• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4850 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۷ بهمن

احياي قانون شناسايي مصدومان شيميايي سردشت با دستور رييس بنياد شهيد

آيا بازماندگان ، بعد از 33 سال به حقوق فراموش شده خود مي‌رسند؟

گروه اجتماعي

با دستور رييس بنياد شهيد و به دنبال احياي قانون شناسايي مصدومان و جانبازان شيميايي شهرستان سردشت، پرونده قربانيان و بازماندگان جنايت صدام در جنگ 8 ساله عليه ايران، بازخواني و براي احقاق حقوق آنها، اقدام مي‌شود. 

 ديروز حميد رضا حبيب‌اللهي؛ مديركل كميسيون پزشكي بنياد شهيد با اشاره به دستور سعيد اوحدي؛ رييس بنياد شهيد براي احياي عام اين قانون مغفول مانده، خبر داد كه به دليل حجم بالاي تعداد مصدومان شيميايي شهرستان سردشت و روستاهاي اطراف آن، اولويت اجرا و رسيدگي به صورت ويژه، براي اين منطقه است و سپس، ساير مناطق هم تحت پوشش قرار خواهند گرفت. 
شهرستان سردشت، اولين شهر جهان است كه در اثناي يك جنگ تحميلي، توسط قواي دشمن و با بمب‌هاي حاوي عامل شيميايي خردل بمباران شد. امروز، 33 سال از بمباران شيميايي شهرستان سردشت مي‌گذرد در حالي كه هنوز تعداد زيادي از ساكنان اين شهر آسيب ديده و محروم، نتوانسته‌اند حقانيت اظهارات و مطالبات خود را براي دولت‌هاي وقت اثبات كرده و با وجود آسيب‌ديدگي‌هاي شديد در قوه بينايي و دستگاه تنفسي، از كمترين خدمات درماني رايگان محروم مانده‌اند علاوه بر آنكه اغلب ساكنان شهر، به دليل آسيب‌هاي شديد جسماني و روحي بر اثر تحمل آثار بمباران شيميايي، دچار ازكارافتادگي زودرس شده و حتي از تامين معيشت هم بازمانده‌اند با اين حال، به دليل اثبات نشدن بروز اين آسيب‌ها بر اثر مواجهه با عامل شيميايي خردل، حتي از حمايت‌هاي نهادهايي همچون سازمان بهزيستي و كميته امداد هم محروم شده‌اند. بي‌توجهي 30 ساله دولت‌هاي وقت به محروميت و درد «سردشت» در حالي طي سه دهه ادامه يافته كه بنا به تاييد شاهدان عيني و ساكنان شهر، در زمان بمباران شيميايي سردشت با بمب‌هاي خردل در روز 7 تير 1366، ۱۱۹ نفر در همان لحظات اوليه پس از بمباران و به دليل فاصله بسيار نزديك با گاز منتشره خردل در فضا، جان خود را از دست دادند و حدود 5 هزار نفر از ساكنان شهر هم مصدوم شدند. حالا، رييس جديد بنياد شهيد، دستور به احياي يك قانون فراموش شده داده براي احقاق حق از مردان و زناني فراموش شده. مردان و زناني كه در اين سه دهه، پا به هر نهاد دولتي گذاشتند، متهم به توهم و تخيل شدند و چون دست‌شان از هر سند و مدرك مكتوب و مهر و امضا خورده، خالي بود، با دست‌هاي خالي‌تر، به شهري بازگشتند كه هنوز بعد از 30 سال، ذرات خاكش، بوي خردل مي‌دهد و آغشته به سم خردل است.  اينكه دستور رييس بنياد شهيد براي احياي اين قانون مغفول چه تاثيري در زندگي نسل‌هاي بعد اين شهرستان محروم خواهد داشت معلوم نيست ولي واقعيت اين است كه آينده هزاران زن و مرد كه امروز مردان و زناني پا به سن گذاشته هستند، با بي‌توجهي دولت‌هاي وقت پايمال شد. 
حالا به گفته حبيب‌اللهي، تيمي متشكل از مديركل درمان بنياد شهيد و امور ايثارگران، مديركل پذيرش و امور اداري بنياد، مديركل مصدومين شيميايي بنياد و معاون فني بيمه‌هاي اشخاص بيمه دي عازم شهرستان سردشت شده‌اند و در اولين جلسه‌اي كه روز يكشنبه با حضور اعضاي اين گروه و جمعي ديگر از مقامات محلي و دولتي از جمله فرماندار شهرستان سردشت، نماينده مردم پيرانشهر و سردشت در مجلس، مديركل بنياد شهيد آذربايجان غربي، فرمانده سپاه و رييس شوراي تامين شهرستان سردشت در محل فرمانداري اين شهرستان برگزار شد، روند ثبت‌نام، تشكيل پرونده و معرفي به بنياد شهيد به ‌منظور بررسي مستندات و احراز مصدومين و معرفي جهت تعيين درصد مورد بررسي قرار گرفت.
حبيب‌اللهي در ادامه توضيحات خود افزود: «در اين جلسه مقرر شد فرمانداري سردشت مسووليت تيم ثبت‌نام، احصا و احراز حاضران مصدوم در واقعه سال ۱۳۶۶ را بر‌عهده بگيرد و نتيجه را به صورت مكتوب به بنياد شهيد اعلام كند تا پس از انجام سي‌تي‌اسكن ريه و ساير مستندات، تيم پزشكي شامل متخصصان و ساير اعضا به شهرستان سردشت اعزام شوند تا در همان محل نسبت به احراز مصدوميت‌ها اقدام شود. هر زماني كه اين فهرست از سوي فرمانداري به ما اعلام شود، در كمتر از يك هفته كاري، تيم تخصصي به شهرستان سردشت اعزام مي‌شود.» 
حبيب‌اللهي همچنين كمبودهاي تنها درمانگاه موجود در اين شهر مصدوم را مورد تاييد قرار داد و اعلام كرد: 
« دستورات لازم براي اجراي راهكارهاي عملي جهت رفع اين كمبودها صادر شد. خوشبختانه بيش از ۹۵ درصد داروهاي لازم در داروخانه درمانگاه موجود بود و مقرر شد با مكاتبات لازم با وزارت بهداشت و همكاري شركت بيمه دي به عنوان شركت بيمه تكميلي درمان ايثارگران در جهت تامين ساير داروهاي مورد نياز اقدام شود.»  بنا به اخبار رسمي منتشر شده طي روزهاي اخير، قرار است گروه اعزامي به شهرستان سردشت، احراز مصدوميت براي 13 هزار سكنه مصدوم اين شهرستان آسيب ديده را در دستور كار قرار دهد در حالي كه بنا به گفته كمال حسين‌پور، نماينده مردم شهرستان‌هاي سردشت و پيرانشهر در مجلس، تشكيل كميسيون پزشكي براي بررسي و احراز مصدوميت ساكنان سردشت، از سال 1394 متوقف شده و تنها اقدامات انجام شده براي حمايت‌هاي درماني در اين شهرستان، همان كميسيون‌هايي بود كه از سال ۱۳۸۰ تشكيل مي‌شد و نتايج برگزاري اين كميسيون‌ها، به تشكيل بيش از 1500 پرونده مصدوميت براي ساكنان آسيب ديده منجر شد. 
اخيرا، نامه‌اي با امضاي فريده شافعي؛ يكي از قربانيان شهر آسيب ديده سردشت خطاب به آنتونيو گوترش؛ دبيركل سازمان ملل منتشر شد. فريده شافعي؛ نويسنده اين نامه، خطاب به دبيركل سازمان ملل نوشته بود: «من فريده شافعي، معلمي هستم كه در سال ۱۳۶۶، در اوج جواني در جنايت حمله شيميايي صدام عليه مردم شهر سردشت به همراه عده زيادي از مردم اين شهر و سه دخترم مجروح شديم. در هفتم تير ۱۳۶۶ همراه كودكانم به خانه خواهرم رفتم. شبنم ۷ ساله، شهلا ۳ ساله و ناهيد ۲ ساله بودند. چند دقيقه‌اي نگذشته بود كه ناگهان صداي غرش هواپيما باعث وحشت ما شد. در آن روز همه مردم ترسيدند و كودكان گريه مي‌كردند اما پيش از آنكه كسي بتواند كاري كند، هواپيماها بمب‌هاي خود را بر سرمان فرو ريختند. همگي به زيرزمين رفتيم. در زيرزمين مقدار زيادي گاز جمع شده بود. بعد از استنشاق گاز خردل، كم‌كم من و دخترانم شروع به سرفه كرديم، چشم‌ها و پوست‌مان شروع به سوزش كرد و ديدمان تار شد. در آن لحظات تلخ، به دنبال راهي براي كمك يا نجات آنها بودم. با كمي آب، صورت آنها را شستم ولي ديگر دير شده بود و گاز خردل تاثير خود را گذاشته بود، هرچند همين كار يعني آب زدن به چشم‌هاي‌شان معجزه كرد و مانع نابينا شدن‌شان شد. من هر سال، از چند روز قبل از ۷ تير تا چند روز بعدش، اشك‌هايم سرازير مي‌شود. من يك مادر ۲۷ ساله بودم با ۳ دختر. هر بار كه خاطرات آن روز يادم مي‌آيد، ۱۰۰ سال پير مي‌شوم. اصلا مگر مي‌شود خاطرات آن روز يادم برود؟ از آن وقت تا امروز حتي يك ساعت نبوده كه آب خوش از گلوي من و بچه‌هايم پايين برود. از آن روز تا امروز با يك سرماخوردگي كوچك، آن‌قدر عذاب و درد مي‌كشيم كه غيرقابل توصيف است. آن روز بدترين كابوس زندگي ما بود كه خط پاياني براي آن اتفاق و عوارضش وجود ندارد. اگر الان مردم به خاطر كرونا چند ماهي است قرنطينه خانگي را تجربه مي‌كنند، من و دخترانم از سال ۶۶ در قرنطينه خانگي هستيم. با اين حال و از زماني كه كرونا آمده فقط براي شيمي درماني و مراجعه به پزشك از خانه خارج مي‌شوم و بقيه مدت را در خانه هستم. اين روزها، تنهاي تنها هستم. به خاطر وضعيت چشم‌هايم، حتي نمي‌توانم مطالعه كنم كه يكي از علاقه‌مندي‌هايم است. عوارض آن جنايت براي من و دخترانم هر ساله بيشتر و بيشتر مي‌شود. الان يكي از چشم‌هايم كلا نابيناست. از ۱۰ سال قبل به واسطه عوارض همين فاجعه بيماري صعب‌العلاجي گرفته‌ام كه بر مشكلاتم بسيار افزوده است. در سال ۹۰ دادگاه لاهه حق را به ما داد و حتي ضرورت پرداخت غرامت هم تصويب شد اما از اين ماجرا ديگر خبري نشد. آن وقت يادم هست كه قاضي گفت براي ما اثبات شده كه حق با شماست و امريكا و آلمان و... در اين ماجرا نقش داشته‌اند اما بعدها كسي پاسخگو نشد.» 
در ادامه اين نامه آمده است: «پيام شما را به مناسبت روز بين‌المللي يادبود قربانيان تسليحات شيميايي شنيدم، به ويژه در آن بخشي كه گفتيد «بايد آنهايي كه از تسليحات شيميايي استفاده كرده و يا استفاده مي‌كنند شناسايي و پاسخگو باشند.» مي‌خواهم بگويم عامل جنايت حمله به سردشت تنها صدام و رژيم بعثي نبود. كساني كه اين جنايتكار را مجهز به سلاح‌هاي شيميايي كرده و پس از آن از مجروحان به عنوان نمونه‌هاي موفقيت تسليحات ساخته شده خود استفاده كردند، عاملان اصلي اين جنايت و جنايت‌هاي مشابه هستند. خواسته من همان خواسته شماست كه آنها پاسخگو باشند. اكنون پس از گذشت ۳۳ سال تحمل درد و رنج آن فاجعه به همراه فرزندانم، اين بخش از پيام شما مي‌تواند التيامي اندك بر دردهاي بي‌پايان‌مان از تروريسم شيميايي باشد. اميدواريم زنده باشيم و اين نويد شما مبني بر محاكمه جنايتكاران همدست صدام را شاهد باشيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون