارانش صحبت ميكردم. يك نفر اين ادعاي ترامپ را تكرار ميكرد كه تنها در صورت تقلب در انتخابات، او رقابت را به بايدن واگذار ميكند. البته اين حرف احمقانه است. بايدن در انتخابات پيروز شد چون آراي بيشتري كسب كرده بود. اما اگر سناريوي شير يا خط ترامپ (اگر شير بود من پيروز ميشوم و اگر خط بود بايدن شكست ميخورد) را بپذيريم، آن وقت اين توهم برايمان به وجود ميآيد كه قيام مسلحانه تنها راه وطنپرستانه است. اين همان سناريويي است كه ما را به اينجا رسانده است. آن مرد به من گفت: مردم تحمل نميكنند. مردم سلاح را براي دكور نميخرند. وطنپرستان سلاح را براي چنين روزي ميخرند.
نبرد جنبش ماگا در عصر پساترامپ آغاز شده است. دو سناتور جاهطلب از حزب جمهوريخواه، يعني جاش هاولي از ايالت ميسوري و تد كروز از تگزاس، عزم خود را براي جذب پايگاه اصلي هواداران ترامپ جزم كردهاند. هر دو نفر روز چهارشنبه با تاييد بايدن به عنوان پيروز انتخابات مخالفت كردند. اگر هيچ كس هم تحت تاثير اين اقدامشان قرار نگيرد، پايگاه هواداران ترامپ از آن استقبال ميكند. با اين حال، در پايان هواداران ترامپ باعث شكست او ميشوند: اقدامات او در همايشهاي انتخاباتي باعث شده خيليها خواستار بركنارياش از رياستجمهوري شوند. اگر هواداران ترامپ باعث شوند قهرمانشان سقوط كند، مقلدان او (كروز و هاولي) نيز با او به پايين كشيده ميشوند.
ترامپ تا پيش از حمله هوادارانش به كنگره خود را آماده رهبري در حزب جمهوريخواه ميديد. حتي در تبعيد نيز او مهره محبوب حزب بود و از خانهاش در فلوريدا مقادير زيادي كمك مالي براي حزب جمع كرد. اكنون نامش تا ابد به يكي از سياهترين بخشهاي تاريخ امريكا گره ميخورد، بخشي كه او با ادبيات و تحريك هواداران باعث رقم خوردنش شد. ترامپ در دوران پسارياستجمهوري ديگر قدرت سابق را نخواهد داشت و حزب جمهوريخواه نيز با كارهايي كه او كرده بايد هويت خود را بازيابد. به نظر ميرسد كه او به عمق انزوايش پي برده باشد. او روز پنجشنبه بيانيهاي را از رو خواند و در آن خواستار «آشتي» شد. اما اين بيانيه با رفتارهاي قبلي او در تضاد بود. برندان، دستيار سابق دو رييس قبلي مجلس نمايندگان (پل رايان و جان بونر) به من گفت: براي ترامپ مهم نيست ديروز برايش چه كاري انجام دادهايد. آنچه براي او مهم است، اين است كه همين الان برايش چه كار ميكنيد. جمهوريخواهاني كه ميخواهند برند سياسي خود را حول محور اين شخص ايجاد كنند، بايد اين مساله را در خاطر داشته باشند. او كاملا غير قابل اعتماد است. وقتي نميتوانيد روي كمكش حساب كنيد، پس چرا بايد به او كمك كنيد؟
ترامپ تا پيش از حمله هوادارانش به كنگره خود را آماده رهبري در حزب جمهوريخواه ميديد. حتي در تبعيد نيز او مهره محبوب حزب بود و از خانهاش در فلوريدا مقادير زيادي كمك مالي براي حزب جمع كرد. اكنون نامش تا ابد به يكي از سياهترين بخشهاي تاريخ امريكا گره ميخورد، بخشي كه او با ادبيات و تحريك هواداران باعث رقم خوردنش شد. ترامپ در دوران پسارياستجمهوري ديگر قدرت سابق را نخواهد داشت و حزب جمهوريخواه نيز با كارهايي كه او كرده بايد هويت خود را بازيابد. به نظر ميرسد كه او به عمق انزوايش پي برده باشد. او روز پنجشنبه بيانيهاي را از رو خواند و در آن خواستار «آشتي» شد. اما اين بيانيه با رفتارهاي قبلي او در تضاد بود.