رضا اردكانيان، وزير نيرو به آسيبشناسي ساختار بروكراسي پرداخت
بلاي تمركزگرايي و بخشينگري
بگذاريد به گونهاي ديگر موضوع قبل را بررسي كنيم. شما درباره منابع انساني و توسعه آن دغدغه داريد همچنين دغدغه تغييرات فرهنگي در رفتار اجرايي را داريد. همين بحث درباره بد مصرفي يا توجه به ساز و كارها. از اصول حكمراني خوب و پايدار گفتيد. چه بسا اين موارد تازه درحال بسترسازي باشند. به راستي ميزان فهم مساله اجتماعي در ميان همكاران شما چقدر است و اگر اين روند ادامه پيدا نكند چقدر خواهد ماند؟ بهكارگيري فراخوان باعث شد افرادي خود را نامزد انتصاب به عنوان مدير كنند كه شايد هيچگاه به آنها فرصت داده نشده بود. مثلا همان خانمي كه مدير برق شركت توزيع برق هرمزگان شد و طلسم مديريت مردانه در صنعت برق را شكست. اگر شما دغدغه توسعه منابع انساني داريد و دغدغه حكمراني خوب و پايدار چگونه بايد به آن رسيد؟ بخشي از آن استمرار يك سري تمرينهاست.
بالاخره همه ما درحال امتحان پس دادن هستیم. کارنامهای داریم و پرمیشود. باید سعی کنیم حاصل عمر که آورده ارزشمندی است و ما به شراکت میآوریم و در قالب این امتحان پسدادنها ثبت و ضبط میشود به گونهای باشد که آن احساس خسارتی که خداوند قسم یاد کرده که انسان در خسارت است، آن احساس خسارت را کم داشته باشیم و با لطف خداوند اگر شد، نداشته باشیم. اینکه همه چیز قرار است توسط ما اصلاح شود و درست شود قطعا واقعبینانه نیست. مهم این است در مقطع زمانی که عهدهدار مسوولیت هستیم به گونهای رفتار کنیم که این شیوهها در آینده حداقل محل رجوع باشد. احساس من این است که ما به بهترین کیفیت ممکن کار کردیم ولی همیشه شرایط اولیه را باید در نظر گرفت. من اعتقاد ندارم که كار وزیر نیرو که حتی كار ريیسجمهور هم نباید صرفا با اتکای برنامهای که تقدیم کردند، ارزيابي شود. چون ما اگر نه هر روز ولی در یک دوره بارها و بارها با شرایطی مواجه میشویم که این شرایط در مقطع تدوین برنامه وجود نداشته، اگر ما صرفا برنامه را ملاک ارزیابی بگیریم، داریم عملا فقط قدرت پیشگویی فرد را ارزیابی میکنیم كه چقدر پیشگوی خوبی بوده! چقدر دقیق توانسته شرایط را پیشگویی کند و حالا هم ما داریم آن توان پیشگویی او را اندازه میگیریم و میسنجیم. شرایطی که واقعا درکشور ایجاد شد بعد از خارج شدن امریکا از برجام، تحریمهای سنگینی که بر ما مستولی شد، اتفاق بزرگی است نه ما بلکه معتقدم منطقه و دنیا نیازدارد مدتی به خودش فرصت بدهد. از تحولات و دوران فردی به نام ترامپ فاصله زمانی بگیرد و بعد ببیند اگر آن مسیر ادامه مییافت چه اتفاقاتی در منطقه و درجهان رخ میداد، بعد از جنگ دوم همه دنیا سواد و فهم خودش را جمع کرد تا یک سازوکاری را طراحی کند که تضمین برقراری صلح و درگیر جنگ سوم نشدن، فراهم شود.
او آمد بعد از حدود 70 سال نه به تنهایی بلکه براساس یک طرز فکر که ما کشوری هستیم که با بقیه خشکی دنیا فاصله داریم. یک نهری بین ماست که کمترین عرض این نهر 6 هزار کیلومتر است و ما باید فقط خودمان را ببینیم و همه مناسبات را اگر اقتضا کرد به هم بزنیم. واقعا ما به زمان نیاز داریم تا پایداریای که ملت و دولت ایران در این سالها نشان دادند و بعد کیفیت و آثارش را بسنجیم. اگر این پایداری نبود و اگر آن فشار حداکثری به نتیجه میرسید و در نتیجه آن، این دار و دسته 4 سال دیگر هم مجال مییافتند باید آنهایی که اهل این عرصه هستند، بیایند ارزیابی کنند که چه اتفاقات دیگری در پی آن درگوشه گوشه دنیا رخ میداد؟ آقای ريیسجمهور اعلام کردند، دنیا هم به لحاظ شرایط امنیتی و اقتصادی بابت پایداری ملت ایران و تدابیری که دولت کرد، شکستی که به ترامپ و دارودسته او تحمیل کرد، یک بدهی بزرگی به ملت ایران دارند که چنین شرّی از سر دنیا کوتاه شد، شرّ به معنای به نتیجه نرسیدن چنین روشهایی، اگر واقعا این پایداری و این صبوری نمیشد و این رنج تحمل نمیشد واقعا در آینده نظامات دنیا شکل و شیوههای دیگری میتوانست رقم بخورد. در این شرایط ما همین که توفیق داشته باشیم به سهم خودمان در حفظ تابآوری جامعه و اینکه کشور و مردم از حیث آب و برق که دو عرصه پرتاثیر و پردامنه و پرارتباط با مردم هستند، آسیب نبینند باید خیلی خدا را شکر کنیم که این مقدار سهم و نقش توانستیم به کمک هم ایفا کنیم. فقط نگاه كنيد به سال آبی 96 و 97 كه خشکترین سال در 50 سال اخیر بود و بلافاصله سال آبی 97 و 98 كه یکی از ترسالترین سالها در 50 سال اخیر بود.
اتفاقا به نكته خوبي اشاره كرديد. آنچه در این دوره تجربه کردید هیچ کدام از وزرای نیرو تجربه نکردند. همه ما بحرانهای مختلفی را پشت سر گذاشتیم اما وزارت نيرو در اين 4 سال با شرايط بسيار متفاوتي مواجه بود. یک سری بحرانها ناشی از کمبود آب و بهرهبرداریهای سیاسی که از آن شد، بخشي از بحرانها ناشي از بیبرقی و مشکلاتی که برای تامین برق اعم از تامين سوخت نيروگاهها بود، سیل و نظاير آن. شيوع ويروس كرونا به خودي خود بحراني قابل تامل است. بیپولی و نداشتن منابع. حتي در دوره جنگ تحميلي هم چنين شرايطي حاكم نبود. درسآموختههای شما از این دوره چیست و چطور آن را ارزیابی میکنید؟
من از صمیم دل و با تمام وجود به همه کسانی که امروز و فردا صحبت من را میخوانند یا میشنوند، عرض میکنم اصلیترین ثروت و نعمت کشور و جامعه ما که خوشبختانه یک نعمت تجدیدپذیر هم هست، منابع انسانی است. ممکن است 15 سال پیش این صحبت را با یک ادبیاتی انشاءگونه عرض ميكردم ولی طي 10 سال با طرح ها و پروژههايی در 47کشور دنیا سروکار داشتم. در رده سوم مجموعه دیپلماتهای سازمان بینالملل با مقامات رسمی، با کارشناسان، با دانشگاهها كار و گفتوگو كردم. واقعا اعتقادم این است که ثروت نهفته پایداری درکشور ماست. چه بسا به زعم من این حوادثی که در 40 سال گذشته بر ما تحمیل شد از جنگ نظامی گرفته تا اقتصادی و نظاير آن هم به نوعی هدفگذاری آن مشغول نگه داشتن همین ثروت نهفته باشد. چرا؟ آنها ما را با فاصله واضحتر میبینند. وقتی میخواهید یک جسم بزرگ را به خوبی ببینید باید از آن فاصله بگیرید. پای دماوند شاید عظمت قله را نتوانید ببینید. آنهایی که با فاصله نگاه میکنند، میدانند که این ثروت نهفته، یعنی منابع انسانی تجدیدپذیر، اگر خوب شناسایی شود، آموزش ببیند و تربیت شود و مهمتر از همه اینها درست و بجا به کار گرفته شود،کف عایدی و دستاوردش گلستاني و آباد کردن کشور است. منطقه ما از برکت این ظرفیت آباد میشود، توسعه پیدا میکند، نیازش به نیروهای خارج از منطقه کم میشود، زمینههای بروز تنازع و دستاندازیها کاهش پیدا میکند و چه بسا در یک تحلیل در این عرصه این مشغولیتهای وسیع هم برای مشغول نگه داشتن این ظرفیتها باشد. وقتی این توفیق نصیبم شد و دعوت به عمل آمد و آمدم تا حدود زیادی حساسیت شرایط را میدانستم همانطور که وظیفه نسل ما این است که در این اواخر دوره کاری و مدیریتیاش هر آنچه در توان دارد برای کشور و هموطنانش بگذارد، دیگرانی هم بودند که به لحاظ سنی در اواخر دوران عناد و ضدیتشان به سر میبردند و سعی کردند که هر آنچه در توان دارند در این دوره بگذارند بلکه نتیجهای که تاکنون نگرفتهاند، بگیرند. این دوران یک میدان و آوردگاه بود و همه باید میآمدیم و میآمدند.کماکان این ظرفیت هست. البته سنتهای الهی هم بر جای خودش باقی است، اگر انتخابات ما صحیح نباشد و نیروهای ما شایسته گزینش نشوند، اگر وزیري مثل من بیاید و بگوید اگر در فلان دستورالعمل نیروی انسانی 10درصد هم حق جذب پرسنل در موارد خاص برای وزیر نیرو است، این را من حفظ میکنم که استفاده کنم، بالاخره وزیر نیرو مدام در معرض درخواستها سفر میکند، به مقامات رجوع میشود و آنها آن ارجاعات را به وزیر نیرو ارجاع میدهند و اینکه آدم باید مدام «نه» بگوید،کار سختی است، نیاز به این است که چنین امکاناتی هم باشد چون اینها را سم میدانم و اگر اغراق نباشد چنین حرکتهایی را خیانت میدانم. بهکارگيري یک نیروی ناشایسته به عبارتي به کار بردن یک سنگ جعلی به جای یک جواهر است لذا همه این کارها را حذف کردم. منابع انسانی را اگر خدا داده و ثروت تجدیدپذیری هم هست باید درست هم بهکار گرفته شود. ما حق نداریم در را بر حضور و بروز این استعدادها ببندیم و بعد منابع انسانی ما سازنده کشورهای مهاجرپذیر دنیا بشوند. اعتقادم این است که اگر این باور را بتوانیم توسعه دهیم که ملیترین وظیفه ما درکشور استفاده صحیح از منابع انسانی است، این هم در انتخابهای ملی مثل ریاست جمهوری خودش را نشان میدهد، هم در بهکارگیری کارگزاران برای اجرای امور و از این حیث خیلی جای نگرانی نخواهد داشت.
يعني درسآموخته شما از آنچه در این 4 سال پشت سرگذاشتيد، تاکید روی منابع انسانی است؟
خلاصهاش همین 5 اصل حكمراني خوب و پايدار است که عرض کردم یعنی هم در مقیاس یک وزارتخانه، هم در مقیاس اداره یک استان، هم در مقیاس اداره یک کشور، ما ضرروتا بايد پایبندیهای اخلاقیمان را افزایش بدهیم، اخلاق حرفهای هر صنفی، هر حرفهای مثلا وزیر، روزنامهنگار هرکدام باید به اصول اخلاقی بر حرفهمان پایبند باشیم و قانون را در عمل محترم بشماریم.یکی از اصلیترین جلوههای احترام به قانون درکار امثال ما دور ماندن از ناسازگاری علاقههاست که ما به غلط به آن تعارض منافع میگوییم، منفعت خیلی محدودتر از علاقه است. من ممکن است در یک کاری منفعتی نداشته باشم اما علاقه داشته باشم، من باید خودم را در معرض ناسازگاری این علاقهها قرار ندهم هر چند برای خودم، برای خانوادهام، برای نزدیکان و دوستانم سختیها و مضیقههایی ایجاد کند. جزو کسانی هستم که معمولا خارج از مسوولیت اداری خیلی دوست و رفیق پیدا میکنم و دامنهاش وسعت پیدا میکند و بعد هم در عرصه مسوولیت،کار و اجرا از دستشان میدهم یا بخشهایی از آنها از دست میروند.
سازمان حکمرانی و اداری ما در معرض آسیب جدی ناشی از تمرکزگرایی و بخشینگری است، ما اگر مشکل را فقط در افراد ببینیم، مساله را ساده میکنیم بهترین افراد ما هم انتخاب شوند، اگر ساختارهای مناسبی نداشته باشیم آن بهترین افراد یک مظروفی هستند که بعد شکل ظرف را میگیرند، اگر ساختار وزارت نیرو ساختار مناسبی نباشد، سیستم حکمرانی آن یک سیستم صددرصد متمرکز و صددرصد بخشی شده باشد، شما بهترین فرد این کشور را هم از نظر خودتان و جامعه برای اداره وزارت نیرو انتخاب کنید، بعد از مدتی مثل سیالی میماند که شکل ظرف را میگیرد. همین ساختار به او میگوید اگر میخواهد وزیر موفقی باشد باید با ساز من حرکات موزون انجام بدهد! یعنی در سنگر انفرادی بنشینی لوله اسلحه را هم مثلا به سمت جهاد کشاورزی بگیری، او یک بخش است، شما یک بخش، شما به او شلیک کنید، او به شما شلیک کند، تو فرافکنی بکنی، او فرافکنی بکند! نهایت چه بر سر امنیت غذایی بیاید، چه بر سر امنیت آب و خاک بیاید! اینها مسائلی است که متاسفانه مخصوصا در مقاطعی که الان ما انتخابات داریم و دنبال انتخاب بهترینها هستیم اشکال، نقایص،کمبودها و کاستیها را منحصرا در افراد نبینیم که اگر این فرد رفت و آن فرد آمد سهم و نقش ساختار و سازوکارها را نادیده نگیریم که از این زاویه مخصوصا در این 4 دهه هزینههای زیادی دادیم.
در یک سال اخیر هر هفته شما یک سری پروژهها را افتتاح کردید یا یک سری از سازوکارها را اجرایی کردید، خیلیها از بیرون این نظم و انضباط دادن را کارهای تبلیغاتی میدادند. پويش الف-ب- ايران چقدر تبلیغاتی بوده است؟
من اذعان میکنم یک بخشی از آن تبلیغاتی بود. وجه تبلیغیاش این بوده در دورانی که آقای ترامپ و آقای نتانیاهو- اینها مظاهرش هستند از این آقاها کم نداریم!- تمام ابزارشان از جمله ابزار جنگ روانیشان را به کار گرفتند که ناامیدی را هر صبح و شام درتمامی رگهای بدن این جامعه تزریق کنندکه به نوعی جوان ما زن، مرد، شهری و روستایی هر روز احساسشان این باشد که امروز شب میشود یا نمیشود، ما به عنوان کارگزار جمهوری اسلامی وظیفه داریم بگوییم نه تنها برای شام شدن این صبح برنامه داریم بلکه برای شام شدن هفتهها و ماهها و سال برنامه داریم. نه تنها این تحریمها ما فلج نکرده که دست بردارند و به این نتیجه برسند که این روش بر ملت ایران کارساز نیست بلکه ما داریم میسازیم. برای ششمین سال متوالی در صدر صادرکنندگان خدمات فنی- مهندسی کشور قرار میگیریم، داریم با کشورهای همسایه انرژی مبادله میکنیم، ظرفیت برنامهریزی و مدیریتی ما به گونهای است که الان که در مهر 98 هستیم، میگوییم ما تا پایان اسفند 98، 227 پروژه را با سرمایهگذاری 33 هزار میلیارد تومان افتتاح میکنیم و هر هفته نشان بدهیم که در یک گوشه از مملکت این کار دارد انجام میشود سپس از ابتدای سال 99 اعلام کنیم که تا پایان سال 250 پروژه با این ترتیبات به ثمر میرسند و امروز بیش از آن تعداد به ثمر رسیده باشند.
بله این وجه تبلیغی بوده قبلش هم کار میشده اما چرا این را به شکل منظم و تعریفشده تحت یک پويش با یک اسم رمز الف- ب- ايران داریم طرح میکنیم؟ این تکرار و تکرار برای ایجاد امید در مقابل آن تزریق ناامیدی وجه تبلیغی دارد، تابآور کردن در مقابل آن تزریق بیتابی و ایجاد التهاب وجه تبلیغی دارد. اگر بر سر آب و برق در جامعه التهاب ایجاد میشد آن وقت تازه این آتش تهيهاش بود که ریخته میشد. توپخانهای بود که عمل کرده بود و بعد پیادهنظام شروع میکرد طرحهای خودش را روی این بستر و این التهاب پیاده می کرد. این وجه تبلیغی کار بوده اما در کنار آن بیشترین هدفم تاثيرگذاري بر همکاران وزارت نیرو بود، میراثی برای دوره های بعد. این وزارتخانه یک وزارتخانه خدماتی است، مردم ما باید از بابت جمهوریت نظام این بهره را ببرند که هر 4 سال، هر 8 سال افرادی به میدان بیایند انتخابات جدیدی را داشته باشند به گروهی بگویند شما بروید و به گروهی بگویند شما بیایید و از این نو شدنها بهره بگیرند، نشاط، امید و سرزندگی بیشتر شود اما نباید از بابت این رفتنها و آمدنها اختلال و وقفهای در خدمترسانی صورت بگیرد، من وقتی اول سال 99 اعلام کردم پویش الف- ب-ایران تا پایان 99، 250 پروژه که تا امروز حدود 300 پروژه را افتتاح کردیم با سرمایهگذاری بیش از 60 هزار میلیارد تومان ازجمله به این هم چشم داشتم که من آدم کمتجربهای نیستم، سومین بار است که در پایان یک دولت مسوولیت دارم، میدانم سال آخر فعالیت یک دولت تا حدود زیادی سال ارتفاع کم کردن است مانند طرح تقرب که هواپیماها اجرا میکنند از 20 دقیقه مانده كه به فرودگاه برسند، ارتفاع را کم میکنند تا فرود آرامی داشته باشند. من همواره به همکاران گفتم ما مانند هلیکوپتر هستیم عمودی بالا میرویم، پرواز میکنیم و هر وقتی هم به مقصد رسیدیم، عمودی پایین میآییم. من برای اینکه همکارانم در ذهنشان نباشد که از نیمه سال آخر دولت شروع کنند و نگاه کنند که باد دارد به کدام پرچم میخورد؟ صحبت ریاستجمهوری چه کسانی است؟ بعد چه کسانی احتمال دارد وزیر نیرو شوند؟ و اینها موجب شود بخش عمدهای از وقت و انرژی این مجموعه خدماتی صرف فکر کردن یا گفت و شنود یا چک کردن این اخبار و احادیث باشد، سرشان به کارشان باشد، بدانیم ما یک مسیر یک طرفهای داریم و متعهد شدیم و رهبری انقلاب هم هوشمندانه و البته کریمانه در مقاطع مختلفی بنده را و همکاران مرا را مورد تشویق قرار دادند، دلگرم و با انگیزه کردند البته بنده هم استفاده کردم و همکاران من که خانواده بزرگی هستیم، ما 40، 50 هزار نفر داخل وزارت نیرو هستیم و 3، 4 برابر آن بیرون وزارت نیرو در بخش خصوصی خانواده آب و برق هستند. با این پویش عملا به همکاران گفتهام که این لیست تعهدات ماست، الان نورافکنها روی این تعهدات روشن است ما باید این طرحها را تمام کنیم، مشاورین، پیمانکاران، کارشناسان، مهندسین، سیستم بانکی ما همه به این کار متعهد هستیم و انشاءالله این قضیه را تا آخر میبریم، خود این یک میراث خواهد بود، ما یک کار دیگری هم برگرفته از توصیه رهبر معظم انقلاب در هفته دولت در ارتباط تصویری در دوم شهریور فرمودند که هم دولت تا آن لحظه آخر کارش را انجام بدهد و هم برای دوره بعد ریلگذاری کند. من اوایل دی ماه تقویم جلوی رویم گذاشتم و دیدم تا 12مرداد که روز انتقال دولت است، تعطیلات را کنار بگذاریم 180 روز باقی مانده، شروع کردیم برنامه کاری 180 روزه در 3 بخش تدوین كرديم،کدام پروژههای ساخت و سازی باید در این 180 روز تمام شود؟ کدام پروژههای سازوکاری باید تمام شود؟ که یکی اصلاح ساختار، یکی لایحه قانون آب و غیره و دسته سوم اینکه چه ریلگذاری ما باید برای دولت بعد بکنیم؟ چون بالاخره دولت بعد که میآید چند ماه اول تا شکل بگیرد، وزرا انتخاب شوند؟ چه کسانی تغییر بکنند و برنامهها تدوین شود،کشور از ناحیه خدمات آب و برق نباید با توقف و اختلال و ارتفاع کم کردن مواجه بشود، این برنامه ریلگذاری جزو این برنامه 180روزه است و داریم دنبال میکنیم و همانطور که دیگران کاشتند و ما خوردیم انشاءالله این مسیر کوبیده میشود برای این پروژههای بزرگ بعدی سال 1400، 1401، 1402 و... همینطور پشتسر به بهرهبرداری برسد.