• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3262 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۸ خرداد

مترجمي كه آيندگان خواهند شناخت

اسدالله امرايي

منوچهر بديعي مترجمي گزيده‌كار است و در كارنامه آثار خود كتاب‌هاي مطرحي را به فارسي زبان‌ها عرضه كرده است. به تازگي سه رمان ژلوزي، شاهد و در تودرتو از آلن رب‌گريه را منتشر كرده كه از پيشتازان و بنيانگذاران رمان نو است. انتشار اين رمان‌ها همراه با كتاب مجموعه مقالات «آري و نه به رمان نو» پرتو تازه‌اي به رمان نو افكنده. ناشر هر چهار كتاب هم انتشارات نيلوفر است. مجموعه مقالات «آري و نه به رمان نو» شامل چندين مقاله از آلن رب‌گريه و دو مقاله از رولان بارت است كه در دفاع از رمان نو به نگارش درآمده. نظرات يكي از مخالفان سرسخت رمان نو هم در اين مجموعه آمده است. ژلوزي عبارتي دوپهلوست كه هم معني كركره مي‌دهد و هم حسادت. رمان به زندگي مردي مي‌پردازد كه از پشت كركره رفتار همسر و دوستش را در يك كشتزار نظاره و توصيف مي‌كند. منوچهر بديعي متولد ۱۳۱۸ در اصفهان است. چهره مرد هنرمند در جواني اثر جيمز جويس، جاده فلاندر نوشته كلود سيمون، آدم اول نوشته آلبر كامو، ژان باروا نوشته روژه مارتن دوگار خالق خانواده تيبو و اوليس اثر جيمز جويس را به فارسي ترجمه كرده كه اوليس متاسفانه امكان انتشار نيافته است. تنها بخشي از آن و عصاره‌اي از آن در قالب دو كتاب مجزا چاپ شده. كتاب چهره مرد هنرمند در جواني در دوره بيستم انتخاب كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به عنوان كتاب سال برگزيده شد. رمان بازار خودفروشي ويليام تكري هم كه از باارزش‌ترين رمان‌هاي كلاسيك زبان انگليسي‌ در قرن نوزدهم و از درخشان‌ترين آثار دوران ويكتوريايي است به تازگي تجديد چاپ شده است.
همه آنهايي كه آثار بديعي را خوانده‌اند و حتي آنها كه نخوانده‌اند و او را مي‌شناسند متفق‌القول بر دقت نظر و وسواس او در انتخاب كلمات و معادل‌ها صحه مي‌گذارند. بسيار بشاش و خوشرو و خوش‌بيان است و در حل مشكلات اهل قلم گام‌هاي كارگشايي برمي‌دارد. از آن دست نويسنده‌ها و اديباني كه گوش شنوا دارند و همينگوي بر اين خصلت به عنوان مشخصه‌ بارز نويسندگان خوب اشاره دارد. اين مجال اندك حق مطلب را درباره بديعي ادا نمي‌كند. در ترجمه با عشق پيش مي‌رود و به ذوق‌وسليقه بازار كاري ندارد. يكي از آثار ماندگاري كه بديعي ترجمه كرده ببيت نوشته سينكلر لوئيس نخستين نويسنده امريكايي برنده جايزه نوبل ادبيات است كه در سال 1935 اين جايزه را برد. ببيت را نشر چشمه منتشر كرده. اين رمان به نقد فرهنگ، رفتار، جامعه امريكا و توخالي‌ و پوچ بودن طبقه‌ متوسط امريكا در دهه بيست و سي مي‌پردازد و از طريق روايت زندگي جرج ببيت نشان مي‌دهد كه در اين جامعه، فرد تا چه حد براي تثبيت و تاييد ‌شدن تحت فشار است. «نمي‌خواهم جسارت كنم اما به خدا تو هم داري مثل اين دختره ورونا مشكل‌پسند مي‌شوي. دختره از وقتي كه از دانشكده بيرون آمده آنقدر شورش را درآورده كه نمي‌شود باهاش زندگي كرد- اصلا خودش نمي‌داند توي اين دنيا چي چي مي‌خواهد اما من مي‌دانم چي مي‌خواهد. دلش مي‌خواهد زن يك مرد پولدار بشود و به اروپا برود زندگي كند و به دستبوسي يكي از اين كشيش‌ها نايل شود و در عين حال درست در همين موقع هم توي همين شهر زنيط باشد و با تبليغ‌هاي سوسياليستي يا رياست يكي از جمعيت‌هاي خيريه و اين جور كوفت و زهرمارها سري توي سرها دربياورد. خدا شاهد است تد هم بهتر از ورونا نيست. هم دلش مي‌خواهد به دانشگاه برود هم دلش نمي‌خواهد به دانشگاه برود. از اين سه تا فقط تينكا مي‌داند چه مي‌خواهد و چه نمي‌خواهد. اصلاً سردرنمي‌آورم چطور شد دو بچه دمدمي مزاج مثل رون  و تد نصيبم شده است.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون