• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۷ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5471 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۱۰ ارديبهشت

چرا آينده «موسيقي خياباني» در خطر نابودي است؟

آيين كهن موسيقايي در دست‌انداز و سرگرداني

پيروز ارجمند

موسيقي خياباني، اجراي موسيقي در فضاهاي عمومي و در واقع نوعي تقابل با اجرا در تالارهاي رسمي موسيقي و براي مخاطب عام در گونه موسيقي سبُك شهري است. هنرهاي خياباني نيز با چنين رويكردي از اجراي هنرها در گالري‌ها، تالارهاي تئاتر و مراكز هنري دوري كرده و فضاهاي عمومي و باز را براي اجراي تئاتر خياباني، نقاشي خياباني و پرفورمنس انتخاب مي‌كند.
«موسيقي خياباني» در تمامي دنيا به عنوان شيوه اجرايي خاص از موسيقي «سبُك شهري» پذيرفته شده است و مورد حمايت مردم و دولت‌ها قرار مي‌گيرد. دولت‌ها و شهرداري‌ها، علاوه بر اينكه محدوديتي براي اجرا در اماكن عمومي ابجاد نمي‌كنند، بلكه مكان‌هايي خاص را براي اجراي‌شان طراحي مي‌كنند و در اختيارشان قرار مي‌دهند. فستيوال‌هاي موسيقي خياباني برگزار مي‌كنند تا اين‌گونه موسيقي سبك شهري براي ايجاد نشاط اجتماعي پابرجا بماند. اگر چه اين‌گونه موسيقي شهري توسط مردم ايران پذيرفته شده و از آن استقبال مي‌كنند ولي نهادهاي ناظر فرهنگي و انتظامي قائل به اين نيستند كه آن را به رسميت بشناسند و اجراي آن با مخاطراتي براي نوازندگان و خوانندگان همراه است. در اين يادداشت به سابقه تاريخي موسيقي خياباني در ايران اشاره و در پايان تحليلي از وضعيت كنوني و آينده آن ارايه مي‌شود.
در زبان پهلوي به كساني كه ترانه ملي و مردمي مي‌خواندند و حماسه‌سرايي مي‌كردند «گوسان» يا «كوسان» مي‌گفتند. مري بويس؛ شرق‌شناس، بر اين باور است كه گوسان‌ها در زندگي پارت‌ها و همسايگان‌شان تا اواخر عهد ساساني نقش قابل ‌ملاحظه‌اي داشته‌اند. سنت گوسان‌ها در پرداختن به داستان‌هاي حماسي، سنتي غني بوده است؛ به ويژه گوسانان و راويان خراسان كه به راويان داستان‌هاي حماسي شهرت دارند.
خنياگر به موسيقيداني گفته مي‌شده كه شعر مي‌سروده و روي شعر آهنگ مي‌ساخته و خودش مي‌نواخته و مي‌خوانده. عاشيق‌هاي آذربايجان، توشمال‌هاي بختياري و بخشي‌هاي خراسان از نسل خنياگران پارسي هستند. محل اجراي اين موسيقيدانان معمولا ميدان‌هاي محله، تيمچه‌ها و قهوه‌خانه‌هاست.
نوازندگان دوره‌گرد ديگري از دوره ساماني با عنوان «حافظ» تا دوره صفويه در ايران، تركمنستانِ آذربايجان، تاجيكستان و ازبكستان بوده‌اند؛ از جمله حافظ مظفر قمي، حافظ احمد قزويني، حافظ جلاجل و... 
بنا به روايت ابومنصور ثعالبي، نظامي و فردوسي، بهرام گور پانزدهمين پادشاه ساساني چند هزار مطرب را از پادشاه هند درخواست و آنها را در شهرهاي ايران تقسيم كرد تا در كوي و برزن براي مردم بنوازند و موجب شادماني مردم شوند. اين نوازندگان به نام لوري، كولي، كاولي، سوري يا لولي شناخته مي‌شوند و تا يك دهه پيش زندگي كوچرو و عموما چادرنشيني در حاشيه شهرها داشتند و به پيشه نوازندگي و ساخت سازهاي موسيقي و ابزار مشغول بودند.
اجراي موسيقي در فضاي باز در نقش‌هاي به‌ جاي مانده از دوره ساساني، مُهرهاي مكشوفه و روايات شاعران پارسي‌گوي نشان از سنت اجراي موسيقي در فضاهاي عمومي دارد. نقالان، شاهنامه‌خوانان، سياوش‌خوانان و مطربان روحوضي از نمونه‌هاي اجراي موسيقي عمومي هستند كه امروزه به نام موسيقي خياباني شناخته مي‌شوند. دكتر محمدابراهيم باستاني‌پاريزي؛ مورخ و پژوهشگر فرهنگ عامه واژه «آوازهاي كوچه باغي» را نوعي موسيقي خياباني مي‌داند كه توسط سربازان و شحنه‌ها در شهرهاي قديم ايران در هنگام نگهباني شبانه خوانده مي‌شده.
از دوره صفويه تا قاجاريه و پهلوي شاهد حضور مطربان دوره‌گرد و خنياگران در شهرها و روستاهاي ايران هستيم. اين هنرمندان مردمي بخش جدانشدني از پيكره فرهنگ و شهرها و روستاها هستند. از جنبه كاربرد موسيقايي، وظيفه آنها ايجاد نشاط و آرامش و حفظ هويت فرهنگي و ادبي و روايات اسطوره‌اي است. از ويولن‌نواز و آكاردئون‌نواز تا عاشيق‌ها و بخشي‌ها و در زمانه كنوني نوازندگان عموما جوان كه گاهي با اركسترهاي چندنفره در گوشه‌هايي از خيابان يا بازار و مجتمع‌هاي تجاري براي رهگذران مي‌نوازند.
كلمه مطرب، براي نوازندگان خياباني به كار برده مي‌شود. اين كلمه عربي، امروزه در فرهنگِ موسيقايي فعلي ايران معنايي منفي به خود گرفته است. مطرب از كلمه طرب مشتق شده كه معناي آن نيز در ايران معاصر با آنچه قبلا در سنت‌هاي موسيقايي ايراني- عربي داشته، متفاوت است. در برخي مناطق عراق، واژه طرب به وجد عرفاني تعبير مي‌شود و اصطلاح «طرب روحي» به آن مي‌دهند. خود واژه مطرب در ادبيات قديم فارسي معادل موسيقيدان بوده؛ خصوصا موسيقيداناني كه موسيقي شادي‌آور و طرب‌انگيز اجرا مي‌كرده‌اند. «مولانا» در توصيف مطرب مي‌گويد: 
«خدايا مطربان را انگبين ده/ براي ضرب، دستِ آهنين ده»
واژه طرب در موسيقي ايران معناي بسيار وسيعي دارد؛ از شادي ساده گرفته تا اشتياق افسارگسيخته از بار مثبت تا منفي.
موسيقي خياباني در گونه موسيقي- نمايش آييني مذهبي تعزيه نيز نمود دارد. شبيه‌خواني و نقالي از جمله نمونه‌هاي ظهور موسيقي خياباني هستند.
براي بررسي وضعيت كنوني موسيقي خياباني در ايران بايد به نقش منفعل نهادهاي سياستگذار فرهنگي از جمله وزارت ارشاد و شهرداري‌ها در حمايت و به رسميت شناختن اين موسيقي شهري اشاره شود. براي اولين و آخرين بار در سال 93 و در دوره‌اي كه مسوول دفتر موسيقي وزارت ارشاد بودم گروه موسيقي زرد يواش كه پيش از آن در موسيقي خياباني با اسم اسلو يلو فعاليت مي‌كرد را ثبت قانوني كردم تا بدون دغدغه به اجراي موسيقي در فضاهاي عمومي شهر بپردازد. گروه‌هاي ديگري نيز كانديد ثبت گروه شدند. اين آغازي براي مشروعيت موسيقي خياباني بود ولي با استعفا و خروج از دفتر موسيقي ارشاد، مديران بعدي تمايلي براي به رسميت شناختن اين‌گونه موسيقي شهري نداشتند و گروه موفق زرد يواش نيز به دليل عدم اجازه وزارت ارشاد براي اجراي در خيابان از ايران مهاجرت كرد.
 در سال‌هاي اخير طيفي از فارغ‌التحصيلان موسيقي به اجراي موسيقي خياباني روي آورده‌اند. دلايل اصلي آن كسب درآمد و امرار معاش است. تعداد محدودي از موسيقيدانان خياباني براي حفظ فرهنگ اجراي موسيقي شهري و در نظر گرفتن جنبه معنوي آن به اجراي موسيقي مي‌پردازند. در پاسخ به چرايي حضور تحصيلكردگان موسيقي در خيابان بايد به اين دلايل اشاره كنيم؛ كمبود جدي سالن‌هاي تخصصي اجراي موسيقي و با در نظر گرفتن عدالت در تخصيص سهم اجرا براي آنها، بي‌رغبتي شهرداري‌ها به عنوان نهاد عمومي براي در اختيار گذاشتن فرهنگسراها و سالن‌هايي كه با بودجه مردم براي اجراهاي موسيقي مردمي ساخته شده، گران بودن اجاره سالن‌هاي كنسرت، عدم رغبت تهيه‌كنندگان و برگزار‌كنندگان كنسرت براي حمايت از گروه‌هاي كوچك و غيرمعروف خصوصا در حوزه موسيقي سنتي و محلي ايران، مراحل دشوار و زمانبر دريافت مجوز اجراي صحنه‌اي از ادارات ارشاد و دفتر موسيقي ارشاد، نداشتن امكانات مالي كافي براي هزينه‌هاي برگزاري كنسرت از جمله تبليغات، نبود آيين‌نامه و قوانين مرتبط با موسيقي خياباني كه اين‌گونه موسيقي توسط وزارت ارشاد و دستگاه‌هاي انتظامي و امنيتي به رسميت شناخته شود.
با در نظر گرفتن سابقه تاريخي موسيقي خياباني در ايران و نقش آن در ايجاد آرامش و نشاط اجتماعي اين سوال پيش مي‌آيد كه چرا نوازندگان موسيقي خياباني از امنيت و رسميت در اجراهاي‌شان برخوردار نيستند. معتقدم دو راه پيش روي دستگاه اصلي سياستگذار و ناظر، يعني دفتر موسيقي وزارت ارشاد وجود دارد: 
راهكار اول؛ مثل همه كشورهاي دنيا، بدون ايجاد محدوديت و بدون ثبت گروه‌هاي موسيقي خياباني به آنها اجازه فعاليت بدون مجوز را بدهد و با همكاري ديگر دستگاه‌ها، نظارت غيرمستقيم بر فعاليت آنها داشته باشد و همچنين زيرساخت‌هاي اجرا مثل اماكن مخصوص و فستيوال‌هاي موسيقي خياباني را براي‌شان فراهم كند. اين راهكار شدني است مشروط بر اينكه مديران وزارت ارشاد بپذيرند سهم‌شان را در نظارت‌هاي مستقيم كم كنند و با اعتماد به هنرمندان به تدريج اجازه اجرا با مجوزهاي دوره‌اي به موسسات و هنرمندان را بدهند. دفتر موسيقي وزارت ارشاد در راستاي اين راهكار مي‌تواند بسته‌هاي حمايتي از گونه‌هاي موسيقي هنري، آييني، سنتي و بومي را تهيه و اجرايي كند.
راهكار دوم؛ تدوين آيين‌نامه و شيوه‌نامه براي ثبت گروه‌هاي موسيقي خياباني و صدور مجوزهاي طولاني مدت براي اجراي گروه‌هاي موسيقي خياباني است. مطابق تجربه چند دهه گذشته و با توجه به ماهيت كاركردي اين‌گونه موسيقي، راهكار دوم به بسته‌تر شدن فضاي اجراي گروه‌ها و خروج آنها از عرصه اجرا مي‌انجامد. دلايلي كه براي اين ادعا طرح مي‌شود، اين است كه چرخه اقتصادي اين گروه‌ها به قدر كافي قوي نيست و رغبتي براي دريافت مجوز كه فرآيند پيچيده و طولاني مدتي با انبوهي از تعهدات را دارد، نخواهند داشت. اين راهكار نمي‌تواند به توسعه و نگهداشت موسيقي آييني و بومي كمك كند.
يكي از دلايل توقف يا كم تحركي گروه‌هاي موسيقي سنتي و محلي در ايران چرخه طولاني ثبت گروه و اخذ مجوز از چندين دستگاه فرهنگي و انتظامي است به گونه‌اي كه در بسياري از موارد موسيقيدانان ترجيح مي‌دهند به عنوان موسيقيدان زيرزميني شناخته شوند تا اينكه بخواهند از مسيرهاي رسمي؛ مجوز توليد، انتشار يا اجرا دريافت كنند. به همين دليل، موسيقي خياباني نيز اگر بخواهد مثل ساير گونه‌ها از مسير تعريف شده، مجوزهاي اجرا بگيرد با توجه به مجموع دلايل گفته شده عطايش را به لقايش مي‌بخشد و از اجراي موسيقي خياباني صرف‌نظر مي‌كند يا به شكل غيرقانوني در فضاهاي خصوصي و غيرقابل نظارت و كنترل به اجرا مي‌پردازد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون