• ۱۴۰۳ شنبه ۱۳ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5460 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۶ فروردين

براي هفتادودوسالگي محمود كلاري، پديده فيلمبرداري پس از انقلاب

آفريدگار كادرهاي درخشان و به يادماندني

كلاري يكي از چند فيلمبردار بزرگ تاريخ سينماي ايران است

اميد  جوانبخت

هرچند در سال‌هاي اخير كمتر نامي از محمود كلاري در تيتراژ فيلم‌ها ديده مي‌شود اما تصاوير هوشمندانه و خوش‌تركيبي كه در چهار دهه شصت، هفتاد، هشتاد و نود در فيلم‌ها ثبت كرده او را در رده فيلمبرداران برجسته سينماي ايران قرار مي‌دهد. 
در عرصه‌هاي فني سينما همچون فيلمبرداري كه با اشراف تكنيكي و ابزاري در عين دارا بودن ذوق و شناخت سينمايي، نقش تعيين‌كننده‌اي در جلوه نهايي فيلم دارد. معمولا افراد محدودتري نسبت به ساير عرصه‌ها كه داراي ويترين پرزرق و برق‌تري هستند (همچون كارگرداني و بازيگري) فعاليت دارند.
فيلمبرداري در فيلم‌هاي اوليه سينماي ايران، بيشتر در حد مصور كردن داستان فيلم بود؛ به تدريج اما فيلمبرداراني آمدند كه عمدتا به شكلي خودآموخته و با ديدن فيلم‌هاي موفق خارجي و اتكا به ذوق و خلاقيت شخصي توانستند جنبه‌هايي فراتر از داستان‌گويي نظير زيبايي‌شناسي، فضاسازي بصري و... را نيز به فيلم بيفزايند. هرچند نتيجه كيفيت بصري فيلم معمولا مي‌بايست در تعامل كارگردان با فيلمبردار شكل بگيرد اما در فيلم‌هايي كه كارگردان اشراف يا حساسيت كمتري نسبت به كار خود و فيلمبرداري دارد، حضور يك فيلمبردار كاربلد مي‌تواند خيال تهيه‌كننده را در بيان بي‌لكنت داستان فيلم و جمع شدن كار از جهت فني و نيز تدوين راحت كند؛ اما عمدتا خلاقيت فيلمبرداران در تعامل با كارگردانان كاربلد است كه نمود مي‌يابد. قدرت‌الله احساني با چند فيلم مهم ساموئل خاچيكيان در دهه چهل، مهرداد فخيمي با آثار بيضايي، نعمت حقيقي با آثار كيميايي، عليرضا زرين‌دست و هوشنگ بهارلو نيز با تعدادي از فيلم‌هاي متفاوتِ موسوم به موج نو در دهه پنجاه از شاخص‎ترين فيلمبرداراني بودند كه توانستند در كنار كارگرداناني نوانديش و خوش‌فكر با ابزاري محدود به بهترين وجه ممكن آثاري شاخص را به تصوير كشيده و نامي از خود به جا بگذارند. پس از انقلاب و در دهه شصت به واسطه توليد فيلم‌هايي با مضامين متنوع‌تر، فيلمبرداران نيز زمينه كار مناسب‌تري پيدا كردند. در اين دهه از نسل قبل از انقلاب زرين‌دست، فخيمي و حقيقي با فيلمبرداري آثاري متفاوت‌تر بر اعتبار خود افزودند و زنده‌يادان جمشيد الوندي و فرج حيدري نيز سهم مهمي در ارتقاي استاندارد فيلم‌هاي تجاري و جنگي داشتند اما به تدريج فيلمبرداران جديدي به اين قافله پيوستند. اصغر رفيعي جم، فرهاد صبا، حسين جعفريان، حسن قلي‌زاده، تورج منصوري و محمود كلاري از مهم‌ترين و فعال‌ترين فيلمبرداراني بودند كه با آثاري كه به تصوير كشيدند، چهره خوبي از خود به نمايش گذاشتند. محمود كلاري اما با خلاقيتي كم‌نظير كه مكمل شخصيت منعطف و دوست‌داشتني‌اش بود در نيمه دوم دهه شصت به سرعت توانست جايگاهي ويژه در همكاري با فيلم و فيلمسازان مهم بيابد و نظرها را جلب كند. او قبل از انقلاب تحصيلات و سوابق خوبي در عكاسي و همكاري با چند آژانس بين‌المللي عكس داشت و در اواخر دهه پنجاه علاوه بر همكاري با تلويزيون عكس‌هايش در مجلات معتبري نيز چاپ مي‎شد و در اين عرصه به نسبت شناخته‌شده بود. كلاري چند سال پس از انقلاب در فيلم «جاده‌هاي سرد» اولين ساخته بلند مسعود جعفري جوزاني در كنار تورج منصوري كه او نيز تجربه اولش را از سر مي‌گذراند، عهده‌‌دار جنبه‌هاي هنري تصاوير همچون تركيب‌بندي و كادربندي‌هاي فيلم شد كه كارش خصوصا در نماهاي برفي بسيار چشمگير بود و در جشنواره فجر نيز مورد تقدير قرار گرفت. اين همكاري مشترك با منصوري در فيلم «آن‌سوي مه/عسگري نسب/65» نيز تكرار شد. دو فيلم «روزهاي انتظار/اصغر هاشمي» و «ويزا/بهرام ري‌پور» نخستين تجربه‌هاي مستقل فيلمبرداري او بودند كه درعين اينكه آثار نسبتا خوبي بودند، چندان ديده نشدند. فيلمبرداري دومين ساخته جوزاني، «شيرسنگي/65» ارزش‌هاي كار كلاري را بيشتر به رخ كشيد. فيلمي درخشان كه در كنار مولفه‌هاي بومي و بصري ايل بختياري در نماهاي خارجي دشت و كوه به زيبايي‌شناسي فيلم‌هاي وسترن پهلو مي‌زد. او براي اين فيلم لوح زرين جشنواره پنجم را نيز دريافت كرد. سال 67 مسعود كيميايي كه قبلا به واسطه عكاسي فيلم «سفرسنگ/56» و فيلمبرداري هوايي سكانس پاياني فيلم «تيغ و ابريشم/64» با كلاري آشنا شده بود، اين‌بار فيلمبرداري «سرب» را به او سپرد. فيلمي متفاوت در سينماي فيلمساز كه داستانش در دهه سي مي‌گذشت. فضاي بديع و خاص فيلم و حضور فيلمسازي چون كيميايي زمينه بسيار مناسبي براي كلاري بود تا بخش‌هاي ديگري از قابليت‌هايش را به رخ بكشد. در يكي از سكانس‌هاي اوليه فيلم، حركت بدون قطع دوربين كلاري در اتاق‌هاي ساختماني كه متقاضيان مهاجرت به موعود را معاينه مي‌كنند، پس از رد شدن از بخش عكاسي به دندان‌سازي مي‌رسد كه دكتر (مقدم) در حال كشيدن دندان دانيال (تارُخ) است و در ادامه به اتاق كناري مي‌رود كه زني موهاي مونس (فرجامي) را كوتاه مي‌كند. علاوه بر سختي‌هاي اجرا، چنين پلاني در انتقال حس صحنه به تماشاگر بسيار موثر است. همچنين نماهاي پرسه دانيال و مونس در ميان مهاجران سرگردان و نيز سكانس‌هاي اسكله و آشوراده از نقاط اوج كلاري در اين فيلم به شمار مي‌رود. او سيمرغ جشنواره هفتم را نيز براي اين فيلم دريافت كرد. توفيق «سرب» سبب شد كه او در «گروهبان/69» و «ردپاي گرگ/71» و «تجارت/73» و «سربازهاي جمعه/82» نيز با كيميايي همكاري كند. در گروهبان دوربين كلاري به خوبي فضاي سرد و سنگين فيلم خصوصا در نماهاي جنگل و حاشيه ريل‌هاي راه‌آهن را منتقل مي‌كند و در «ردپاي گرگ» نيز خصوصا در سكانس‌هاي دربند و خيابان انقلاب فيلمبرداري درخشاني دارد. آخرين همكاري او با كيميايي در «سربازهاي جمعه» بود كه البته به پاي 3 همكاري قبل نمي‌رسد.
فيلمبرداري تيتراژ سريال «هزاردستان» سبب آشنايي كلاري با زنده‌ياد علي حاتمي شد و در پي آن فيلمبرداري دو فيلم آخرش «مادر/68» و «دلشدگان/70» را نيز به عهده گرفت. نماهاي عمدتا ثابت و نگاهي كه حاتمي به ثبت نماها به شكلي خوش‌تركيب و ترجيحا قرينه (همچون قالي ايراني) داشت در تركيب با دغدغه‌هاي زيبايي‌شناسانه كلاري نتيجه درخشاني داشت و حال و هواي خاص اين آثار را به خوبي منتقل مي‌كرد.
همكاري با ناصر تقوايي در فيلم «اي ايران/68» كه كلا در شهر زيباي ماسوله فيلمبرداري شده با وسواس‌هاي فيلمساز تجربه قابل‌توجهي براي كلاري بود كه نتيجه قابل ملاحظه‌اي نيز در پي داشت. سال 71 كلاري با فيلمبرداري دو فيلم شاخص «سارا» و «از كرخه تا راين» همكاري با داريوش مهرجويي و ابراهيم حاتمي‌كيا را نيز به كارنامه خود افزود. درام زن‌محورِ مهرجويي و فيلم مهم حاتمي‌كيا كه در آلمان فيلمبرداري شد، اهميت كار كلاري را بيش از پيش به نمايش گذاشت. همكاري موفق او با مهرجويي در فيلم‌هاي ارزشمند «ليلا/75» و «درخت گلابي/76» نيزادامه پيدا كرد و بسيار مورد‌تحسين واقع شد. «ميكس/76» اپيزود «دختر دايي گمشده» از فيلم «داستان‌هاي جزيره/77» و «اشباح /92» نيز از ديگر همكاري‌هاي او با مهرجويي به حساب مي‌آيد.
در ميان چهار همكاري با فيلمساز متفاوت آن سال‌ها محسن مخملباف در «نوبت عاشقي/69»، «سلام سينما/74»، «نون و گلدون/74» و فيلم شاعرانه و سرشار از رنگ و زيبايي «گبه /مخملباف/74» درباره نوعي قالي ايراني با تصاوير كلاري جلوه‌اي دو چندان يافت و كيفيت كارش چهارمين جايزه‌اش از جشنواره فجر را رقم زد.
«قرمز/77» و «آب و آتش/79»، درام‌هاي روانشناختي فريدون جيراني با نوع فيلمبرداري كلاري به‌طور موثري بيننده را با خود همراه مي‌كرد. فيلمبرداري روي دست در يك‌سوم اول فيلم مهم احمدرضا درويش، «كيميا/74» در نماهاي طولاني و پيوسته نقش مهمي در انتقال فضاي جنگي فيلم به بيننده داشت كه بسيار موثر از كار درآمد. 
كلاري همكاري‌اش با بهمن فرمان‌آرا فيلمساز و تهيه‌كننده متفاوت دهه پنجاه را (كه حدود دو دهه از فيلمسازي دور بود) با فيلمبرداري فيلم خاص «بوي كافور عطر ياس/78» آغاز كرد كه سيمرغ جشنواره هيجدهم را نيز به خود اختصاص داد و هماهنگي شيوه كاري و دنياي ذهني آنها سبب شد تا اغلب فيلم‌هاي مهم بعدي فرمان آرا چون «خانه‌اي روي آب/80»، «يك بوس كوچولو/84» و «خاك آشنا/86» را فيلمبرداري كند.
بوتيك/82 فيلم اجتماعي حميد نعمت‌الله، فيلم بسيار زيبا و چشم‌نواز علي رفيعي «ماهي‌ها عاشق مي‌شوند/83» در فضاي نوستالژيك بندر انزلي، «نيمه پنهان/80» از فيلم‌هاي خوب اجتماعي تهمينه ميلاني در فضاي اول انقلاب، «بيد مجنون/مجيد مجيدي/83» و فيلم‌هاي «خون بازي/85» ساخته متفاوت «رخشان بني‌اعتماد به صورت سياه و سفيد (كه برايش جايزه جشنواره را نيز دريافت كرد) و «آفسايد/ جعفرپناهي/ 84» با شيوه‌اي مستندگونه در فيلمبرداري از آثار متفاوت‌تر كلاري در دهه هشتاد به حساب مي‌آيند. همكاري با اصغر فرهادي در فيلم‌هاي برجسته «جدايي نادر از سيمين/89» و «گذشته /91» (كه خصوصا فيلم اول برايش جوايزي در جشنواره فجر و جشنواره فيلمبرداري لهستان را نيز در پي داشت)، فيلم‌هاي خوب «برف روي كاج‌ها/90» و «بمب /96» هر دو ساخته پيمان معادي، تجربه متفاوت فيلمبرداري يك فيلم معمايي در يك نماي پيوسته و بدون قطع در «ماهي و گربه/شهرام مكري/91»، فيلمبرداري پرتحرك يك فيلم استاندارد تجاري و خوش‌‌ساخت در «استرداد/علي غفاري/90» و «باديگارد/حاتمي كيا/94» از ديگر آثار قابل توجه كلاري در دهه نود هستند.
كلاري يكي از پرافتخارترين فيلمبرداران سينماي ايران در عرصه‌هاي جهاني نيز به حساب مي‌آيد كه در جشنواره سه قاره نانت فرانسه، جشنواره كمرا ايميج لهستان و... مورد تقدير قرار گرفته است. او تجربه ساخت دو فيلم «ابر و آفتاب/»75 و «رقص با رويا/79» را نيز در كارنامه دارد كه فيلم اول در جشنواره «ماردل پلاتا» آرژانتين خوش درخشيد. كلاري شخصيتي صميمي و بي‌غرور با كوله‌باري درخشان از تجربيات كم‌نظير در فيلم‌هاي برجسته و همكاري با بهترين فيلمسازان و دريافت جوايز متنوع داخلي و خارجي، قطعا جزو چند فيلمبردار بزرگ تاريخ سينماي ايران و پديده فيلمبرداري سينماي بعد از انقلاب است. اميد كه به سلامت، فعاليتش مستمر و سينماي ايران برخوردار از خلاقيت، ذوق و تصاوير زيبايش باشد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون