نگاه نيويوركتايمز به زندگي «بيوههاي كرونا»
نيمه ديگر من
گروه اجتماعي
«سيستم ايمني بدن زنان در مقايسه با مردان مقاومتر است. به خصوص هورمون زنانه استروژن نقش دارد كه سيستم ايمني را تحريك كرده و بنابراين سريعتر و شديدتر در برابر عوامل بيماريزا عمل ميكند. در مقابل تستوسترون مردان واكنش دفاعي بدن را مهار ميكند. بر اساس گفته ويروسشناسان در ساير بيماريهاي ويروسي تا حدي در آنفلوآنزا يا سرماخوردگي ساده نيز نشان ميدهد كه سيستم ايمني بدن زنان در برابر عفونتهاي ويروسي اساسا سريعتر و قويتر از مردان واكنش نشان ميدهد.» اين بخشي از گزارشي بود كه دويچه ووله در مورد دليل مرگومير بيشتر مردان بر اثر ابتلا به كوويد 19 منتشر كرد. تقريبا خيلي زود مشخص شد كه آمار ابتلا و شدت ابتلا به بيماري كرونا در مردان بيشتر است و در نتيجه در ميان آمار فوتشدگان هم نام مردان بيشتر به چشم ميخورد. در امريكا كه تعدا فوتشدگان به شدت اوج گرفت، اين ميزان مرگومير در مردان سبب شد كه زنان بسياري شريك زندگيشان را از دست بدهند و با تنهايي، حس گناه از نبودن در بستر مرگ همسر و البته مراقبت تنهايي از فرزندانشان برجا بمانند. نيويوركتايمز چندي پيش سراغ گروههاي مجازي رفت كه در فيسبوك شكل گرفتهاند و گاهي به ملاقاتهايي روي نرمافزار زوم تبديل ميشوند. تعداد زناني كه به اين گروهها ميپيوندند مدام بيشتر ميشود تا در اين سوگهاي ناگهاني همراه هم باشند. گروههاي حمايتي كه در آن قصههاي دردناك اين زنان با جاي خالي عزيزانشان بازگو ميشود تا دستكم در اين بخش از سوگ تنها نمانند.
ساندرا مكگوران، پزشك 46 ساله اهل حوالي شيكاگو، يك عصر جمعه لپتاپش را باز كرد و به خودش مسلط شد به گروهي از غريبههايي كه در مكالمه (اپليكيشن) زوم شركت كرده بودند، گفت كه بر سر شوهرش استيون چه آمده. دكتر مكگوران- واتس پس از دريافت دعوتنامه يك گروه حمايتي فيسبوكي براي زنان بيوه سياهپوست در اين مكالمه شركت كرد: «در تنهايي مرد؛ من نه توانستم ببينمش، نه لمسش كنم و نه هيچ كار ديگري. سوگوارياش پيچيده است. زناني كه به او گوش ميدادند بلافاصله دركش كردند. آنها همگي بيوههاي كوويد 19 بودند.» اين شروع گزارشي است كه اخيرا توسط نشريه نيويوركتايمز در مورد يك گروه حمايتي از زنان نوشته شده كه پس از دست دادن همسرانشان به صورت مجازي دور هم جمع ميشوند تا بتوانند در اين روزهاي شيوع و از دست دادنهاي مكرر كنار هم باشند و از راه دور هم كه شده، هم را تنها نگذارند. اين زنان پيش از اين گروه غريبه بودند و حالا فراق كساني كه دوست داشتند آنها را كنار هم قرار داده. در ابتداي اين گزارش اشاره شده است كه از آغاز همهگيري، تعداد مرداني كه جانشان را بر اثر ابتلا به كرونا از دست دادهاند بسيار بالاتر از تعداد زنان بوده. اين مرگها ناگهان زنان بسياري را در امريكا تنها كرده و اين يكي از راههايي است كه آنها براي گذر از دوران سوگواري انتخاب كردهاند. تا زمان انتشار اين گزارش نيويوركتايمز (ماه گذشته) شمار مرگهاي ثبت شده بر اثر كوويد 19 در امريكا به بيش از 340 هزار نفر رسيده بود. حالا (در زمان تنظيم اين گزارش در «اعتماد») تعداد مرگها از 410 هزار نفر هم گذشته است. آمار مرگ مردان در اين ميان بسيار بالاتر از زنان بوده كه اين روزنامه در گزارشش و از قول كارشناسان سلامت نوشته؛ احتمالا يكي از دلايل اين تعداد بسيار بالاتر مرگ مربوط به اين موضوع است كه مردان به صورت عمومي از سلامت پايينتري نسبت به زنان برخوردارند. «زنان به طرز غمباري از نزديك شاهد پاندمي بودهاند. آنها با مسووليتهاي خانوادگي، بار مالي، نگراني از آسيب روحي فرزندانشان و حس خردكننده از دست دادن و احساس گناه تنها ماندهاند. بسياري از آنها پرستار شريك زندگيشان بودهاند تا جايي كه ديگر كار به بستري شدن رسيده. در بيمارستان اغلب، بدون اينكه هشداري داده شود اين شريكان زندگي را از دست دادهاند.» گزارش نوشته است كه حالا رد اين زنان بيوه بر اثر كرونا را ميتوان از شهرهاي بزرگ در كاليفرنيا تا شهرهاي كوچك در ايالتي مثل يوتا گرفت، زنان پير و جوان. نيويوركتايمز نوشته اغلب مصاحبهشوندگان گفتهاند كه حتي ماهها پس از مرگ همسرانشان، آنچه بيشتر آنها را مبهوت كرده، سرعت تمام اين اتفاقات بوده. جنيفر لا همسرش را در پاييز بر اثر كرونا از دست داد، همسري كه در ارتش ايالات متحده خدمت ميكرد و مدتها در عراق بوده: «صدمه روحي بزرگي است، چون غافلگيرت ميكند. شوهرم از دو اعزام به خانه برگشت، از دو اعزام خطرناك. برگشت و اين (بيماري) چيزي بود كه او را كشت.» آنچه در اين گزارش بر آن تاكيد شده آن ضربه بعدي است كه به اين زنان وارد شده؛ اينكه حالا با همه سختيها تنها ماندهاند و در بسياري موارد فكرها بيشتر معطوف به كساني است كه مردهاند و كسي سراغي از بازماندگان نميگيرد. براي همين است كه اين گروههاي حمايتي دارند جامعه تازهاي از كساني شكل ميدهند كه در مصيبت به اشتراك رسيدهاند و اگر آشنايان خودشان هم درك نكنند حالا جمعي از غريبهها هستند كه ميدانند آنها چه روزگاري را پشت سر ميگذارند، چون اين مصائب را مشتركا پشت سر گذاشتهاند و در اين گروههاي مجازي هم ميتوانند دردناكترين تجربياتشان را براي هم بازگو كنند. «تجربه مراقبتهاي وحشتزدهشان از شوهراني كه مريض شدند، نگراني از اينكه كي بايد آنها را به بيمارستان ببرد و تداعي مداوم اين تصوير كه شريكشان بدون اينكه نزديكانش را در كنار داشته باشد از دنيا رفته است.» مري اسميت كه شوهر 64 سالهاش مايك را با كرونا از دست داد، ميگويد: «من از آن نسلي هستم كه از شوهرانشان مراقبت ميكنند، ما اينطوري بزرگ شدهايم. كار ما اين بود كه هميشه مشوقشان باشيم. شوهران به اين نقش ما عادت داشتند و بعد ناگهان ميبيني كه پيشش نيستي.» او پس از مرگ شوهرش گوشي تلفنش را تحويل گرفت و در ميان عكسها، يك سلفي پيدا كرد، تنها عكسي كه او را روي تخت بيمارستان نشان ميداد. در عكس ماسك اكسيژن به چهره داشت و ظرف غذاي بيمارستان كنارش بود.
گزارش بعد سراغ احساس گناهي رفته كه برخي از اين زنان را درگير كرده است. مانند جنيفر جنسن كه از حضور او در كنار شوهرش براي مانع از انتقال بيشتر بيماري جلوگيري شد، اما او فكر ميكند كه شايد بودن او ميتوانست تاثيري در بهبود حال او داشته باشد. شوهر او، پيتر 56 ساله در تابستان درگذشت: «حس گناه هر روز وجودم را ميخورد. فكر ميكنم ميتوانستم تاثيري بگذارم، اگر به ديدنش ميرفتم تا تسكينش دهم، دستش را بخارانم، پيشانياش را ببوسم شايد تاثيري داشت.»
براي كساني كه خودشان در سنين كهنسالي هستند و عمري را همراه با شريك زندگيشان گذراندهاند حس تنهايي به نظر عميقتر از بقيه است. گزارش سراغ زني به نام دانا هينتس رفته است از اهالي سنت جورج ايالت يوتا كه شوهرش فرد 78 ساله را در پاييز از دست داد. همسايگانش به او زنگ ميزنند تا حالش را بپرسند يا موقع عبور از جلوي خانه او برايش دست تكان ميدهند اما تنها ماندن پس از مرگ همسر براي او به نظر بيانتها ميرسد: «صبحها كه از خواب بيدار ميشوم، اولين كارم اين است كه سعي كنم بدون بيدار كردن او از تخت بيرون بيايم. بعد نگاه ميكنم كه او را ببينم و او ديگر نيست. گاهي شبها به آشپزخانه ميروم كه ببينم دارد چيزي براي شام آماده ميكند يا نه.»