• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5447 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۳ اسفند

خداحافظ يارعلي پورمقدم

صادق هاشمي

ايران، نام وطن ماست اما به غير از اين سمبل كلامي-آوايي، نشانه‌هاي ديگري نيز وطن ما را بازنمايي مي‌كنند.  از تك تك اجزاي تشكيل‌دهنده كوزه‌هاي يافت شده از محوطه باستاني سيلك در كاشان (مربوط به هفت هزار و پانصد سال پيش) ايران را بازنمايي مي‌كند تا صداي دختركي ۸ ساله، متولد دانمارك هنگام مكالمه با مادر ايراني‌اش كه به او زبان فارسي را آموخته است.  از نانوايي سنگك در لندن تا ديواره‌هاي تخت‌جمشيد در موزه لوور پاريس.  اما يك داستان‌نويس چگونه مي‌تواند خودش را نشانه‌اي براي بازنمايي ايران كند؟  يك نمونه از اين داستان‌نويسان، فخر دهقانان ايران، فردوسي است.  از نظر ساختگرايي شاهنامه فردوسي متني است كه در رده‌بندي متن‌ها جزو متن‌هاي ادبي قرار مي‌گيرد. يعني نوعي متن كه از به‌كار بردن همزمان فرآيندهاي ادبي و امكانات زيبايي‌شناختي صوتي پديد آمده است. از نظر نقش‌گرايي موضوع محوري چنين متني، بازنمايي سلسله رخدادهايي است كه در يك بازه زماني از گذشته‌اي فراموش شده در ايران و اطراف آن رخ داده‌اند.  بنابراين در شبكه معنايي واژه فردوسي در حافظه انسان‌ها و پايگاه‌هاي داده‌هاي ذخيره‌ساز متون فارسي، واژه شاهنامه برجسته مي‌شود و در شبكه معنايي واژه شاهنامه، ايران برجسته است.  به بيان بهتر داستان‌نويسي به نام فردوسي خود نشانه‌اي از ايران است.  اما اين امكان براي چه داستان‌نويس‌هاي ديگري در دوران معاصر امكان‌پذير بوده يا هست؟ پاسخ اين سوال در تعداد ترجمه‌هايي كه از داستان يك نويسنده ايراني به زبان‌هاي مختلف شده است يا تعداد تمديد چاپ آن نمي‌باشد. به بيان بهتر مهم نيست كه آن داستان در رده‌بندي جريان اصلي قرار بگيرد يا نه، بلكه مهم اين است كه آن نوشته، آن متن و آن پيام در هر لحظه‌اي كه شكوفه زده يا از نظر ساختار يا از نظر موضوع روايت نسبت نفي‌كننده يا تكميل‌كننده روايت‌هاي قبل از خود را داشته باشد.  به بيان بهتر توانسته باشد فرآيندهاي نويي را در مجموعه فرآيندهاي ادبي ايجاد يا شناسايي كند يا علاوه بر آن رخدادهايي كه روايت مي‌كند دامنه‌اي از اطلاعات را انتقال دهد كه در ساير آثار پرمخاطب كه از نظر موضوع روايت با آن اشتراك دارند چنين گزارشي از رخدادها وجود نداشته باشد.  اين ويژگي بيشتر در آثار داستاني برجسته است كه داراي كانتكست زمان و مكان، برخي رخدادها و عناصر صاحب نقش مشترك با روايت‌هاي تاريخي هستند. به بيان بهتر داراي بينامتنيت با روايت‌هاي تاريخي مي‌باشند. متن‌هايي كه خود تنه به همان تاريخ مي‌زنند و مي‌توانند گاهي خود، جاي تمام تاريخ را بگيرند. تا به اين لحظه كه من با شما سخن مي‌گويم اثري در دوره معاصر نمي‌شناسم كه همچون شاهنامه فردوسي تمام ويژگي‌هاي ذكر شده را داشته باشد.  اما نسبت ساير متن‌هاي ادبيات داستاني ايران با شاهنامه چگونه است؟ آيا متن‌هايي يافت مي‌شوند كه از نظر ساختار، نوآوري داشته باشند و از نظر موضوع مكمل يا نفي‌كننده شاهنامه باشند؟ تحقيق در اين مورد، ما را به فهرستي از كتاب‌ها مي‌رساند.  مجموعه‌اي از اقتباس‌ها و بينامتنيت‌ها كه اگر براساس شاخص‌هاي معني شناختي و روايت شناختي آنها را درجه‌بندي كنيم. به كتابي ۴۸ صفحه‌اي به نام «يادداشت‌هاي يك اسب» در بالاي اين فهرست خواهيم رسيد كه روايت رخش، اسب رستم، از نبرد رستم و سهراب است. يك كمدي كه صداي يك اسب رخداد پسركشي در ايران را روايت مي‌كند.نويسنده اين كتاب، يارعلي پورمقدم است.  صاحب قهوه‌خانه‌اي در تهران به نام كافه شوكا كه همنام آهوي مازندران است. كافه‌اي كوچك كه از دهه شصت تا به اكنون پاتوقي براي نسل‌هاي مختلفي از نقاشان، كاريكاتوريست‌ها، عكاس‌ها، نويسندگان، روزنامه‌نگاران، بازيگران و اهالي سينِماي ايران بوده است.   اين داستان‌نويس، چند روز پيش از نفس ايستاد و براي هميشه از بين ما رفت. اما از نام ايران، از نام شاهنامه و از نام فردوسي مي‌توان به نام او رسيد و از نام او نيز مي‌توان همين مسير را به سوي ايران بازگشت. 
باشد كه چون فردوسي از جاودانگان باشد.  اين‌گونه بادا. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون