پيام انتخابات تركيه
رونمايي از مخالفت تركها با سياستهاي منطقهاي آنكارا
رضا خويي/ انتخابات روز يكشنبه هفتم ژوئن (17/3/94) مجلس تركيه آغاز دوران جديدي را در تركيه رقم زد. تاثيرات آن نه تنها اوضاع سياست داخلي تركيه را به تنظيم مجدد وا خواهد داشت بلكه اثرات مهمي در روند تحولات خاورميانه خواهد گذاشت.
1- تاثيرات داخلي:
پيروزيهاي پيدرپي اردوغان در مقام رياست حزب عدالت و توسعه در طول 13 سال گذشته ثبات سياسي و توسعه اقتصادي بيمانندي را براي تركيه به دنبال داشته است. اوج اين پيروزيها انتخابات رياستجمهوري سال 2014 ميلادي بود كه اردوغان با نزديك به 52درصد آرا به مدت پنج سال براي رياستجمهوري تركيه برگزيده شد. اين روند بينظير در تاريخ سياسي معاصر تركيه اعتماد به نفس شگفتانگيزي را براي او به ارمغان آورد و كيش شخصيتي را به بار آورد كه منجر به نوعي خودشيفتگي در او شد. اردوغان با تلويح قريب به تصريح برخلاف آتاتوركيستها، جمهوري تركيه را امتداد امپراتوري عثماني تصور كرد. وي با اين روحيه و با روياي احياي نوعثماني به ميدان انتخابات هفتم ژوئن قدم نهاد و بر خلاف نرمهاي شناخته شده سياست داخلي تركيه كه رييسجمهور را شخصيتي فرا حزبي، بيطرف و تشريفاتي ميشناسد همچون رييس حزب در طرفداري از حزب سابق خود عدالت و توسعه، به برگزاري ميتينگها و فعاليتهاي انتخاباتي پرداخت. در مقابل اعتراض احزاب مخالف و حقوقدانان تركيه عنوان كرد كه مردم به من راي ندادهاند كه در كاخ بنشينم و نظارهگر تحولات باشم. من از اختياراتي كه قانون اساسي به من داده است حداكثر استفاده را ميكنم. او در اين انتخابات از مردم درخواست كرد به 400 نامزد انتخاباتي همسو با او راي بدهند تا بتواند تغييرات اساسي در نظام حكومتي تركيه ايجاد كرده و با پشت سر گذاشتن تركيه قديم، تركيه نوين را كه اسم جديد امپراتوري عثماني معاصر بود، پايهگذاري كند. شاخصه اين تغييرات نيز گذار نظام حكومتي از سيستم پارلماني به سيستم رياستي بود. اين مهم در بيانيه انتخاباتي حزب عدالت و توسعه نيز جاي گرفت. ولي آنچه از صندوقهاي راي در آمد همه آرزوهاي اردوغان را بر باد داد و او را تبديل به ناكام بزرگ انتخابات كرد. حزب سابق اونه تنها موفق به كسب اكثريت در مجلس نشد بلكه امكان تشكيل حكومت مستقل را هم از دست داد. حتي ديگر احزاب حاضر در انتخابات نيز كه به مجلس راه يافتهاند، حاضر به تشكيل دولت ائتلافي با آن نيستند. آنچه اتفاق افتاده به گونهاي انسداد سياسي است و آنچه در افق ديده ميشود تجديد انتخابات است. به نظر ميرسد اگر اين امر در آينده نزديك هم اتفاق بيفتد كمكي به حل اين مشكل نخواهد كرد. چرايي اين وضعيت موضوع بحث اين مقال نيست ولي اجمالا ميشود گفت كه فساد سياسي، مالي دولت حزب عدالت و توسعه و خطاهاي استراتژيك اردوغان در پيگيري سياستهاي بحران آفرين در خاورميانه و ارايه يك چهره ديكتاتور، تماميتخواه و از خود راضي از اهم دلايل اين شكست به شمار ميآيند.
2- تاثيرات منطقهاي:
از دو منظر ميتوان اين تاثيرات را مورد بررسي قرار داد:
الف- كردها:
پيروزي كردها در اين انتخابات چشمگير بود. كردها در تركيه از اوايل 1980 ميلادي با توسل به سلاح به دنبال دستيابي به حقوق ادعايي خود بودند. در طول اين سالها هردو طرف قربانيان زيادي دادند و هزينههاي سنگيني پرداختند. ولي نهتنها دستاورد هموزني معادل اين خسارات نداشتند بلكه به تروريسم هم متهم شدند. تا اينكه داعش ظهور كرد و موجي از كشتار و ناامني در منطقه به راه افتاد. كردها نيز از اين آفت در امان نمانده و هم در عراق و هم در سوريه مورد حملات وحشيانه اين گروه قرار گرفتند. عينالعرب يا كوباني در سوريه اوج اين تحولات بود و كردها مقاومت قهرمانانهاي را در مقابل يورش اين گروه تروريستي از خود نشان دادند. در ميان آنان كردهاي تركيه نقش مهمي داشتند. هم در عرصه ميداني جنگ و هم در عرصه تحولات داخلي تركيه اهتمام قابل توجهي را در دفع شر داعش از خود بروز دادند. اين اقدام موجب شد سمپاتي اطراف ضد تروريسم را به خود جلب كنند و تبديل به يك نيرويي قابل محاسبه در منطقه در مبارزه عليه داعش شوند. دولت تركيه در اين ماجرا آزمون خوبي پس نداد و با اقدامات ايذايي و بيانات گزنده به ويژه از جانب رييسجمهور اردوغان سبب رويگرداني عمومي اكراد از خود شد. نتيجه اين رفتار در صندوقهاي آرا منعكس شد و براي اولين بار كردهاي اين كشور در قالب يك حزب سياسي با 80 نماينده قدرتمند وارد مجلس شدند. در طول انتخابات 13 سال گذشته هميشه كردها و بخشي از علويها با احتساب اينكه احزاب كردي شانس ورود به مجلس را ندارند به حزب عدالت و توسعه راي ميدادند ولي در اين انتخابات تحولات منطقهاي و سياستهاي عاقلانه حزب كردي دموكراتيك خلقها موجب شد اكثريت كردها و بخشي از علويها آراي خود را به اين حزب بدهند و آن را به مجلس وارد كنند.
ب- خاورميانه:
به دنبال آغاز بهار عربي و بيداري اسلامي در خاورميانه، تركيه با تاخير كوتاهي وارد عرصه تحولات شده و با اتخاذ يك سياست فرصتطلبانه درصدد موجسواري بر آمد. به ويژه پيروزي اخوان المسلمين در مصر آقاي اردوغان را دچار توهم كرد و در پوشش كمك به انقلابهاي مردمي به حمايت از شاخههاي مختلف اين حزب در سوريه، تونس، ليبي و... پرداخت. او در پيگيري اين سياست آنقدر افراط كرد كه پس از سرنگوني مرسي در مصر رابطه تركيه با اين كشور را به مرز بحراني رساند و با فرا خوانده شدن متقابل سفراي دو كشور سطح روابط دو كشور كاهش يافت و معلق شد. ادامه اين سياست در عراق نام دفاع از تشكيل دولت فراگير گرفت و مدعي شد كه نوري مالكي، نخستوزير وقت عراق با پيگيري يك سياست مذهبي سنيها را از دولت كنار گذاشته است. وي در قامت دفاع از منافع سنيها، با پناه دادن به مخالفان دولت عراق در تركيه و در راس آنها طارق الهاشمي به دخالت آشكار در امور داخلي اين كشور اقدام كرد. متاسفانه در ادامه، اين سياست رنگ فرقهاي گرفت و تركيه عملا مبلغ تفرقه مذهبي و جنگ شيعه و سني در منطقه شد. اين سياست با همافزايي سياستهاي عربستان تا آنجا پيش رفت كه اين كشور متهم به همكاري با داعش شده و شواهد فراواني از اين همكاري در مطبوعات و پايگاههاي اجتماعي دنيا پخش شد. بارزترين آنها كشف بار تريليهاي پر از سلاح و مهمات اين كشور به مقصد سوريه درشهر آدانا بود كه فيلم آن در هفته گذشته توسط روزنامه جمهوريت تركيه پخش و افشا شد و گفته شد كه مقصد اين بارها داعش در سوريه بوده است. ولي دولت تركيه با تكذيب آن مدعي شد كه اينها كمكهاي انساندوستانهاي بودند كه براي مردم تركمن سوريه ارسال ميشدند. ادامه اين رويه سبب تشديد بحران در خاورميانه و ريخته شدن خون هزاران بيگناه شده است. نتيجه انتخابات اخير تركيه نشان ميدهد كه ما از اين پس شاهد يك دوران بيثباتي در تركيه خواهيم بود. اكثريت مردم تركيه مخالف سياستهاي كلان اين كشور در داخل و منطقه هستند. آنها خواهان تغييرند. بنابراين ضروري است دولت آينده در پيگيري اين سياستها تجديدنظر كند. چرخش تركيه به سمت اتخاذ سياست ايجابي و اجتناب از دخالت در امور داخلي ديگر كشورها، كمك فراواني به فروكش كردن بحران در خاورميانه و اصلاح روابط اين كشور با همسايگان خواهد كرد. پيروزي كردها نقطه عطف در تحولات سياست داخلي تركيه محسوب ميشود و راهنماي چگونگي پيگيري سياستهاي آنها در آينده خواهد بود. كردهاي تركيه از اين پس دقت خواهند كرد اين موفقيتي را كه از راه مبارزات سياسي به دست آوردهاند با هنجارهاي غيرمسالمتآميز به راحتي از دست ندهند.