دينگريزي و مسووليت ما
حتي مراجعه به متن ديني را فرمان عقل و مقدمه استفاده از وحي ميداند و اين عقل است كه ما را به پرسش درباره آفرينش و آغاز، انجام و هدف آن ارشاد ميكند و براي پاسخ به اين پرسش ما را به تدبر در پيام وحي راهنمايي ميكند و در مورد واقعه عاشورا نيز هيچ اثري از گفتار و رفتار حضرت سيد الشهدا(ع) نيست الا اينكه منطبق با عقل است. طلاب جوان اهل منبر و ذاكرين اهلبيت(ع) بايد بيشتر مطالعه كنند و توجه داشته باشند به اينكه وقتي با شعر و صداي خوب و حرفهاي احساسي جوانان را پاي منبر كشيدند و اشك آنها را هم در آوردند اما براي شبهات آنها پاسخ عقلاني نداشتند، آن احساس مقدس از دين او صيانت نخواهد كرد.
نميدانم چرا حوزه علميه و موسسات فرهنگي ديني براي توليد محتواي مناسب براي اهل منبر و مداحان و نيز نظارت بر كار آنها اقدامي نميكنند؟ چند سال قبل در سفر كاري به بيروت به يك مركز فرهنگي اسلامي رفتم. يكي از ماموريتهاي آن مركز تهيه منابع معتبر براي اهل منبر و ذاكرين بود تا در كنار صحت منابع، به شرايط فرهنگي جامعه لبنان هم توجه شود. همچنين شبكه المنار روي سريال ولايت عشق براي پخش در لبنان كار ميكرد، يكي از كارشناسان ميگفت بعضي از صحنهها و ديالوگهاي اين سريال با توجه به باورهاي ديني مردم لبنان قابل پخش نيست. اما در ايران كه مركز اسلام و تشيع است هيچ كنترلي روي اين مسائل نميشود و چه بسا صدا و سيما در جهت عكس آن حركت ميكند.
بنابراين نقش مروجان دين در تحكيم ايمان يا گريز جامعه از دين، نقش موثري است.
مساله ديگر مربوط به نقش حكومت ديني در حفظ دين يا دين گريزي است كه قابل بحث است. حكومت ديني بايد به اين نكته بديهي توجه داشته باشد كه گفتار و كردارش در نگاه مردم به پاي دين نوشته ميشود و بايد چون رسول خدا(ص) عملكردش موجب گرايش بيشتر جامعه به دين شود نه آنكه خداي ناكرده موجب دينگريزي نسل جوان شود. چنان كه در برخي دورههاي تاريخ خلفا، آيه شريفه و رايت الناس يدخلون في دينالله افواجا، يخرجون من دينالله... خوانده ميشد.
بنابراين وقتي در مقام ادعا خود را ناشر احكام دين و آيت خدا و حجج اسلام و مسلمين معرفي ميكنيم، اما در عمل دين را ابزار رسيدن به قدرت و از هر وسيلهاي براي حفظ قدرت استفاده ميكنيم مردمي كه باورهاي ديني خويش را از گفتار و رفتار ما برگزيدند، نسبت به اين باورها دچار ترديد ميشوند و ميگويند اگر پشت كتاب چيز ديگري نوشته به ما هم بگوييد، تا ما هم بدانيم كه آخرتي در كار نيست!
در اين صورت ضعف بنيه ديني مردم نقش اصلي را در اين ترديد دارد اما نافي مسووليت مدعيان حكومت ديني نيست.