شجاعي كياسري، نماينده مجلس در شوراي نظارت بر صدا و سيما در گفتوگو با «اعتماد»:
دخالت دولت در كارهاي صدا و سيما مغلطه است
گروه سياسي| روز يكشنبه و در جريان طرح سوال از وزير ارشاد، مسعود ميركاظمي ادعاهاي متعددي از فشار و دخالت دولت در كارهاي صدا و سيما را مطرح كرد؛ از دستور براي عدم پخش برنامه پايش گرفته تا محدود شدن خبر 20:30 و ممانعت از حضور برخي چهرهها در صدا و سيما. مواردي كه رمضان شجاعي كياسري، نماينده مجلس در شوراي نظارت بر صدا و سيما در گفتوگو با «اعتماد» توضيح ميدهد كه واقعيت ندارد.
در جلسه سوال از وزير ارشاد، آقاي ميركاظمي مسائلي را درباره محدود شدن صدا و سيما توسط دولت مطرح كرد. اين بحثها چقدر واقعي است؟
اصل سوال از آقاي وزير ارشاد پيرامون ممنوعيت پرداختن رسانهها به مساله كرسنت بود و سوال آقاي ميركاظمي هم اين بود كه چرا رسانهها درباره اين موضوع محدود شدهاند كه آقاي جنتي هم پاسخ خودش را داد و استدلال خودش را آورد.
يعني اين موضوع ربطي به
صدا و سيما نداشت؟
صدا و سيما نميتواند شامل اين سوال شود، چون صدا و سيما نهايتا ميتواند مصوبه شوراي عالي امنيت ملي را اجرا كند.
حالا چنين مصوبهاي به صدا و سيما ابلاغ شده بود يا نه؟
من در جريان اصل اين موضوع قرار ندارم اما به نظر ميرسد چنين مصوبهاي وجود داشته باشد كه اگر باشد مسوولان صدا و سيما راسا در جريان آن قرار ميگيرند و طبق آن برنامههاي خود را تهيه و تنظيم ميكنند.
اصل بحث اما چيز ديگري است. آقاي مير كاظمي مدعي بود كه دولت صدا و سيما را براي تغيير برخي برنامهها و حتي عدم پخش آنها مثل برنامه ثريا زير فشار گذاشته و بر اثر همين فشار برخي برنامهها پخش نشدهاند.
نه به نظر من چنين بحثي هيچ جايي از منطق ندارد. حوزه صدا و سيما نه تنها در اختيارات وزير ارشاد بلكه در حد اختيارات دولت و رييسجمهوري هم نيست و
صدا و سيما يك مجموعه كاملا مستقل از دولت است و اصلا اين دو به هم ربطي ندارند. يعني به لحاظ مديريتي و چارت اداري به هم بيربط هستند و نميتوانند به يكديگر دستور دهند و امر و نهي كنند. صدا و سيما به هيچ عنوان موظف نيست دستورات
دولت را اجرا كند و در نهايت هم ميزان نفوذ و تاثير هر كدام از اين دستگاهها مشخص است. ما در رابطه با بحث روابط سه قوه با صدا و سيما تنها همين شوراي نظارت را داريم كه هر قوه در آن دو نماينده دارند و تكليف و حدود اختيارات و وظايف آن هم مشخص است.
يعني اصلا فشاري در كار نبوده است؟ چون به هر حال يك زماني ميتواند فشاري باشد اما موثر واقع نشود.
اصلا چنين چيزي نميتواند باشد. مثل اين ميماند كه بگوييد وزارت ارشاد به وزارت آموزش و پرورش فشار بياورد كه فلان كار را بكنند. چنين موضوعي اصلا امكان وقوع ندارد. اينكه دستگاهها نسبت به عملكرد هم نظراتي داشته باشند، كاملا طبيعي است. شايد صدا و سيما از خيلي كارهاي ارشاد خوشش نيايد و بر عكس، ارشاد هم خيلي برنامههاي صدا و سيما را قبول نداشته باشد. اما اينكه اينها بتوانند در كار هم دخالت كنند يك چيز ديگر است.
خود دولت چطور؟ شما به عنوان يكي از شش عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما تا حالا هيچ نشاني از فشار دولت به صدا و سيما براي اقداماتي خاص يا پخش و عدم پخش برخي برنامهها رصد كردهايد يا خير؟
نه واقعا نبوده است. دولت هم در چنين موقعيتي نيست. بله يك سري هماهنگيها و توصيهها و مشورتها هميشه در كار هست و اين هم مربوط به اين دوره نميشود. اما سطح آن در حد و اندازهاي نيست كه مثلا منجر به حذف يك برنامه بشود يا اينكه باعث شود فلان خبر و گزارش پخش نشود. ببينيد دولت
يك سري ملاحظات درباره برنامههاي
صدا وسيما دارد و قسمتي از آن را هم علنا بيان ميكند. مثلا همين مستندهاي هستهاي چندان باب ميل دولت نبودند. دولت يكسري انتقاداتي دارد به اين برنامهها كه اصل انتقاد را هم مخفي نميكند. آقاي نوبخت همين چند روز پيش با كنايه درباره مستندهاي هستهاي گفت كه مردم درباره اينها قضاوت ميكنند و اين نشان ميدهد دولت حداقل رضايت كافي ندارد.
اين بحث انتقاد و اختلاف نظر است كه البته طبيعي هم هست. اما آقاي ميركاظمي درباره دخالت دولت در برنامههاي صدا و سيما سخن گفتند كه متفاوت از انتقاد و اختلاف نظر است.
بله، من هم ميخواهم به همين مورد اشاره كنم. من به عنوان عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما ميگويم كه تا اينجا حداقل از آن دست فشارهايي كه آقاي ميركاظمي گفتند، شاهد نبوديم كه مثلا دولت بيايد برنامهاي را حذف كند يا مانع پخش خبر يا گزارشي شود.
صدا و سيما به لحاظ اداري خودش ساختاري دارد و افرادي بالادست آن هستند كه ماموريتي ويژه دارند. هيچ قوهاي هم نميتواند از طريق فشار سياسي در كار آن دخالت كند. تنها راه قوا براي تاثير در صدا و سيما همان تصميمات و مصوبات هيات نظارت است كه محدوده آن هم خيلي وسيع نيست. خيلي جاها هم شكل توصيه دارد و نه دستور. يعني حتي لازمالاجرا هم نيست. چيزي كه در دست دولت است مساله بودجه است. يعني ميتواند فشار بودجهاي بياورد كه وضعيت آن هم مشخص است. ولي در اينباره سال 92 يادمان هست كه رييسجمهور ميخواست به تلويزيون بيايد و با صدا و سيما بر سر مجري برنامه اختلاف پيدا كردند. بعد برنامه يك ساعت به تاخير افتاد. حالا با اين وضع كه صدا و سيما حتي براي مجري برنامه رييسجمهوري هم تا اين اندازه خود را توصيهناپذير نشان ميدهد، آيا ميتوان قبول كرد كه دولت برنامههاي اين رسانه را جابهجا كند؟ به نظر من اين بحثي كه در صحن علني مطرح شد يك مقدار مغلطه بود. چون دولت نه چنين فشاري را وارد كرده و نه اگر فشار هم بياورد ميتواند كاري از پيش ببرد.