• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۰ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5456 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۱۹ فروردين

پرسش‌هايي در باب توتاليتاريسم-12

سينما و تماميت‌خواهي

محمدجواد لساني

آثار سينمايي زبان گويايي دارند. آثاري كه به نظام‌هاي خودكامه پرداخته‌اند كم نيستند. پيرو معرفي نمونه‌هاي موفق، مي‌توان به   دو كار ديگر نزديك شد كه آنها را كوستا گاوراس1 سينماگر مستقل يوناني كارگرداني كرده. و باز هم در آنها «ايو مونتان» در نقش‌هاي اصلي، مي‌درخشد؛ فيلم Z، محصول ۱۹۶۹ ميلادي، با نگاهي به واقعه تلخ ترور «گريگوريس لامبراكيس»2، آزاد مرد سياسي يونان ساخته شده. او با گونه‌هاي توتاليتاريسم در كشورش مبارزه كرد. Z يعني «او زنده است»، در كشوري روايت مي‌شود كه هويت آن در فيلم پنهان مي‌ماند. سوژه، فردي است كه نامزد رياست‌جمهوري مي‌شود اما حزب حاكم حذف اين نخبه را در سر مي‌پروراند. او طي سخنراني خود به روشني ديدگاه جبارانه حاكم را فاش مي‌كند اما گروه فشار، با سكوت پليس، قصد كشتن او را به شكل سازمان‌يافته دارد. به او در پايان سخنراني سوءقصد مي‌شود. چه بسا اگر اين پزشك روشنفكر ترور نمي‌شد مي‌توانست سيستم خودكامه را از لاعلاجي سقوط نجات دهد. اما رنگ تصميم، حماقت‌آميز است تا او از راه برداشته شود و نظام، بيش از گذشته، مرگ تدريجي خود را رقم بزند. سخنران، پيش از اين، مجوز برگزاري هيچ ميتينگ را نداشته. درِ تالار‌ها به روي او بسته بوده و هواداران به سختي اين سخنراني را ترتيب مي‌دهند. حتي او از سوي وزارت كشور به برگزاري همين سخنراني نيز محكوم مي‌شود. در اين تراژدي تاريخي، يك خبرنگار آزاد حضور دارد كه بسيار دقيق‌تر از جريان قضايي حاكم عوامل قتل اين نماينده پارلمان را شناسايي مي‌كند و هر آنچه بازپرس پرونده به دست مي‌آورد، اطلاعاتي است كه حاصل پيگيري‌هاي همان خبرنگار است، اما در نهايت او به حبس محكوم مي‌شود تا درس عبرتي براي ديگر اهالي رسانه مستقل باشد. بازپرس پرونده گرچه جايگاه مهمي دارد و در راستاي پيدا كردن عوامل قتل اين نخبه مستقل تلاش مي‌كند تا حقيقت آشكار شود اما در نهايت اين بازپرس هم از ادامه حضور در صحنه حرفه‌اي حذف مي‌شود، نه فقط او، بلكه تمام كساني كه حكم نشانه را دارند و مي‌توانند كمكي به حل موضوع كنند از راه برداشته مي‌شوند. نمايش اين فيلم با موسيقي انگيزشي ميكيس تئودوراكيس با موفقيت جهاني همراه است. 
 اثر بعدي كوستا گاوراس، «اعتراف» نام دارد كه در سال ۱۹۷۰ در فرانسه اكران مي‌شود.۳  
ايو مونتان در نقش «آرتور لندن» به مشاركت در جناياتي ساختگي از جمله تماس با يك شبكه جاسوسي امريكايي اعتراف مي‌كند. در حالي كه او گذشته مورد قبولي براي حكومت چكسلواكي داشته است و او دچار سردرگمي مي‌شود. ساخت «اعتراف» براي اين فيلمساز كه يكسال پيش از آن در فيلم «زد» راست‌ها را افشا كرده نمادي از كوشش فيلمساز براي اعلام استقلال از هر دو اردوگاه سلطه است تا افراط‌گري و جزم‌انديشي چپ‌ها را نيز به شكل مانيفست سينمايي بيان كند. 
داستان فيلم در پراگ، به سال ۱۹۵۱ روايت مي‌شود؛ آرتور در كابينه دولت كمونيستي جايگاهي دارد اما او را نيروهاي مخفي اطلاعاتي دستگير مي‌كنند. چشم‌هايش را مي‌بندند و در حالتي توهين‌آميز او را به يك دخمه زيرزميني منتقل مي‌كنند. همسرش، «ليز»، ابتدا توجيه مقامات را به سبب وفاداري حزبي مي‌پذيرد. اما كار به جايي مي‌رسد كه بي‌تاب مي‌شود و به مقامات عالي نظام متوسل مي‌شود كه مي‌فهمد بي‌اعتبار شده. زماني كه اطلاعاتي‌ها به خانه «آرتور» هجوم مي‌برند تا همه نقاط تفتيش شود ليز پي مي‌برد كه تمامي خدمات همسرش ناديده گرفته شده. او نوميدانه مجبور است براي امرار معاش به يك كارخانه برود. در آن سو، آرتور شكنجه‌هاي گوناگوني تجربه مي‌كند. وجود بازجويان بي‌رحم، سلول كثيف و غذاي ناچيز، او را بر مي‌انگيزد تا مقاومت را انتخاب كند. اما سرانجام با تجربيات روسي، او به اعترافي فاقد حقيقت وادار مي‌شود. فيلم مي‌خواهد روي تاريك يك نظام را نمايش دهد كه خود را ناجي ملت تبليغ مي‌كند. با اكران فيلم در زماني كه چپ بودن مُد روشنفكري به حساب مي‌آمد انواع اتهام‌هاي خارج از واقعيت به اين فيلمساز زده مي‌شود در حالي كه او كمتر از يكسال پيش به سبب ساخت Z مورد تكريم رفقاي شرق‌گرا قرار گرفته بود. اعتراف، برگرفته از كتابي سانسورشده است كه با رسيدن «بهار پراگ» اجازه انتشار مي‌يابد. از فعاليت آرتور در مسكو گرفته تا دوره‌ اردوگاه كاراجباري نازي‌ها، خاطراتي نقل مي‌شود. با شكست آلمان نازي، آرتور به پراگ برمي‌گردد و قهرمان ملي شناخته مي‌شود و به رهبري حزب كمونيست پراگ مي‌رسد. شايد سفرهاي او به كشورهاي آزاد است كه شوروي را هراسان مي‌كند. رويدادي كه به سال ۱۹۵۰ رخ مي‌دهد. تا آنكه پس از مرگ استالين، از حبس آرتور صرف‌نظر مي‌شود و با انگ خرابكاري، براي هميشه از قدرت طرد مي‌شود. نكته تصويري فيلم، سكانسي است كه استالين با چهره‌اي بشاش و مهربان گلدان‌هاي پنجره را آبياري مي‌كند، اين صحنه كات مي‌خورد به سلول آرتور كه اجازه خواب به او نمي‌دهند. در لحظه‌اي كه مي‌خواهد چشم‌هايش را ببندد بي‌رحمانه سطل آب سردي به روي او پاشيده مي‌شود تا او چون جنين كودكي، خود را جمع كند! 
______
۱. به لاتين Costa Gavras
۲. به لاتين Gregoris Lambrakis. درباره اين نخبه آزاد، شرح مستقلي در بخش بعدي خواهد آمد.
۳. نام اثر به زبان اصلي فرانسه: L’aveu ‎

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون