كشتي فرنگي ايران فراتر از آسيا
آغاز يك راه براي رسيدن به موفقيت
يونس هميالي
در سي‌وسومين دوره رقابت‌هاي قهرماني كشتي فرنگي بزرگسالان آسيا، تيم ايران با كسب پنج مدال طلا، دو نقره و يك برنز روي سكوي قهرماني قرار گرفت. چنين دستاوردي در جاي خود غرورانگيز است. جايگاهي كه طي سال‌هاي گذشته به گواه آمار و ارقام در سيطره كشتي كشورمان بوده و تيم ايران از اين آوردگاه همواره با نتايج قابل توجهي به خانه بازگشته است.
البته گاهي اوقات هم نتوانستند به اين عنوان دست پيدا كنند. با اين اوصاف براي همه علاقه‌مندان دليلي ندارد با اضطراب به افق‌هاي اين رقابت‌ها نگريسته شود. اين آوردگاه به‌طور واضح نشان داده براي نمايش جدي كشتي‌گيران در قاره كهن كوچك است و مي‌توان به عنوان يك رويداد تداركاتي براي رهسپار شدن به سوي موفقيت در رقابت‌هاي جهاني و بازي‌هاي آسيايي به آن نگاه كرد تا بدانيم در كجا ايستاده‌ايم و چه كرده‌ايم.
فارغ از هر نتيجه‌اي كه در آستانه قزاقستان كسب شد بايد به تركيب تيم اعزامي كه برگزيده رقابت‌هاي قهرماني كشور و تورنمنت رنكينگ‌دار زاگرب بودند، اشاره كرد. حتي اگر در فوق سنگين امير قاسمي منجزي (قهرمان كشور) اعزام مي‌شد بي‌شك با توجه به موجوديت اين وزن در آسيا قطعا قاسمي روي سكوي سه گانه قرار مي‌گرفت.
در مجموع بايد گفت كشتي ما پيش از هر چيزي به عدالت محوري در گزينش ملي‌پوشان اعزامي نياز دارد. واژه‌اي كه اگر به صورت صحيح از سوي مسوولان فدراسيون اجرا شود، مي‌تواند به آنها انگيزه مضاعف دهد و به آنها كمك كند تا در مسير آينده خود قدم‌هاي‌شان را استوار و محكم‌تر از گذشته بردارند. همه كشتي‌گيران اميدوار هستند كه چرخه انتخابي تدوين‌شده براي مسابقات نزديك به درستي پياده‌سازي شود.
از آن طرف نبايد در باد اين قهرماني پرمدال خوابيد، چرا كه پاسخ به سوال «آيا سطح رقابت‌ها بالا بود» يك «نه» تاسف‌بار، صريح و محكم است، چرا كه با بالا و پايين كردن جدول هر وزن و با تعمق و دقت نظر در كشتي‌گيران شركت‌كننده، يك حقيقت غيرقابل انكار را پيش چشم‌ها عيان مي‌سازد كه كيفيت اين كارزار با رويداد‌هاي بين‌المللي درجه يك و حتي قاره‌اي قابل مقايسه نخواهد بود. حضور نداشتن كشتي‌گيران مدعي در تراز جهاني در بيشتر تيم‌ها باعث شد تا اين دوره از رقابت‌ها خالي از هيجان و حساسيت و سطح كيفي باشد. با اين وصف نمي‌توان به واسطه اين نتيجه، كادرفني از كنار ضعف‌هاي فني چشم پوشي كرد، چرا كه خوابيدن در باد اين قهرماني و دل بستن به آنچه رخ داد سرانجام خوشي نخواهد داشت.