• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4842 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۵ دي

امير حاج‌رضايي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

كانديداتوري كريمي و مهدوي‌كيا فرياد اعتراض جامعه فوتبال است

علي ولي‌اللهي

 

 

يك ماه و نيم تا انتخابات فدراسيون فوتبال باقي ‌مانده و گمانه‌زني‌ها در مورد رييس بعدي فدراسيون فوتبال بالا گرفته است. در اين بين كانديداتوري علي كريمي با نايب‌رييسي مهدوي‌كيا نقل محافل فوتبال است. در اين بين يك اتفاق عجيب در يك برنامه زنده رخ داد. قاسم رنجبريان، رييس هيات فوتبال هرمزگان كه به تازگي به اين سمت انتخاب شده، در گفت‌وگو با برنامه زنده شبكه تلويزيوني استان هرمزگان درباره شانس علي كريمي در انتخابات رياست فدراسيون فوتبال گفت: «متاسفم كه بگويم شكست مي‌خورد.» او گفت «جامعه ايران هنوز آمادگي پذيرش يك مدير فوتبالي را ندارد» و همين‌طور عنوان كرد كه به اعضاي مجمع «سفارش شده» به چه كسي راي بدهند. اين جملات غوغاي عجيبي به وجود آورد. پيش از اين علي فتح‌الله‌زاده مديرعامل سابق استقلال نيز مدعي شده بود اسم برنده انتخابات در كاغذ نوشته شده است. همين فضا اين شائبه را به وجود آورد كه شايد واقعا انتخابات فدراسيون فوتبال فرماليته است و احتمالا يا تيم سابق سر كار مي‌مانند يا كيومرث هاشمي گزينه نزديك به وزارت معرفي شده است. در روزهاي بعد رنجبريان اظهارات خودش را تكذيب كرد و گفت در مجمع به علي كريمي راي خواهد داد و حتي براي راي آوردن او لابي هم خواهد كرد. با اين حال پرنده شك و ترديد بالاي سر انتخابات فدراسيون فوتبال به پرواز درآمده است. در اين بين برخي مي‌گويند حتي ممكن است كريمي و مهدوي‌كيا رد صلاحيت شوند. براي بررسي اين فضا، امكان راي آوردن و موفق شدن اسطوره‌هاي فوتبال كشورمان و همچنين ساير نامزدهاي انتخابات با «امير حاج‌رضايي» به گفت‌وگو نشستيم. ايشان اما برخلاف خيلي‌ها مهم‌ترين اتفاق ممكن را ثبت‌نام علي كريمي در انتخابات قلمداد كرد و اين كار را به مثابه فرياد اعتراض جامعه فوتبال دانست. حاج رضايي معتقد است با ثبت‌نام كريمي و مهدوي‌كيا خيلي از مسائل در فوتبال ايران روشن خواهد شد.

 

تمام تيم مديريتي سابق فدراسيون فوتبال در انتخابات اخير هم ثبت‌نام كرده‌اند.

من اميدوارم كه همه اينها به بيرون هدايت شوند. من مقررات و قوانين را نمي‌دانم. ولي چيزي كه مي‌خواهم بگويم ارجاع به گذشته است. اميدواري‌ها افزايش پيدا كرده و در مورد اينكه فيفا دخالت كرده و برخي از بندهاي اساسنامه من‌درآوردي كه براي حذف رقبا نوشته شده بود را حذف كردند. سطح تحصيلي، ده سال سابقه مديريت و چيزهاي ديگري كه نامزدها قبلا بايد مي‌داشتند و حالا نيست. اينكه هنوز كميته‌اي وجود دارد كه آدم‌ها را رد صلاحيت مي‌كنند هم مشكل است و اميدوارم آن هم وجود نداشته باشد. چون آنجا مي‌توان همه كار كرد. مثلا با يك بند به اصطلاح قانوني رقبا را از ميدان به در كنند. اگر چنين چيزي اتفاق بيفتد يعني اينكه بيايند خداي ناكرده آقاي كريمي و آقاي مهدوي‌كيا را حذف كنند، به جامعه فوتبال دندان نشان دادند. به اين معني كه برويد و به فكر احراز سمت‌هاي فدراسيون فوتبال نباشيد. ما اجازه نخواهيم داد و با بندهاي قانوني كه من نامش را مي‌گذارم به اصطلاح قانوني اجازه ورود شما را به اين حيطه نخواهيم داد. اگر اين اتفاق بيفتد كه ديگر تكليف روشن است و بايد قطع اميد كرد از اينكه اين جماعت اجازه بدهند صاحبان اصلي فوتبال وارد اين حوزه شوند.

يعني معتقديد كه نظارت استصوابي بايد وجود داشته باشد؟

من نمي‌خواهم با اصطلاحات سياسي درگير شوم. من مي‌گويم اگر شما فيلتر بگذاريد كه فلاني باشد و فلاني نباشد بد است و من با اين مخالفم. مثلا شايد آدمي باشد كه آن‌قدر مشكلات دارد كه اصلا مشخص است نبايد وارد اين حيطه شود و همان ابتدا جلوي ورودش را مي‌گيرند. ولي من در مورد دو تا از پاك‌ترين فوتباليست‌هاي كشور حرف مي‌زنم. چه كسي در سلامت اخلاق آقاي كريمي و آقاي مهدوي‌كيا شك دارد؟ سطح بازي‌شان و اينكه جزو افتخارات كشور هستند، بماند. من مخالف فيلتر كردن هستم. بعد اينكه به دليل سابقه آقاياني كه ساليان دراز در اين فدراسيون حضور داشتند، چند نفرشان به صورت رفت و برگشتي حضور داشتند و بودن‌شان هيچ حاصلي نداشته من معتقدم اينها نبايد اصلا باشند.

چطور فيلتر نباشد اما اين افراد هم نتوانند در انتخابات حضور داشته باشند؟

مگر قرار نيست فوتبال ايران تغييري بكند و برابر نيروهاي انساني و استعدادهاي حقيقي خودش به جايگاه اصلي‌اش برگردد؟ خب اين آدم‌ها نشان دادند در يك دهه و نيم گذشته مرد چنين كاري نيستند. سواي چيزهايي كه پيرامون‌شان هست و فضاحت‌هايي كه به بار آوردند اين را مي‌گويم. مسائلي كه صحت و سقم‌شان را بايد ديگراني تاييد كنند كه مسووليت دارند. ولي من يك نمونه‌اش را مي‌گويم. ما چقدر پرونده در فيفا و اي‌اف‌سي داريم؟ همه را هم باختيم؟ اين باخت از كجا شروع شده؟ آيا فيفا و اي‌اف‌سي به ما تحميل كرده؟ همه اين باخت‌ها در تهران اتفاق افتاده است. باخت ما وقتي مي‌خواستيم قرارداد ببنديم،رخ داد. چه در سطح ملي كه آن افتضاح ويلموتس به بار آمدو چه در سطح باشگاهي كه دو تيم تهران اين همه غرامت دادند. اين غرامت‌ها از جيب چه كساني مي‌رود؟ از جيب مردم. از همين مردمي كه شرايط زندگي‌شان را همه مي‌دانند و حالا بايد با پول اينها غرامت پرداخت كنند. يك نفر ديگر پنالتي داده تاوانش را مردم بدهند؟ جريمه‌اش از جيب ملت برود؟ دو تا موضوع اساسي داريم. يك فيلترينگ نبايد باشد و دو آقاياني كه الان در راس كار هستند بايد به بيرون هدايت شوند.

نظرتان در مورد كيومرث هاشمي چيست؟

شناخت عميقي از ايشان ندارم. ايشان فقط در يك دوره انتقالي مسووليت‌هايي داشتند. رياست كميته ملي المپيك هم در دوره‌اي بر عهده ايشان بود. نمي‌توانم نظر قاطعي در مورد ايشان بدهم.

به صورت كلي مي‌توان ايشان را جزو جامعه فوتبال دانست؟

ايشان اصالتا ملايري هستند. در آنجا فوتبال بازي كردند و تيم‌هاي فوتبالي را داشتند اما براي رياست فدراسيون فوتبال اينها نمي‌تواند زياد باشد. اينها سابقه درخشاني نيست. من به شخصه اميدوارم آقاي كريمي و مهدوي‌كيا انتخاب شوند.

دليل اميدواري شما براي رخ دادن اين اتفاق چيست؟

من از بُعد اينكه آقاي كريمي و آقاي مهدوي‌كيا بيايند و اين فوتبال ويران را بسازند به ورود اين دو نفر نگاه نمي‌كنم، چون كار خيلي دشواري است و هر كسي هم بيايد كارش خيلي سخت است. اگر نيت پاك هم داشته باشد و بخواهد همت كند و بيايد فوتبال را به سمت درست شدن ببرد مثنوي هفتاد من كاغذ است. من حضور آقاي كريمي و آقاي مهدوي‌كيا را در واقع يك فرياد اعتراض از گلوي جامعه فوتبال مي‌دانم كه به وضعيت فعلي معترض است. فريادي كه مي‌خواهد بگويد صاحبان فوتبال اينها هستند و ديگراني كه پا پيش نگذاشته‌اند. حضور اين دو عزيز به حقارت و كوچكي افرادي كه تا حالا بودند اشاره مي‌كند. به آنها تفهيم مي‌كند كه مرد اين كار و اين كارزار نبوديد. به آنها مي‌فهماند كه شما آمديد اما دنبال منافع ملي نبوديد و بيشتر دنبال منافع شخصي بوديد.

مي‌توانيد در مورد منافع شخصي كمي بيشتر توضيح دهيد؟

يك مثال مي‌زنم. من مصاحبه آقاي فغاني كه چند روز پيش منتشر شد را خواندم. شما نگاه كنيد كه در فدراسيون چه كارهايي كه نكردند. از داور بين‌المللي كه نيمه‌نهايي جام جهاني را سوت زده حواله‌اش را مي‌گيرند و مي‌دهند به رييس سابق فدراسيون. اين درد است. شما فكر مي‌كنيد اين آقاي فغاني يك‌شبه به اينجا رسيده؟ من تمام خانواده‌اش را مي‌شناسم. پدر محترم‌شان هم سوت مي‌زد. پدر زن‌ محترم‌شان هم داور بود. ايشان از بچگي عاشق فوتبال بودند. همه اينها از طبقات پايين آمدند و زحمت كشيدند و شدند داور بين‌المللي كه در رده‌بندي جام جهاني سوت زده است. چندين بازي سخت را قضاوت كرده است. مگر بازي مكزيك آلمان بازي راحتي بود؟ بعد حق ايشان را مي‌گيرد و برمي‌دارد براي آقازاده خودش. البته آن‌طور كه خودشان مي‌گفتند و مطبوعات نوشتند. مي‌خواهم اين را بگويم كه آقاي كريمي و مهدوي‌كيا افراد پاكي هستند. من از نزديك مي‌شناسم‌شان. اين‌طور نبوده كه من فقط نظاره‌گر فوتبال‌شان از تلويزيون بوده باشم يا در استاديوم آنها را ديده باشم و بخواهم در مورد فوتبال‌شان حرف بزنم. اين دو نفر بارها مقابل ناهنجاري‌هاي فوتبال ما موضع گرفته‌اند. به خصوص آقاي كريمي. در فوتبال خودمان اشخاصي داريم كه وزني دارند و جامعه به آنها به شكل احترام‌آميز نگاه مي‌كند، اما منفعلانه عمل مي‌كنند و هيچ كاري نمي‌كنند. هيچ ديدگاهي، هيچ نظري، بحثي يا گفت‌وگويي ندارند. خودشان را كشيده‌اند كنار و به قول واليباليست‌ها جا خالي دادند. من از ساحت‌هاي مختلف حضور آقاي كريمي و آقاي مهدوي‌كيا را نگاه مي‌كنم. اينكه بتوانند انتخاب شوند را نمي‌دانم. اينكه اگر انتخاب شدند اين مشكلات و گرفتاري‌ها را حل كنند را هم نمي‌دانم، چون مديريت فدراسيون فوتبال سخت است. اما اين را مي‌دانم كه حضور اين افراد سيلي جامعه فوتبال به فوتبال است. يعني اينكه صاحبان اصلي‌اش مي‌خواهند بيايند. مگر در فدراسيون فوتبال كرواسي داور شوكر رييس نيست؟ چرا بازيكن ملي آنجا بايد رييس بشود و اينجا نه؟

حضور كريمي و مهدوي‌كيا در فدراسيون در وهله اول چه ثمره‌اي براي فوتبال دارد؟

لااقل فوتبال ما به سمت پاكي، شفافيت درستي، امانتداري حركت مي‌كند. چيزي كه ما هرگز در اين چهارده، پانزده سال نديديم. ما هر چه ديديم خبرهاي بد بوده است. من نمي‌توانم وارد مسائل فساد مالي بشوم،چون كار من نيست. كساني كه ضابطين قانون هستند بايد بيايند و تشخيص بدهند كه خلافي صورت گرفته يا خير. چقدر آدم‌ها با لابي وارد فدراسيون شدند؟ آن لشكري كه در جام جهاني ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ با هزينه فدراسيون فوتبال رفتند برزيل و روسيه براي چه رفتند؟ جز اينكه براي خدمت به روساي خودشان رفتند؟ آيا اينها رفتند كه به فوتبال مملكت خدمت كنند؟ اگر مي‌خواستند به فوتبال مملكت خدمت كنند چند تا فوتباليستي كه پيراهن ملي پوشيده بودند و در سن بازنشستگي هستند را مي‌بردند. چند تا جوان تحصيلكرده كه مي‌توانند به آينده فوتبال اين مملكت خدمت كنند را مي‌بردند. اما اصلا چنين ذهنيتي نداشتند آنها. اين يك ماركتينگ و بازاريابي براي خودشان بود و ادامه دادند تا رسيد به فضاحتي كه شاه‌بيت فوتبال ايران لقب گرفت. حضور آقاي كريمي و مهدوي‌كيا يك پيام است. ممكن است انتخاب نشوند. ممكن است داستان‌هايي كه در فوتبال ايران است و ما كم و بيش از آنها آگاهي داريم نگذارد اين دو عزير به حقي كه دارند برسند. اما پيام‌شان به مردم مي‌رسد.

برخي معتقدند كه به واسطه تاثير سياست در فوتبال، اگر فردي كه رياست فدراسيون را برعهده مي‌گيرد روابط سياسي نداشته باشد، شكست مي‌خورد. شما با اين گزاره موافق هستيد؟

من اين را مي‌پذيرم. به هر حال اين وضعيت هست. شما نگاه كنيد فيفا مي‌آيد موضع پارادوكسيكال مي‌گيرد. مي‌گويد فوتبال نبايد با سياست ممزوج شود. اگر بشود ما فدراسيون را تعليق مي‌كنيم. اما مي‌بينيم خودش كاملا سياسي است. مي‌توانيم به بزرگ‌ترين موارد اين مساله اشاره كنيم. انتخاب قطر براي ميزباني جام جهاني كاملا سياسي بود. خيلي آدم‌ها در آن دخالت داشتند، خيلي‌ها رشوه گرفتند و نهايتا قطر را ميزبان كردند. چگونه شد كه آن كادر قبلي به دليل فساد مالي و فساد سياسي حذف شدند. آقاي پلاتيني و بلاتر و خيلي‌هاي ديگر. هر كس تصور كند فوتبال سياسي نيست اشتباه مي‌كند. اين گزاره‌اي كه شما به آن اشاره كرديد، مي‌تواند مانع بزرگي باشد. ممكن است همين مساله نگذارد اتفاقات خوبي رخ دهد. با اين حال اين مساله در اختيار ما نيست. شما به عنوان رسانه و بنده به عنوان يك آدم فوتبالي ديدگاه‌هاي‌مان را مطرح مي‌كنيم اما قدرت تصميم‌گيري نداريم. اما اگر بگوييم اين آقايان كه از شرايط آگاهند پس چرا آمدند جلو؟ اين هم اشتباه است چرا كه كانديدا شدن محاسن زيادي هم دارد. مي‌توان گفت با كنار رفتن احتمالي اين دو نفر آن حقيقتي كه قبلا وجود داشت به يقين صد در صد مي‌رسد. اين حقيقت كه آقايان جامعه فوتبال هرگز نخواهيم گذاشت شما به فوتبال بياييد. نخواهيم گذاشت شما به فوتبال برگرديد و در مناصب بالا مشغول شويد و اين تكليف را روشن مي‌كند و ما نيز بايد به همين حضراتي كه تشريف دارند، بسنده كنيم.

 


من حضور آقاي كريمي و آقاي مهدوي‌كيا را در واقع يك فرياد اعتراض از گلوي جامعه فوتبال مي‌دانم كه به وضعيت فعلي معترض است؛ فريادي كه مي‌خواهد بگويد صاحبان فوتبال اينها هستند و ديگراني كه پا پيش نگذاشته‌اند. حضور اين دو عزيز به حقارت و كوچكي افرادي كه تا حالا بودند، اشاره مي‌كند. به آنها تفهيم مي‌كند كه مرد اين كار و اين كارزار نبوديد. به آنها مي‌فهماند كه شما آمديد اما دنبال منافع ملي نبوديد و بيشتر دنبال منافع شخصي بوديد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون