بيبرنامگيهاي آزادترين دولت جهان
شهرام شهيدي
موسيو شيطان داشت ميرفت تهرانگردي كه يكهو بقايي را ديد كه دارد از خيابان رد ميشود. پريد جلو و گفت: شما مگه آزادي؟ بقايي گفت: اين چه فرمايشي است؟ همه آزادند. مگه همه آزاد نيستند؟ به قول شيخنا و عارفنا، محمود جان، ما حتي از آزادي فراتر از مطلق برخورداريم. البته بايد فعل ماضي به كار ببرم و بگويم برخوردار بوديم.
موسيو شيطان لبخندي زد و گفت: البته درست ميگويي. الان كه خوب بهش فكر ميكنم معني آزادي فراتر از مطلق را ميفهمم. دوستان دورهمي از هفت دولت كه هيچ از هفتاد دولت آزاد بودند. بقايي گفت: بله. بوديم. اما حيف كه خوشيهاي انسان گذراست. حالا بايد بنشينيم كنار جوي و گذر عمر ببينيم. موسيو شيطان پرسيد: راستي خوب شد ديدمتان. ميخواستم ببينم نظرتان در مورد اين حرف روحاني كه با جنگير و رمال ارتباط ندارند چيه؟ بقايي گفت: «به نظرم ايشان بايد خودشان در اين رابطه توضيح بدهند؛ اما اعتقاد دارم به كار بردن چنين الفاظي، به هيچوجه شايسته يك حقوقدان نيست. چه خوب است اظهارات با يك ادبيات خوب و صحيح در تمام موضوعات مطرح شود.»
البته موسيو شيطان بعد از شنيدن اين حرف تا نيمساعت در كما بود و فكش چسبيده بود به زمين. بعد كه حالش سر جايش آمد با لكنت گفت اصلا دلم غنج رفت. چقدر دلتنگ ادبيات خوب و صحيح بودم. يادش به خير. اصلا ما دوران ادبيمان تقسيم شده به دوران سبك عراقي و خراساني و احمدينژادي. واي كه دلتنگ گفتمان ريزش آب بر نواحي سوختهام. واي كه دلم تنگ شده براي يك لحظه شنيدن دوباره واژه لولو و چيزهايي كه برده. راستي فكر كنم لولو فقط آن موضع اسمش را نبر را نبرده و فهرست چيزهايي كه برده خيلي مفصل است. حالا راستي تيم احمدينژاد براي برگشتن دوباره و مثلا براي انتخابات مجلس تصميمي گرفته يا نه. بقايي گفت: نخير. «احمدينژاد براي انتخابات مجلس برنامه ندارد.»
صداي روح ناشناسي گفت: نيست كلا ايشان براي چيزهاي ديگر برنامه داشت؟ امان از پارازيت. نيندازيد آقا. سوءتفاهم ايجاد ميكند.