• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5095 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۰ آذر

سیری بر فعالیت بازیگران زن در سینمای پس از انقلاب

عطر گل سرخی در آيینه

امید جوانبخت

از نخستین تاثیرات انقلاب بر سینما حذف بازیگران زن مطرح و ستاره سینمای تجاری بود که حضورشان بیشتر بر پایه نمایش زنانگی‌شان بود تا نقش‌آفرینی، هرچند این تندباد به بازیگران متفاوت‌تر فیلم‌های فرهنگی هم رحم نکرد یا در همان ابتدا یا به تدریج آنها را نیز از گردونه خارج کرد. در فیلم‌های نیمه اول دهه شصت یا عمدتا داستان فیلم‌ها به شکلی بود که کلا مردانه بود و نیازی به بازیگر زن نداشت، یا این حضور بسیار محدود بود. معدود فیلم‌های مهمی که نقش زن در آن پررنگ بود همچون «مرگ یزدگرد- بهرام بیضایی/60» (با حضور «سوسن تسلیمی»  بازیگر فیلم‌های برجسته بیضایی همچون «غریبه و مه» و «چریکه تارا» در پیش از انقلاب) و «خط قرمز- مسعود کیمیایی/60» (با حضور «فریماه فرجامی» بازیگر جدید و مستعد آن سال‌ها)، هر دو به محاق توقیف گرفتار شدند و این مساله را پیچیده تر کرد. تا سال 65 تنها «پروانه معصومی» که سابقه حضور در فیلم‌های معتبری چون «رگبار/51» و «کلاغ/56» را داشت با حضور در تعدادی ملودرام همچون «گلهای داودی- صدرعاملی» و «شکوه زندگی- محمدزاده» توانست حضور کم‌دردسرتری را تجربه کرده و حتی یکی، دوباری جایزه بازیگری زن دوره‌های اول جشنواره فجر را از آن خود کند و این حضور تا پایان این دهه ادامه داشت. از میانه این دهه اولین بازیگر زن جوان سینمای پس از انقلاب یعنی «افسانه بایگان» با حضور در پنج فیلم متوالی «گمشده»، «دبیرستان»، «حریم مهرورزی»، «تشکیلات»، «بگذار زندگی کنم» طی دو سال شروعی پرشتاب داشت و با اقبال روبه‌رو شد. خصوصا فیلم آخر که در آن سال‌ها به فروش چشمگیری نیز دست یافت. او تا اواخر دهه هفتاد با حضور در بیش از سی فیلم ستاره فیلم‌های عمدتا تجاری بود که البته در میان‌شان فیلم‌های متفاوت‌تری چون «دو فیلم با یک بلیت-فرهنگ/69»، «خواهران غریب-پوراحمد/74» و «مرد عوضی/هنرمند/77» نیز به چشم می‌خورد. در این سال‌ها سوسن تسلیمی پس از بازی در چند فیلم معتبر نظیر «مادیان/ژکان»، «شاید وقتی دیگر/بیضایی» و«باشو../بیضایی» از فعالیت منع و مجبور به مهاجرت شد و فریماه فرجامی نیز با حضور در فیلم‌های خاصی چون «تیغ و ابریشم»، «سرب»، «پرده آخر»، «مادر» و «نرگس» هیچ‌گاه تسلیم سینمای تجاری نشد ولی پس از نیمه دهه هفتاد به دلایل مختلفی از جایگاه قبلی‌اش فاصله گرفت. پس از پایان جنگ در سال‌های پایانی دهه شصت اما با ایجاد زمینه‌های اجتماعی بیشتر در فیلم‌ها حضور زنان در کسوت بازیگر نیز پررنگ‌تر شد و دو بازیگر جوان در این دوران اعلام حضور کردند. فاطمه معتمد آریا با فیلم «ریحانه- ريیسیان» در سینمای متفاوت (به نوعی در امتداد سنت سوسن تسلیمی و فریماه فرجامی) و نیکی کریمی با فیلم «عروس-افخمی» در سینمای تجاری (به نوعی در امتداد افسانه بایگان ) که البته هر دو یک فیلمِ کمتردیده شده نیز قبل از آن داشتند. معتمدآریا به تدریج و با حضور در آثاری چون «برهوت- طالبی»، «مسافران- بیضایی»، «هنرپیشه و ناصرالدین‌شاه- مخملباف»، «یکبار برای همیشه- الوند»، «همسر- فخیم‌زاده» و «روسری آبی - بنی‌اعتماد» طی حدود پنج سال با چهاربار دریافت جایزه بازیگری فجر خود را به عنوان یکی از معتبرترین بازیگران زن پس از انقلاب مطرح کرد و خوشبختانه با تکیه بر توانمندی‌هایش توانست این جایگاه را تاکنون حفظ نماید. اما نیکی کریمی پس از نمایش فیلم «عروس/افخمی» در جشنواره نهم به یکباره چنان ستاره شد که سیل پیشنهادات سینمای تجاری به سویش روانه شد. «عروس» هر چند فیلم نسبتا خوبی بود اما استقبال فوق‌العاده از آن بیش از آنکه حاصل کیفیت خود فیلم باشد وامدار دو ستاره نوظهورش کریمی و پورعرب بود که پس از یک دهه برهوت سینمای تجاری ستاره‌هایی با چنین ظاهری رویت می‌شدند. البته خوشبختانه کریمی با اینکه شرایط ظاهری ستاره شدن در سینمای تجاری را داشت در ابتدا تسلیم این پیشنهادات نشد و پس از چند سال با قبول دعوت کیمیایی در «ردپای گرگ» و  داریوش مهرجویی در «سارا» نشان داد فراتر از ظاهری زیبا به نقش‌هایی متفاوت‌تر می‌اندیشد. او در دهه هفتاد با حضور در آثاری چون «پری/مهرجویی»، «بوی پیراهن یوسف و برج مینو/حاتمی‌کیا»، «دو زن و نیمه پنهان/میلانی» و«نسل سوخته/ملاقلی‌پور» کارنامه قابل اعتنایی برای خود تدارک دید ولی در دهه‌های بعد یکسره جذب سینمای تجاری شد که البته با هوشی که داشت در این دوران با افول پرونده بازیگری‌اش به کارگردانی روی آورد و با پنج فیلمی که تاکنون ساخته سعی کرده حضور فرهنگی معتبری داشته باشد. او از حیث حضور در جشنواره‌های جهانی نیز یکی از زنان پیشتاز است. در سال‌های پایانی دهه شصت چند بازیگر زن برجسته دیگر نیز وارد جریان سینمای ایران شدند که پس از چند سال متاسفانه نتوانستند مسیر متفاوت خود را ادامه دهند: گلچهره سجادیه با حضوری چشمگیر در فیلم‌های درخشان «دندان مار/68»‌، «گروهبان/69» و «ردپای گرگ/71» هر سه به کارگردانی «کیمیایی»، «سرزمین خورشید/ درویش/75»‌، «هیوا/ملاقلی‌پور» و سریال متفاوت «رعنا/میرباقری/69» (همسو با جریان متفاوت سوسن تسلیمی و فریماه فرجامی) و رویا نونهالی با فیلم «عروسی خوبان/مخملباف/67» که البته پس از این فیلم، فیلم‌هایش چندان به چشم نیامد تا در حدود یک دهه بعد که همکاری‌اش با کارگردانانی چون بهمن فرمان‌آرا، مهدی فخیم‌زاده و علی رفیعی ارزش‌های بازیگری‌اش را دوباره نمایان کرد. بیتا فرهی نیز که با فیلم خوب«هامون/مهرجویی/68» بسیار درخشید فعالیت خود را به صورتی محدود و با فیلم‌های معتبری چون «بانو/مهرجویی»، «کیمیا/درویش» و «اعتراض/کیمیایی» ادامه داد ولی پس از آن نتوانست موقعیت خود را حفظ نماید. فاطمه گودرزی نیز با فیلم‌های«مهاجران» و «افسانه مه پلنگ» شروع خوبی در ابتدای دهه هفتاد داشت و با «می‌خواهم زنده بمانم» و«غزال» بازی خوبی را به نمایش گذاشت ولی نتوانست این موقعیت را ادامه دهد. گلاب آدینه نیز که فعالیت خود را با سریال «سلطان و شبان» و «زرد قناری» در دهه شصت شروع کرد در دهه هفتاد توانست با حضوری قابل توجه در فیلم‌های «روسری آبی»، «زیرپوست شب» و «مهمان مامان» بدرخشد. پس از تحولات فرهنگی سال‌های پایانی دهه هفتاد، که هم سینما به لحاظ موضوعی به سمت جوانگرایی متمایل شد و هم سیاست‌های رسمی مقابله با ستاره‌سازی تغییر کرد نیاز به بازیگران زن جدیدی بود که در این شرایط دو ستاره از دل فیلم‌های دو فیلمساز جریان‌ساز ظهور کردند:  هدیه تهرانی با فیلم «سلطان/کیمیایی» و لیلا حاتمی با فیلم «لیلا/مهرجویی» جالب اینکه هر دوي این بازیگران علاوه بر کاریزما و جذابیت‌های ظاهری از حیث بازیگری نیز استعداد قابل‌توجهی داشتند و توانستند هم مورد اقبال سینمای تجاری باشند و هم سینمای متفاوت. این دو حدود یک دهه با فیلم‌های خوبی چون «قرمز/جیرانی»، «شوکران/افخمی»، «کاغذ بی‌خط/تقوایی»، «چهارشنبه سوری/فرهادی» (تهرانی) و «آب و آتش/جیرانی»، «ارتفاع پست/حاتمی‌کیا» و «حکم/کیمیایی» (حاتمی) هم از جهت اقبال مردمی و هم ارزش‌های بازیگری در اوج قرار داشتند این موفقیت در مورد «حاتمی» کمابیش تاکنون امتداد پیدا کرده و او توانست با حضور در آثاری چون «جدایی نادر از سیمین/فرهادی» و «در دنیای تو ساعت چنده/یزدانیان» و «رگ خواب/نعمت‌الله» در دهه نود نیز بدرخشد ولی متاسفانه تهرانی نتوانست آن توفیق را ادامه دهد. هانیه توسلی با پشتوانه‌ای تئاتری توانست در فیلم‌هایی چون«شب‌های روشن»، «شام آخر» و «آقا یوسف» در دهه هشتاد بدرخشد و هر چند حضوری گاه‌به‌گاه داشته و گاهی نیز در فیلم‌های تجاری ظاهر می‌شود اما استعداد بازیگری‌اش همواره نمایان است. در این دوران جدید بازیگران زن دیگری نیز وارد سینما شدند میترا حجار که با فیلم‌های خوبی چون «فریاد»، «اعتراض» و «متولد ماه مهر» شروع کرد ولی متاسفانه نتوانست موقعیت خود را حفظ کرده و به تدریج محو شد. مهناز افشار نیز در ابتدا به دلیل شباهت به «گوگوش» ستاره فیلم‌های تجاری چون «شورعشق» و «کما» شد اما به تدریج تلاش کرد که با حضور در فیلم‌هایی چون «سالاد فصل»، «سعادت‌آباد» و «متروپل» استعداد بازیگری خود را نیز به نمایش بگذارد ولی متاسفانه در سال‌های اخیر با حواشی به وجود آمده با مهاجرت از جریان سینما حذف شد. گلشیفته فراهانی نیز با فیلمی از مهرجویی یعنی «درخت گلابی» درخشید و با حضورش در فیلم‌هایی چون «بوتیک/نعمت‌الله»، «اشک سرما/حمیدنژاد»، «م مثل مادر/ملاقلی‌پور»، «سنتوری/مهرجویی» و «درباره الی/فرهادی» توانست جایگاه خوبی در بازیگری کسب کند اما با مهاجرت، فعالیتش را در خارج از ایران پی گرفت. بازیگران دیگری چون ترانه علیدوستی با فیلم‌های «من ترانه 15 سال دارم/صدرعاملی»، «شهرزیبا/فرهادی» و «چهارشنبه سوری/فرهادی» و نیز سریال «شهرزاد/فتحی» و باران کوثری با فیلم‌هایی چون «زیر پوست شهر»، «خون بازی» و «روز سوم» در دهه هشتاد حضور قابل‌توجهی داشتند که به دلایل مختلفی در دهه نود آنچنان ادامه نیافت. «مریلا زارعی» نیز که با حضور در نقش‌های مکمل در فیلم‌هایی چون «دو زن» و «سربازهای جمعه» دیده شد(خصوصا در فیلم دوم که با بازی بسیار نظرگیر در یک سکانس موفق به دریافت جایزه نیز شد) به تدریج توانست در دهه هشتاد به موقعیت مناسب‌تری دست یابد. مهتاب کرامتی نیز که با فیلم‌های «مرد بارانی/داودی»و«مومیایی/هنرمند» شروع خوبی داشت در دهه‌های هشتاد و نود حضوری آرام و قابل قبول داشته است. نقش او در فیلم «بیست/کاهانی» هم از جهت بازی و هم گریم و ظاهر بسیار متفاوت از سایر کارهایش و نظرگیر است.  ویشکا آسایش که با نقش خاص «قطام» در سریال «امام علی» به یکباره چهره شد و در ادامه با حضوری گاه‌به‌گاه خصوصا در نقش‌های کمدی چون «ورود آقایان ممنوع» جنبه‌های دیگری از استعدادش را نمایان کرد. الناز شاکردوست  در دهه‌های هشتاد و  اوایل نود تبدیل به ستاره فیلم‌های عامه‌پسند شد که البته با فیلم‌هایی چون «باد در علفزار می‌پیچد» و «ابلق» نشان داد که از پس نقش‌های متفاوت نیز بر می‌آید. پگاه آهنگرانی با «دختری با کفش‌های کتانی»، نگار جواهریان با «طلا و مس» و «یه حبه قند»، سحر دولتشاهی با سریال «می‌خواهم زنده بمانم»، طناز طباطبايی با «مرهم» هر چند حضوری ستاره‌گونه و مستمر ندارند اما قابل‌توجهند. حضور و درخشش بازیگران زن معمولا عمری کوتاه‌تر از مردان دارد و بسیار معدودند بازیگرانی که با گذشتن از مرزهای زیبایی ظاهری و جذابیت زنانه و با تکیه بر ویژگی‌های شخصیتی و بازیگری بتوانند با فائق آمدن بر گذشت زمان همچنان در دوران میانسالی نیز موفقیت خود را تداوم ببخشند. علاوه بر این مساله درگیر شدن در مسائل حاشیه‌ای سینما و اعتیاد و آلودگی‌هایی که معمولا پس از شهرت و پول به سراغ بازیگران می‌آید نیز از عواملی است که باعث تحلیل زودهنگام توانایی و استعداد آنها شده و آنها را به انزوا و فراموشی می‌کشاند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون