ادامه از صفحه اول
افغانستان، مسووليت مشترك
بازيگران دولتي و غيردولتي در داخل افغانستان و مناطق پيراموني از جمله كشورهاي عربي خليجفارس از انتقال تفكر افراطي و كمك مالي و لجستيكي و تسليحاتي به افغانستان اجتناب كنند.
منافع مردم افغانستان و منطقه و جهان ضرورت يك اقدام مشترك با حضور و نظارت فعال سازمان ملل و كشورهاي كمككننده مالي براي جلوگيري از نا امن شدن افغانستان را بيش از پيش الزامي ميكند.
اينكه مجمع عمومي سازمان ملل تقاضاي نمايندگان طالبان براي عضويت در اين نهاد بينالمللي را رد كرده است جاي اميدواري دارد و بايد به عنوان يك چتر مورد استفاده جامعه جهاني در جهت تغيير رفتار طالبان قرار گيرد.
بديهي است هر حركت انفرادي منفعت محور كشورها، جهان و منطقه به ويژه همسايگان را دچار لطمه و خسران زيادي خواهد كرد. در بين همسايگان افغانستان، تنها كشور پاكستان اين مهارت را دارد كه در صورت لزوم و اقتضاي منافع خود، بحران را به سمت ديگري جهتدهي كند، با درنظر گرفتن اين واقعيت كه در صورت وخيم شدن اوضاع در افغانستان، بحران دامن اسلامآباد را نيز خواهد گرفت.
برخي كشورها شايد بيميل نباشند كه افغانستان تبديل به مامن و پناهي براي نيروهاي افراطي جهان وطن گردد تا هم، خود را از شر اين عناصر افراطي خلاص كنند و هم افغانستان را تبديل به محل تسويهحساب با رقبا و دشمنان خود سازند كه اين ايده خلاف مصالح عموم و ثبات و امنيت منطقه و جهان است و بايد با آن مبارزه كرد.
از سوي ديگر چنانچه طالبان كه ريشه در قوم پشتون و مليت افغاني دارد دچار تلاشي شود و قلمرو آن به: سرزمين بي صاحب بدل گردد ممكن است افغانستان وارد مرحله جديدي از هرج و مرج گردد و نيروهاي افراطي از جمله داعش و القاعده و غيره قدرت بيشتري به دست آورند و اين كشور به پناهگاه تروريسم و تهديد بزرگتري تبديل شود كه تعامل يا تقابل با آن دشوارتر خواهد بود، لذا اقدامجمعي جامعه جهاني براي تصحيح و تعديل رفتار طالبان به پذيرش و رعايت نرمها و ارزشهاي شناخته شده جامعه متمدن جهان امروز گزينه كمهزينهتري به شمار ميرود.
اكنون امريكا حضور مستقيم خود را در افغانستان خاتمه داده و خطر طالبان را از خاك اصلي خود دور نگه داشته و به لحاظ جغرافيايي نيز از افغانستان فاصله زيادي دارد، (گرچه پايگاهها و نهادهاي امريكايي در منطقه ضربه پذيرند) امريكا در مذاكرات دوحه با طالبان آنها را متقاعد و متعهد به مبارزه با تروريسم و القاعده كرده و از سوي ديگر امريكا به عنوان بزرگترين قدرت نظامي و اقتصادي جهان كشوري است كه ميتواند در صورت لزوم طالبان را گوشمالي دهد، لذا مناسب است بازيگران منطقهاي و جهاني در افغانستان فرضيه برد- برد را براي تمام همسايگان افغانستان، روسيه، هند، امريكا و اروپا و جهان عرب و جامعه جهاني را سرلوحه عملكرد خود قرار دهند.منافع ايران ايجاب ميكند كه كشورمان در جهت يك حركت جمعي با كشورهاي ديگر و جامعه جهاني براساس حفظ منافع مشترك منطقه وجهان اقدام كند و بر طبل سياست ضدامريكايي و ترغيب اين سياست از طريق نيروهاي نيابتي نكوبد. چنانچه افغانستان به ميدان تسويهحساب و انتقامكشي بازيگران منطقهاي و جهاني تبديل شود هيچكس از آن سود نخواهد برد و تا ثريا اين ديوار همچنان كج باقي خواهد ماند.
نگاهي به مذاكرات وين
در نوشته قبلي كه «ميانه سعيد جليلي و ظريف» نام داشت توضيح دادم كه دولت ايران نهتنها از طريق مذاكرات توام با خوشبيني با غرب به نتيجه نخواهد رسيد بلكه با ابزارهايي كه دراختيار دارد، ميتواند به نقشآفريني موثر خودش اقدام كند. ما بايد يادمان باشد مقامات ايران در مذاكرات نبايد به اين چوب آنقدر فشار بياورند كه بشكند.
مذاكرات بسيار پيچيده است يادمان باشد كه ميزان مشاركت غرب در مذاكرات حد مشخصي دارد. اگر امريكا بتواند در شرايط جديد اروپا را در كنار خودش داشته باشد، روسيه و چين هم به طور طبيعي كنار امريكا قرار خواهند گرفت.
بازگشت ما به شوراي حكام و شوراي امنيت دور جديدي از فشارهاي اقتصادي را بر ما وارد ميكند. بايد اميدوار باشيم ضمن اينكه ايران از برگهاي خودش به خوبي استفاده كند، هدفش رسيدن به توافق مطلوب باشد.
در اين توافق مطلوب تمام منازعات مشكلات ما با امريكا حل نخواهد شد. به نظر ميآيد سطح توافق و تعامل در حد موقت باقي بماند.
حال كه آقاي باقري و دوستانش اصرار دارند از تعبير برجام استفاده نكنند، ما هم با آنان همراهي ميكنيم.ميگويم محتواي آن را دريابيد. مهم دستيابي به فرمولي است كه ثبات امنيتي ايران، تضمين و تامين شود و ايران از امكانات بيمهاي، كشتيراني، بانكي و سطح تعامل بينالمللي بهرهمند شود. ايران در حوزههاي بينالمللي و در حوزههاي مختلف نيازمند سرمايهگذاريهاي گسترده است. ايران در پتروشيمي، در نفت و گاز و راه و مسكن و خودرو نيازمند سرمايهگذاريهاي مطلوب است.
ايران ميتواند بهشت سرمايهگذاري در اين منطقه جهان باشد. اين امر منوط به فهم راهبرد اساسي در مقوله توسعه در ايران است.