نقش و نفوذ قرآن
سيد محمد علي ايازي٭
در نوشتار كوتاه پيشين به جايگاه قرآن كريم و تاثير شگرف آن در جامعه اسلامي اندكي اشاره شد، اما آنچه لازم است درباره آن بيشتر سخن گفته شود، گستردگي نفوذ قرآن كريم و تاثير بسزاي آن در نفوس انسانهاست و همچنين جاذبههاي عملي قرآن در جوامع و بر علوم گوناگون، در حوزه جامعه مسلمانان و حركتهاي اجتماعي ، سياسي و فرهنگي آنان است. پيشتر گفتيم كه قرآن كريم با تصوير هنري و ترسيم زيباي خود، از مسائل گوناگون اعتقادي گرفته تا مسائل احكام و شريعت، روش نافذي براي مخاطبان خود پديد آورد و توانست تاثير و نفوذ فوقالعادهاي برجاي بگذارد. اين نفوذ تنها در خطاب به مردم عربزبان نبود، زيرا كساني را هم كه با زبان عربي آشنا نبودند، شكل و وزن و قافيه و نظم كلمات، آنان را به سوي خود جلب ميكرد. لازم نبود مسلمان باشند حتي كفار هم با شنيدن جمله و آيهاي جذب قرآن ميشدند، تعجب اينجا است كه كافراني با كبر و غرور به سوي قرآن ميآمدند ولي عنادشان مانع از ايمان آوردنشان ميشد ولي باز هم فريفته قرآن كريم ميشدند. خداوند متعال به گوشههايي از اين تاثير اشاره ميكند (نمل/ 14) و داستان وليد بن مغيره، يكي از اين كسان را يادآوري ميكند (مدثر/ 26 ـ 11) كه چگونه در دل فريفته قرآن شدند، اما واقعيت را انكار كردند. كسان ديگري هم بودند كه خواهناخواه در برابر نفوذ قرآن تسليم ميشدند و اثر فوقالعاده و غير مترقبه آن را ميپذيرفتند. مسلما اين پديده، يكي از ويژگيهاي قرآن شمرده ميشود كه مانندش را در كتابهاي ديني و هدايتي ديگر نميتوان يافت و اثر جاوداني و معنوي آن را مقايسه كرد، زيرا نهال آنچه را كه قرآن در دلها رويانده، همان ايمان و بذر توحيد است كه نه در كتابهاي ادبي و نه در كتابهاي اخلاقي و حتي فلسفي چنين زيبا و جامع به دست نخواهد آمد. ايمان ديني كه قرآن به وجود ميآورد، با آموزههاي اخلاقي و تئوريهاي ذهني و برداشتهاي علمي و استدلالهاي عقلاني قابل مقايسه نيست و جاذبه و كششي كه فراهم ميكند به سادگي زدودني نخواهد بود. دليل روشن آن، آثار و پيآمدهاي معنوي آن طي 15 قرن گذشته بر جوامع اسلامي است. براي روشن شدن اين مطلب لازم است به يكايك اين آثار در بعد اخلاقي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي اشاره شود و پيامد حضور قرآن روشن شود.
و نكته مهمتر اين است كه هر گاه از توجه به قرآن كريم كم و كاسته شده و حضور قرآن در جوامع كم رنگ شده، آن قدرت معنوي و آن شوكت ظاهري نيز افول كرده است. دعوت مصلحان و انديشمندان اسلامي به بازگشت به سوي قرآن كريم، در يكي دو قرن اخير، در راستاي همين واقعيت و احساس خوابگرفتگي و عقبماندگي مسلمانان است.
٭استاد حوزه علميه قم