طي هفت روز گذشته چهار كودك در سيستان و بلوچستان و آذربايجان غربي جان خود را از دست دادهاند
این کودکان می توانستند زنده باشند
از ابتداي سال جاري تاكنون دستكم ۷ كودك به علت محروميت و سهلانگاري مسوولان فوت شدهاند
بهاره شبانكارئيان
اخبار دردناك منتشر ميشود و از راديو، تلويزيون و رسانهها به اطلاع عموم ميرسد. يكي از اين فجايع غمانگيز و تكاندهنده كه شرح آن وراي كلمات است طي هفت روز گذشته براي چهار كودك در دو استان مختلف به دليل محروميت و سهلانگاري برخي مسوولان پيش آمده است.
چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت جاري؛ «بهزاد و پيمان وليلو» دانشآموزان كلاس پنجم اهل روستاي «پنجرلو» بر اثر واژگوني نيسان در جاده بورالان از توابع شهرستان ماكو در استان آذربايجان غربي جان خود را از دست ميدهند. در اين سانحه دو دانشآموز ديگر هم به شدت زخمي ميشوند. اين حادثه تلخ به علت نبود سرويس مدرسه و امكانات لازم رخ داده است. يكي از مسوولان اين منطقه به «اعتماد» شرح ميدهد كه دانشآموزان اين منطقه هر روز كنار جاده ميايستند تا شانسي يكي آنها را سوار كند و به روستايشان برساند...
چهار روز بعد، يكشنبه ۲۴ ارديبهشت جاري نيز دو كودك بلوچ «عبدالله و مروان ابراهيمي» در رودخانه «شكرجنگل» در شهرستان راسك واقع در استان سيستان و بلوچستان غرق ميشوند. اين حادثه غمانگيز نيز به دليل قطعي آب مورد نياز روستاي شكرجنگل رخ داده است. «اسد رييسيپور»، دهيار روستاي شكرجنگل در مورد اين حادثه تلخ به «اعتماد» ميگويد كه بيش از يك ماه است آب اين روستا قطع شده و پمپ آب خراب است. چندين بار به مسوولان مربوطه موضوع را گفتهايم، اما اعتنا نكردهاند. پدر اين دو كودك هم از اداره آب و فاضلاب شكايت كرده است.
طبق آمار رسمي منتشر شده؛ در كشور ما بيش از ۲۶ ميليون نفر در محروميت به سر ميبرند. در مناطق محروم برخي كودكان به خاطر سهلانگاري مسوولان قرباني ميشوند. در اهواز چاههاي فاضلاب سرپوش ندارند و دهها كودك در آنها سقوط ميكنند و جان ميدهند. در سيستان و بلوچستان دهها كودك در رودخانه و هوتكها ميافتند و غرق ميشوند. در مناطق محروم ديگر هم كودكان به دلايلي همچون نبود سرويس مدرسه و... جانشان به خطر ميافتد و كشته ميشوند. بررسيهاي «اعتماد» نشان ميدهد از ابتداي سال جاري تاكنون دستكم ۷ كودك به خاطر فقر و سهلانگاري مسوولان جان خود را از دست دادهاند.
۱۰ فروردين؛ كودكي ۸ ساله هنگام بازي در پارك شهداي اهواز به خاطر نبود سرپوش چاههاي فاضلاب در چاه سقوط ميكند و جانش را از دست ميدهد.
۱۷ فروردين؛ دانشآموزي ۹ ساله در روستاي «جنبه دراز» بخش احمدآباد در استان خراسان رضوي به خاطر سهلانگاري مدير مدرسه، سرش ميان نردههاي پنجره كلاس گير ميكند و خفه ميشود. گفتني است كه مدير مدرسه كلاسها را وارسي نكرده بود و مدرسه از حفاظهاي استاندارد برخوردار نبوده است.
۱ ارديبهشت؛ كودك ۳ ساله اهوازي به خاطر قصور شركت آبفا داخل چاه فاضلاب سقوط ميكند و كشته ميشود.
حالا هم كه به فاصله چند روز چهار كودك در استانهاي سيستان و بلوچستان و آذربايجان غربي جانشان را از دست دادهاند. «اعتماد» در اين گزارش به جزييات اين دو رخداد تلخ ميپردازد.
پرده اول: ماكو، جاده بورالان
ميگويند؛ جاده بورالان (واقع در استان آذربايجان غربي) آسفالت است، اما چاله و خرابي زيادي دارد و دانشآموزان روستاي پنجرلو هر روز بايد بيست دقيقه طي كنند تا به مدرسه برسند. اين در حالي است كه آنها از امكانات مورد نياز مثل سرويس مدرسه برخوردار نيستند. چهارشنبه گذشته وقتي بهزاد و پيمان؛ دو دانشآموز دبستاني به همراه عمو و پدربزرگشان از مدرسه به سمت روستايشان برميگشتند ناگهان نيسان آنها در اين جاده واژگون ميشود و اين دو دانشآموز و پدربزرگشان در اين سانحه كشته ميشوند. دو دانشآموز ديگر هم كه از اقوام آنها بودند، زخمي ميشوند و دست و پايشان ميشكند. پدر اين دو دانشآموز در مورد اين حادثه به «اعتماد» ميگويد: «بهزاد پسر من بود و پيمان برادرزادهام. هر دو كلاس پنجم بودند. ما عشاير هستيم و هيچ امكاناتي نداريم. بچههاي ما هر روز تا مدرسه بايد بيست، سي دقيقه طي كنند تا به مدرسه يا خانه برسند. روز حادثه پدر، عمو و پسرعمويم به همراه بچهها در نيسان بودند تا به روستا برسند، ولي ناگهان ماشينشان چپ ميكند. پسرعمو، پدر و پسرم كشته ميشوند. دو برادرزادههاي ديگرم هم دست و پايشان شكسته است.»
او در ادامه ميگويد: «چندين سال پيش هم در همين جاده بر اثر تصادف دو، سه دانشآموز كشته ميشوند. بچههاي روستا سرويس مدرسه ندارند. اين مدرسه را هم تازه درست كردند. اسمش هم مدرسه پربركت است. قبلا اسمش عمرمختار بود. بچهها هر روز كنار جاده ميايستند يا تراكتور ميآيد يا موتور ميآيد يا كاميون ميآيد يا پيكان ميآيد... با اينها به مدرسه ميروند و برميگردند. ما هيچ امكاناتي نداريم و در منطقهاي محروم زندگي ميكنيم. مسوولان نه جاده را درست ميكنند، نه سرويس مدرسه براي بچهها ميگذارند و اين قضيه همينطور ادامه دارد...»
يكي از مسوولان شهرستان ماكو تاكيد ميكند كه نامي از او در گزارش برده نشود. او نيز در مورد سانحه مربوط به واژگوني نيسان و كشته شدن سه نفر در جاده بورالان به «اعتماد» ميگويد: «اكثر روستاهاي اينجا عشايرنشين هستند. اين بچهها هيچ امكاناتي ندارند و براي رفت و آمد به مدرسه بدون سرويس ماندهاند. نه مدرسه و نه آموزش و پرورش تا به حال هيچ وسيله نقليهاي در اختيار اين بچهها نگذاشته است. اين دانشآموزان كنار جادهها ميايستند تا بهطور شانسي يك وسيله نقليه از راه برسد و آنها را سوار كند. ما چندين بار در جلسات مطرح كرديم؛ وعده وعيد ميدهند، اما هيچ كدام از وعده وعيدهايشان هم درست از آب درنميآيد. بايد براي اين دانشآموزان سرويس مدرسه در نظر بگيرند، چون برخي افرادي كه وسيله نقليه دارند، گواهي ندارند و فقط به قصد رساندن اين بچهها سوار وسايل نقليه ميشوند. خب اين موضوع خيلي خطرناك است.»
به گفته اين مسوول بخش بورالان در منطقه آزاد ماكو روستاهاي زيادي دارد كه در اين بخش حدود سيصد، چهارصد خانوار در چادر ساكن هستند.
پرده دوم: راسك، رودخانه شهرجنگل
دبه و بطريهاي خالي را از آب رودخانه روستاي شهرجنگل (واقع در استان سيستان و بلوچستان) پر ميكنند تا به سمت خانهشان برگردند، اما ناگهان زير پايشان خالي ميشود و ليز ميخورند و به داخل رودخانه ميافتند. مروان و عبدالله كه هر كدام 8 و 9 سال داشتند در اين حادثه جانشان را از دست ميدهند. پدر آنها از اتفاقي كه براي دو كودك خردسالش رخ داده، شاكي است. او به «اعتماد» ميگويد: «حدود يك ماه و نيم است كه پمپ آب روستا خراب شده است. آن روز مروان و عبدالله به همراه مادرشان به رودخانه شهرجنگل ميروند تا دبه و بطريهاي خالي را پر از آب كنند. هنگام برگشت يادشان ميافتد كه دو، سه تا از بطريها را كنار رودخانه جا گذاشتهاند، برميگردند تا بطريها را بردارند كه پاي يكي از آنها ليز ميخورد و در يك آن هر دو آنها داخل آب ميافتند. نيم ساعت كه ميگذرد مادرشان متوجه ميشود خبري از مروان و عبدالله نيست. نگران به سمت رودخانه ميرود و آنجا متوجه ميشود بچهها در آب غرق شدند. هيچ كس هم كنار رودخانه نبوده تا آنها را نجات دهد. به من اطلاع ميدهد. بچهها را به بيمارستان امام علي راسك رسانديم، اما آب زيادي وارد بدنشان شده بود. بعد از اين حادثه من شكايتي را به كمك دهيار روستا تنظيم كردم و تحويل فرمانداري دادم. شكايتم هم عليه شركت آب و فاضلاب است.»
او در ادامه توضيح ميدهد: «هيچ كس ماجرا را پيگيري نميكند. اگر آب روستا را قطع نميكردند بچههاي ما مجبور نبودند كنار رودخانه بروند و اين بلا سرشان بيايد. نبايد به خاطر سهلانگاري و خطاي مسوولان مربوطه دو پسر 8 و 9 ساله من كه در مدرسه درس ميخواندند از مدرسه بيايند و براي برداشتن آب به كنار رودخانه بروند و جانشان را از دست بدهند! بايد دادرسي باشد.»
او در پاسخ به سوالي درباره اينكه آيا اطراف رودخانه حفاظ ندارد؟ ميگويد: «اينجا ما چيزي نداريم. آب براي خوردن و كارهاي ديگر نداريم چه برسد به حفاظ.»
«اسد رييسيپور»، دهيار روستاي جنگل نيز در مورد حادثه غمانگيزي كه براي اين دو كودك بلوچ رخ داده است به «اعتماد» ميگويد: «اين دو كودك براي آوردن آب آشاميدني كنار رودخانه رفته بودند كه اين اتفاق برايشان ميافتد. مادرشان هم تا به خودش ميآيد آنها غرق شده بودند. بعد از ماه رمضان آمدند پمپ را نصب كردند، اما تا الان آب روستا وصل نشده است. در اين مدت من به اداره آب، بخشداري و فرمانداري مراجعه كردم اما نتيجهاي نگرفتم. از همان ابتدا گفتند؛ صبر كنيد. الان از صبر ما حدود بيست روز ميگذرد، ولي هيچ خبري نيست. واقعا يك روز بدون آب نميتوان زندگي كرد. آبي هم كه در اختيار قرار دادند اهالي روستا مجبور هستند، استفاده كنند. اگر به شما بگويند از اين آب استفاده كنيد قطعا اين كار را نخواهيد كرد.»
دهيار روستاي جنگلشهر به سوال آخر اينگونه پاسخ ميدهد .
پدر اين دو كودك ميگويد كه با كمك شما شكايتي را عليه اداره آب و فاضلاب تنظيم كرده است. درست است؟
اين خانواده چه شكايت كنند چه نكنند اينجا كسي رسيدگي نميكند. كاري از دست دهيار و شورا برنميآيد.
سالانه دستكم 20 كودك بلوچ بر اثر غرقشدگي جانشان را از دست ميدهند
استان سيستان و بلوچستان از جمله استانهاي محروم كشور است. در اين منطقه كودكان در معرض انواع خطرها قرار دارند. گزارشها حاكي از آن است مناطقي كه در استان سيستان و بلوچستان از شبكه آبرساني و لولهكشي محرومند با آمار بيشتري از غرقشدگي كودكان روبهرو هستند .
طبق بررسيهاي «اعتماد» از آمار منتشر شده رسمي، سالانه دستكم 20 كودك بلوچ در هوتكها (گودالهاي آب) و رودخانهها غرق ميشوند.