افغانستان، مسووليت مشترك
محمد حسين بني اسدي
از حدود ۴ ماه پيش كه طالبان بهطور غيرمنتظرهاي بدون مقاومت، بر افغانستان مسلط شد اين كشور همچنان مركز توجه جهانيان به ويژه كشورهاي همسايه است. در اين مدت نشستهايي در خصوص افغانستان در كشورهاي مختلف از جمله ايران، پاكستان، هند و روسيه برگزار شده و سفرهاي رسمي نيز، از برخي كشورها به اين سرزمين بلازده انجام شده كه ايران و پاكستان از آن جملهاند. علاوه بر اين تحركات ديپلماتيك و حضور سفارتهاي برخي كشورها نيز در كابل ادامه دارد، البته ملاقاتهايي نيز با طالبان انجام شده است ولي همچنان امارت طالبان بدون شناسايي باقي مانده است. اهميت افغانستان و عوارض و عواقبي كه براي منطقه و جهان دارد ايجاب ميكند كه جامعه جهاني با يك هماهنگي و اتفاق نظر با تمركز بر منافع عموم (داخلي و خارجي) به افغانستان بنگرند و از رقابت و حركات تك روانه اجتناب نمايند. برخوردهاي انفرادي با طالبان نتيجه جامعي براي صلح و ثبات منطقه در برنخواهد داشت.طالبان با تفكر افراطي و غير يكپارچه در صورت عدم هماهنگي كشورها ميتواند افغانستان را به مكاني ناامن براي منطقه به ويژه همسايگان و حتي اروپا ايجاد كند و قلمرو طالبان را به پناهگاه امن نيروهاي افراطي همسو بدل سازد. طالبان پتانسيل آن را دارد كه تاجيكستان، تركمنستان، ازبكستان را مستقيما مورد تهديد قرار دهد و ديگر كشورهاي آسياي ميانه چون قزاقستان و قرقيزستان و مناطق مسلماننشين روسيه را نيز غير مستقيم متاثر سازد.بديهي است كه ايران، پاكستان، هند و چين نيز بيشترين لطمه از طالبان اصلاح نشده را خواهند خورد. مصالح منطقه و جهان ميطلبد كه كشورهاي همسايه افغانستان به علاوه هند و روسيه و اروپا و امريكا و جهان عرب با تاكيد برحفظ منافع مشترك و صلح و ثبات منطقهاي و جهاني ضمن پرهيز از هرگونه رقابت و حركت تك روانه و راهكارهاي انفرادي و مقطعي و محدود با اين معضل منطقهاي و جهاني مبارزه و مقابله مشترك نمايند.
بازيگران دولتي و غيردولتي در داخل افغانستان و مناطق پيراموني از جمله كشورهاي عربي خليجفارس از انتقال تفكر افراطي و كمك مالي و لجستيكي و تسليحاتي به افغانستان اجتناب كنند.
منافع مردم افغانستان و منطقه و جهان ضرورت يك اقدام مشترك با حضور و نظارت فعال سازمان ملل و كشورهاي كمككننده مالي براي جلوگيري از نا امن شدن افغانستان را بيش از پيش الزامي ميكند.
اينكه مجمع عمومي سازمان ملل تقاضاي نمايندگان طالبان براي عضويت در اين نهاد بينالمللي را رد كرده است جاي اميدواري دارد و بايد به عنوان يك چتر مورد استفاده جامعه جهاني در جهت تغيير رفتار طالبان قرار گيرد.
بديهي است هر حركت انفرادي منفعت محور كشورها، جهان و منطقه به ويژه همسايگان را دچار لطمه و خسران زيادي خواهد كرد. در بين همسايگان افغانستان، تنها كشور پاكستان اين مهارت را دارد كه در صورت لزوم و اقتضاي منافع خود، بحران را به سمت ديگري جهتدهي كند، با درنظر گرفتن اين واقعيت كه در صورت وخيم شدن اوضاع در افغانستان، بحران دامن اسلامآباد را نيز خواهد گرفت.
برخي كشورها شايد بيميل نباشند كه افغانستان تبديل به مامن و پناهي براي نيروهاي افراطي جهان وطن گردد تا هم، خود را از شر اين عناصر افراطي خلاص كنند و هم افغانستان را تبديل به محل تسويهحساب با رقبا و دشمنان خود سازند كه اين ايده خلاف مصالح عموم و ثبات و امنيت منطقه و جهان است و بايد با آن مبارزه كرد.
از سوي ديگر چنانچه طالبان كه ريشه در قوم پشتون و مليت افغاني دارد دچار تلاشي شود و قلمرو آن به: سرزمين بي صاحب بدل گردد ممكن است افغانستان وارد مرحله جديدي از هرج و مرج گردد و نيروهاي افراطي از جمله داعش و القاعده و غيره قدرت بيشتري به دست آورند و اين كشور به پناهگاه تروريسم و تهديد بزرگتري تبديل شود كه تعامل يا تقابل با آن دشوارتر خواهد بود، لذا اقدامجمعي جامعه جهاني براي تصحيح و تعديل رفتار طالبان به پذيرش و رعايت نرمها و ارزشهاي شناخته شده جامعه متمدن جهان امروز گزينه كمهزينهتري به شمار ميرود.
اكنون امريكا حضور مستقيم خود را در افغانستان خاتمه داده و خطر طالبان را از خاك اصلي خود دور نگه داشته و به لحاظ جغرافيايي نيز از افغانستان فاصله زيادي دارد، (گرچه پايگاهها و نهادهاي امريكايي در منطقه ضربه پذيرند) امريكا در مذاكرات دوحه با طالبان آنها را متقاعد و متعهد به مبارزه با تروريسم و القاعده كرده و از سوي ديگر امريكا به عنوان بزرگترين قدرت نظامي و اقتصادي جهان كشوري است كه ميتواند در صورت لزوم طالبان را گوشمالي دهد، لذا مناسب است بازيگران منطقهاي و جهاني در افغانستان فرضيه برد- برد را براي تمام همسايگان افغانستان، روسيه، هند، امريكا و اروپا و جهان عرب و جامعه جهاني را سرلوحه عملكرد خود قرار دهند.منافع ايران ايجاب ميكند كه كشورمان در جهت يك حركت جمعي با كشورهاي ديگر و جامعه جهاني براساس حفظ منافع مشترك منطقه وجهان اقدام كند و بر طبل سياست ضدامريكايي و ترغيب اين سياست از طريق نيروهاي نيابتي نكوبد. چنانچه افغانستان به ميدان تسويهحساب و انتقامكشي بازيگران منطقهاي و جهاني تبديل شود هيچكس از آن سود نخواهد برد و تا ثريا اين ديوار همچنان كج باقي خواهد ماند.