انرژي هستهاي در خدمت منافع ملي
صادق زيباكلام
بايد پذيرفت مردم از اينكه مناقشه هستهاي ايران بعد از 12 سال به سمت حل شدن و مصالحه ميرود بهشدت استقبال ميكنند چرا كه اين مساله با زندگي و اقتصاد آنها گره خورده است. درست بر خلاف آنچه كه تندروها تلاش ميكنند در سطح جامعه منعكس كنند و ترديدهايي را در ذهن مردم به وجود بياورند. اما واقعيت اين است كه هيچ كس به اندازه مردم نميتواند حس كند كه مناقشات هستهاي و اثرات آن چگونه ميتواند اقتصاد كشور را تحت تاثير خود قرار دهد. اين يك واقعيت گريزناپذير است كه امروز كشور ما با شش ميليون بيكار و صنايعي رو به روست كه به دليل تحريمها تنها از نيمي از ظرفيتهايشان استفاده ميشود. بنابراين طبيعي است كه مردم و به خصوص اقشار تحصيلكرده جامعه به حصول توافق اميدوار و خواهان به نتيجه رسيدن مذاكرات باشند. اما نكته قابل توجه در اين ميان اين است كه بعد از پيروزي حسن روحاني در خرداد 92 شاهد يك اتفاق مهم بودهايم، اتفاقي كه در به وجود آمدن اين نگاه در ميان مردم بيترديد تاثيرگذار بوده است. در ايران براي نخستين بار شرايطي به وجود آمد كه موافقين و مخالفين توافق هستهاي به طور جدي در دانشگاهها، مطبوعات و حتي رسانه ملي به بحث و گفتوگو بنشينند و دلايل و نظرات خود را آزادانه بيان و مطرح كنند. اتفاقي كه در 12 سال گذشته بيسابقه بوده است. همين مساله باعث شد تا مردم با همه ابعاد اين پرونده آشنا شوند و همه نظرات را از موافق تا مخالف بشنوند و بر همين اساس نسبت به مذاكرات و روند آن واكنش نشان دهند. مردم امروز به خوبي ميدانند كه منافع ملي كشور را نبايد فداي هيچ مصلحت و سياستي كرد و در همين راستا انرژي هستهاي هم بايد در خدمت منافع ملي كشور باشد و بر عكس آن هيچ معنايي ندارد. در همين راستا به خاطر سياستهاي يك اقليت تندرو هم نميتوان منافع ملي را فدا كرد. امروز مردم به خوبي آگاه شدهاند كه نبايد انرژي هستهاي و روند مذاكرات آن در خدمت اهداف سياسي عدهاي قرار گيرد. به نظر ميرسد اين فضاي گفتوگويي همچنان ادامه پيدا كند و صحبتهاي بيشتري در اين زمينه مطرح خواهد شد. بنابراين ميتوان اميدوار بود كه هر چه اين مساله در رسانهها بيشتر مطرح شود، اقشار و لايههاي بيشتري از جامعه با همه ابعاد پرونده هستهاي آشنا شوند و اميدوار باشند كه مذاكرات به نتيجهاي برسد كه در خدمت منافع ملي كشور باشد.