جشنواره فيلم فجر با در نظر گرفتن شرايط اقليمي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي جامعه اين دوران ما، يك سرموني تخصصي سينمايي و استثنايي است (شبيه هيچ جشنوارهاي در جهان نيست) كه طي 4 دهه استمرار و تداوم، امروز به مرتبه مهمي در ميان سينماگران و اهالي رسانه رسيده و مهمترين گردهمايي سالانه اهالي سينما به حساب ميآيد. هم از طرفي كاملا تخصصي است كه روشنفكران و طبقه فكور جامعه را به خود جذب كند و هم بسيار بسيط و گسترده خود را به ذائقه مخاطبان عام نزديك ميكند. به سخن ديگر مهمترين محصولات و كارنامه سينمايي كشور دريك ويترين چشمنواز و جذاب با حضور بازيگران و فيلمسازان شناخته شده در اين 10 روز در معرض ديد مخاطبان قرار ميگيرد تا هم به ديده شدن اين آثار كمك شود و هم مردم در همين بازه ارتباط بيشتر و نزديكتري با سينما و اهالي آن حس كنند. اكثر اهالي سينما بر اين باورند در هنگامه برگزاري اين رويداد هنري، شور و شوق و خوشحالي به وضوح در ميان مخاطبان آشنا و علاقهمند با مديوم سينما ديده ميشود.
سواي از جذابيتهاي عمومي، از آنجايي كه بخشي از مخاطبان اين رويداد را منتقدان،كارشناسان و صاحب نظران سينمايي تشكيل ميدهند برگزاري جشنواره فيلم فجر يك ارزيابي و كارشناسي دوبارهاي هم براي سينماي ايران به حساب ميآيد اينكه در يك سال گذشته سينماي ايران به چه توفيقاتي به لحاظ سختافزاري دست پيدا كرده و چه تعداد فيلمساز توانسته تربيت كند و هركدام آنها روايتگر چه داستانها و مضمونهايي هستند يا نقاط قوت و ضعف توليدات سينمايي و... همه و همه مورد تعمق و بازبيني بيشتري قرار ميگيرد.
با تمام اين صحبتها در 38 دورهاي كه اين رويداد سينمايي برگزار شده فراز و فرودهاي زيادي متحمل شده و مخالفان وموافقان جدي داشته، اگر از بخش بحثبرانگيز سياسي آن عبور كنيم كه همواره باعث حواشي بسيار براي آن بوده، عمده انتقادها، چالشها يا تعاريف وتمجيدها از اين رويداد را بايد متوجه دبير بدانيم. از آنجايي كه شخص دبير در كسوت رييس، صاحب همه تصميمگيريهاست و در راس امورات جشنواره قرار ميگيرد،كانون انتقادات رسانهها و سينماگران هم هست و بايد در مقام پاسخگويي برآيد . به طوريكه با پايان يافتن هردوره اين فستيوال، نام دبير است كه برتارك جشنواره قرار ميگيرد و بينظمي يا انضباط، حواشي و همه اتفاقات همان دوره با اسم دبير تداعي ميشود.
اينكه دبير مهمترين رويداد سينمايي كشورمان متاثر از چه عامل و منوياتي انتخاب ميشود و اساسا چه كارآمدي و كاركردي داشته باشد تا از پس اين مسووليت مهم برآيد ضمنا به ارزش و اعتبار هنري اين رويداد بيفزايد كمي گنگ است و اساسا مشخص نيست برچه اصولي پايبند است.
البته كه عرف در جشنوارههاي بزرگ جهان اين است كه دبير جشنوارههاي مهم سالهاي متمادي بر سمت خود باقي ميماند و اتفاقا اين تنها شغل آنها محسوب ميشود و آنها تمام زمان خود را به برگزاري هر چه پرشكوه آن اختصاص ميدهند اما فستيوال سينمايي فجر در ايران اين گونه نيست و اساسا بسياري از شخصيتهاي فرهنگي كه در 39 دوره در كسوت دبير قرار گرفتهاند اساسا فعاليت سينمايي نداشتهاند. اين رويداد سينمايي طي 39 دوره 14 دبير را تجربه كرده كه به جز سيدمحمد بهشتي، سيفالله داد و عليرضا رضاداد هيچ كدام بيش از 3 سال دبير جشنواره نبودهاند. در ميان همه دبيران دورههاي مختلف جشنواره فيلم فجر، سيد محمد بهشتي با 10 دوره ركورددار است. عليرضا رضاداد با 6 دوره در رتبه دوم قرار دارد. زندهياد سيفالله داد هم 4 دوره دبير جشنواره فيلم فجر بوده است. در گزارش پيش رو با نگاهي به همه فعاليتهاي دبيران 39 دوره جشنواره فجر، نسبت آنها را با سينما مورد بررسي قرار داديم.
دورههاي ابتدايي
اولين دوره جشنواره فيلم فجر سال 1361 به دبيري حسين وخشوري (مديركل تحقيقات و روابط سينمايي وزارت ارشاد) برگزار شد كه در كارنامه او مديرمسوولي و صاحب امتيازي هفتهنامه سينما و هفتهنامه رويداد هفته ديده ميشود. شايد جالب باشد بدانيد «حاجيواشنگتن» ساخته علي حاتمي، «خط قرمز» مسعود كيميايي، «مرگ يزدگرد» بهرام بيضايي، «اشباح» به كارگرداني رضا ميرلوحي و «سفير» فريبرز صالح در زمان دبيري وخشوري به نمايش درآمدند.
در دوره دوم جشنواره نامي از دبير ديده نميشود و گويا امور جشنواره به صورت گروهي انجام شده است. «استعاذه» محسن مخملباف، «بازجويي يك جنايت» محمدعلي سجادي «خانه عنكبوت» عليرضا داوودنژاد و... فيلمهايي بودند كه در اين دوره به نمايش درآمدند.
10 دوره رياست
از دوره سوم، سيدمحمد بهشتي دبيري و مسووليت اين رويداد سينمايي را بر عهده ميگيرد و دراين مقام ميماند به طوري كه امتداد رياست او تا دوره دوازدهم به طول ميانجامد.تقريبا هر زماني صحبت از سيدمحمد بهشتي در محافل سينمايي ميشود از او به عنوان مدير تاثيرگذار و مهم سينمايي در دهه 60 ياد ميشود. او زماني اين مسووليت را قبول ميكند كه مديرعامل بنياد سينمايي فارابي بوده با اين حال فعاليت سينمايي خاصي در كارنامه بهشتي ديده نميشود و فعاليتهاي او بيشتر اجرايي است.
گمنامترين دبير
سال 1373 مهدي فريدزاده(معاون وقت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد) دبير سيزدهمين دوره جشنواره فيلم فجر را برعهده ميگيرد. او از سال 72 تا 74 معاون سينمايي مصطفي ميرسليم بوده است.
مهدي فريدزاده از گمنامترين مديران جشنواره فيلم فجر است كه دبير گروه فرهنگ و ادب و هنر شبكه اول و مسوول برنامهسازي دفتر لندن سيماي جمهوري اسلامي از فعاليتهاي اجرايي اوست. در زمان دبيري او در جشنواره فيلم فجر، فيلمهاي «روسري آبي»، «كيميا» و فيلم «روز واقعه» به اكران درآمده بودند.
تلويزيونيترين دبير
از سيدعزتالله ضرغامي(معاون وقت سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد) به عنوان دبير دورههاي چهاردهم و پانزدهم ياد ميشود. او از سال ۱۳۷۹ در دوره رياست علي لاريجاني بر صداوسيما به معاونت امور مجلس و استانهاي سازمان صدا و سيما منصوب شد و از سال 83 نزديك به 10 سال تا سال 93 رياست سازمان صداوسيما را برعهده داشت. تلويزيونيترين دبيري كه جشنواره فيلم فجر به خود ديده است با هيچ سابقه و فعاليت سينمايي.
سيفالله داد و دغدغههاي سينمايي
دوره شانزدهم، هفدهم، هجدهم و نوزدهم جشنواره فيلم فجر، مرحوم سيفالله داد مسووليت برگزاري جشنواره را بر عهده داشت. در دوره شانزدهم و همزمان با دبيري داد بود كه بخش اصلي سينماي بينالملل به صورت رقابتي برگزار شد و عباس كيارستمي رييس هيات داوران بخش بينالملل بود. از ميان تمام دبيران جشنواره سينماييترين آنها سيفالله داد است و دليلش هم اين است كه او پيش از اينكه در كسوت دبيري قرار بگيرد چند فيلم موفق ساخته بود و با سينما و مصائب آن كاملا آشنا بود. داد دو سال رياست هيات مديره خانه سينما را بر عهده داشت. همچنين در دولت اصلاحات معاون سينمايي عطاءالله مهاجراني شد و اين كارگردان كه فيلم انتخاباتي خاتمي را نيز ساخته بود از سال 76 تا 80 در اين سمت حضور داشت. عضويت شوراي بررسي فيلمنامه و بازبيني فيلم، عضو شوراي فرهنگي بنياد سينمايي فارابي و مسوول واحد تهيه طرح بنياد سينمايي فارابي از ديگر فعاليتهاي اجرايي او به شمار ميرود. فيلمهاي «سگكشي»، آژانس شيشهاي، قرمز، بوي كافور عطر ياس، رنگ خدا، باران، دستهاي آلوده دراين دوران در جشنواره نمايش داده شدند.
رضا داد و عسگرپور
سال 80 و دوره بيستم محمدمهدي عسگرپور با سمت رييس بنياد سينمايي فارابي دبير جشنواره فيلم فجر ميشود و سال بعد هم او دراين سمت ميماند. معاونت واحد جنگ بنياد سينمايي فارابي، رييس هياتمديره و مديرعامل خانه سينما و دبير جشن خانه سينما از فعاليتهاي اجرايي او به شمار ميرود. اگرچه امروز عسگرپور از مديران و سينماگران شناخته شده و با اقتدار سينماست ولي آن سالها و همزمان با مسووليت دبيري فقط فيلم «پرواز درنهايت» را ساخته بود و بيشتر دركسوت مدير فعاليت داشت تا سينماگر شناخته شده.
از سال 82 تا سال 85 رضاداد به عنوان مديرعامل بنياد سينمايي فارابي دبير دوره بيست و دوم تا بيست و پنجم جشنواره فجر ميشود. سابقه مديريتي رضاداد هم مثل اكثر دبيران جشنواره به تلويزيون مربوط ميشود از جمله مديركل توليد، طرح و برنامه و قائم مقام شبكه 2 سيما، معاونت توليد مركز سيما فيلم و مديركل توليد سيما از فعاليتهاي اجرايي اوست. به اين نكته اشاره كنيم فيلمهاي ميهمان مامان، مارمولك، ننه گيلانه، بوتيك، چهارشنبه سوري، روز سوم، تهران انار ندارد، سنتوري و اتوبوس شب در اين چند دوره جشنواره حضور داشتند.
دبير فعال در حوزه نشر
مجيد شاه حسيني همزمان با مديريت در بنياد سينمايي فارابي دبير بيست و ششمين و بيست و هفتمين دوره جشنواره هم ميشود. او دانشآموخته پزشكي عمومي از دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي است. از او كتابهايي با عناوين رد پاي زن اسطورهاي در سينما، سينما و صهيونيسم و... به چاپ رسيده است. او رياست هيات هنري ايران در جشنوارههاي كن و برلين را هم بر عهده داشته. از مجيد شاه حسيني به عنوان دبيري ميتوانيم ياد كنيم كه در حوزه نشر بيشتر فعاليت داشته تا فعاليتهاي سينمايي. بد نيست بگوييم نمايش فيلم درباره الي به كارگرداني اصغر فرهادي باتمام حواشي در زمان دبيري او در جشنواره اتفاق افتاده بود. فيلمهاي وقتي همه خوابيم، سوپراستار، زادبوم، بيپولي و آتش سبز از ديگر فيلمهاي حاضر در اين رويداد بودند.
مسعود شاهي و چالشهاي پيش رويش
سالهاي 88 و 89 و همزمان با قدرتگيري اصولگرايان كه اوضاع سياسي كشور هم كمي ملتهب بود وجشنواره آن سال كاملا تحت تاثير مسائل سياسي برگزار شده بود. در اين زمان بود كه مهدي مسعودشاهي مدير مهربان و هميشه خندان سينما دبير جشنواره بيست و هشتم و بيست و نهم بود. او با سمت رييس سازمان جشنواره دوسال عهدهدار اين سمت شد. از او در مقام پايهگذاران بنياد سينمايي و موسس مركز گسترش سينماي مستند و تجربي ياد ميشود. اگر خاطرتان باشد بهمن ماه سال 88 بود كه فيلم به رنگ ارغوان به كارگرداني ابراهيم حاتميكيا در برج ميلاد به نمايش درآمد و حواشي زيادي به همراه داشت. اين فيلم پس از 5 سال توقيف در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و جايزه سيمرغ بلورين بهترين فيلم جشنواره را به دستآورد.
جشنواره اصولگرايان
اما سال 90 سيامين دبير جشنواره محمد خزاعي بود. از محمد خزاعي به عنوان سرمايهگذار و تهيهكننده فيلمهاي بيك پروداكشن ياد ميشود. او چند دوره دبيري جشنواره فيلم مقاومت را هم برعهده داشته.تا زماني كه او مسووليت دبيري جشنواره فيلم فجر را بر عهده ميگيرد،كار شاخصي در مقام سينماگر در كارنامه ندارد.
سي ويكمين دوره جشنواره فيلم فجر سال 91 با مسووليت محمدرضا عباسيان برگزار شد. عباسيان را بيشتر به عنوان مستندساز و تهيهكننده در سينماي ايران ميشناسيم. اگرچه در مقطعي مديرعامل رسانه تصويري هم بود ولي نميتوانيم از او به عنوان دبيري ياد كنيم كه با سينما و عناصر آن آشنا باشد.
6 دوره تجربه دبيري
اما بعد از سالها عليرضا رضاداد با حكم ايوبي در دوره 32 به جشنواره برگشت و در دوره 33 نيز عهدهدار اين مسووليت بود. جشنواره سي ودوم بعد از روي كار آمدن دولت روحاني و در زمان وزارت علي جنتي برگزار شد. دقيقا از همين زمان بود كه از رضاداد به عنوان مرد پشت پرده سينماي ايران ياد ميشود كه تصميمگيري مسائل مهم سينماي ايران با صلاحديد و نظر او انجام ميشود. البته اگر اوايل دهه 80 رضاداد بيسابقه سينمايي مديريت جشنواره را بر عهده گرفته بود اما دهه 90 كه دوباره دبير جشنواره شد ديگر كاملا با سينما و مسائل آن آشنا بود همچنين چندسالي مجري طرح فيلم «محمد رسولالله(ص)» بود. فيلمهاي رستاخيز، خداحافطي طولاني، رخ ديوانه، چ، امروز، مهمان داريم، قصهها رخشان بني اعتماد و شيار 143 در اين دو دوره در جشنواره به نمايش درآمدند .
دبيري با گرايشهاي تئاتري
جشنواره سيوچهارم و سيوپنجم به محمد حيدري محول شد. وقتي به كارنامه محمد حيدري نگاه ميكنيم بيشتر فعاليتهاي تئاتري به چشم ميآيد تا سينمايي. او چند سال رياست مجموعه تئاتر شهر را بر عهده داشت و در دورهاي هم مديرعامل موزه سينماي ايران بود.
آقاي دكتر
سيوششمين، سيوهفتمين و سيوهشتمين جشنواره فيلم فجر بر عهده ابراهيم داروغهزاده بود. ابراهيم داروغهزاده با تحصيلات پزشكي، مدتي مديرعامل موسسه رسانههاي تصويري و مديرعامل موسسه تصوير شهر بود. رياست پخش شبكه 4 سيما و مديريت گروه اجتماعي شبكه اول سيما از ديگر فعاليتهاي اجرايي او به شمار ميآيد. داروغهزاده به تازگي در جايگاه تهيهكننده با كمال تبريزي در سينماي ايران همكاري ميكند ولي سالهاي قبل بيشتر سمتهاي اجرايي داشته. او با عنوان معاون ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي در رفع توقيف بسياري از فيلمهاي مهم سينماي ايران نقش داشت.
طباطبايينژاد تقديم ميكند
حالا سيونهمين دوره جشنواره فيلم فجر دريكي از سختترين شرايط روزگار به سيد محمدمهدي طباطبايينژاد محول شده است. سابقه فعاليتهاي سينمايي اين دبير هم مثل ديگر دبيران مجهول و نامشخص است و مثل بقيه پيش از سينما در تلويزيون فعاليت ميكرده از او به عنوان تهيهكننده ارشد سيماي جمهوري اسلامي ياد ميشود. او همچنين مدير طرح و برنامه شبكه اول سيما در سالهاي ۷۹تا ۸۶ و مدير گروه فرهنگ و تاريخ و هنر شبكه اول سيما درسالهاي ۸۳ تا ۸۶ بوده است. در كارنامه طباطبايينژاد تهيهكنندگي تعدادي فيلم مستند ديده ميشود. اساسا نگاهي به پيشينه كاري تمام دبيران جشنواره فيلم فجر در تمام دورهها، چيزي را كه بيشتر مشخص ميكند اينكه اكثر آنها يا از مديران اصلي صداوسيما بودند يا به صورت جنبي در اين سازمان فعاليت ميكردند. تقريبا بيشتر آنها مشغله و پركاري سينمايي در كارنامه آنها ديده نميشود. نهايت سختكوشي آنها در سينما ساخت چند فيلم مستند يا يك تعداد فيلم كوتاه بوده، حال چگونه شخصي بيهيچ سابقه فعاليت سينمايي عهدهدار رسالت و وظيفه دبيري ميشود، پرسش مهمي است.