مصائب هاموننشينان
فاطمه باباخاني
«هيرمند آب ندارد»؛ اين خبر فقط به همين امسال مربوط نيست، دو سال قبل كه به بهانه برنامه نذر آب جمعيت هلال احمر به زابل و زهك رفتيم، تنها شن و ماسه بود كه از هيرمند بلند ميشد و به سر و صورت مردم ميزد. حسين كه به حسين سلطان معروف بود را همانجا ديديم، كنار قايقي كه پهلو گرفته به نخلي در كنار خانهاي، ردي از شن بخشهايي از رنگ آبي قايق را پوشانده بود. امسال در تعطيلات بهار كه باز براي تعطيلات نوروزي گذرمان به كوه خواجه افتاد، هامون را ديديم، خشك شده و چاك چاك از بيآبي و تشنگي. درختي در ميانه تالاب خشك شده به چشم ميخورد و مردم از بيآبي ميگفتند و از توفانهاي شن و ماسه به واسطه بادهاي 120 روزه! كارشناسان درباره وضعيت منطقه بارها هشدار دادهاند، اينكه مردم در سيستان شرايطشان خوب نيست و اين امر تبعات اجتماعي و امنيتي و... دارد. فعالان مدني اين استان هم بارها از تبعيض گلايه كردهاند، از اينكه درياچه اروميه در مركز توجه است و هامون و هاموننشينان فراموش شدهاند.
اين روزها كه مناقشه آبي ميان ايران و افغانستان بالا گرفته و مقامات امارت اسلامي از سدهاي پرآبشان ديدن ميكنند و عكسهاي يادگاري ميگيرند، مردم در اين سوي آب خسته از تشنگي به مهاجرت از سيستان به مقصد استانهاي ديگر فكر ميكنند.
در اين ميانه گروهي هستند كه ميگويند از همين الان برنامههاي بلندمدت را شروع كنيد و در عين رايزني با مقامات طالبان براي رهاسازي آب، به فكر برنامههاي بلندمدت باشيد. برنامههايي كه بارگذاري را از كشاورزي به سمت مشاغل ديگر سوق دهد، حال اين مشاغل ميتواند هايتك باشد يا گردشگري و... آنها معتقدند همين الان هم خيلي دير است، اما در همين دقيقه 95 باز بايد راهكارهايي فراتر از مذاكره را مدنظر قرار داد.
زندگي به هامون و هاموننشينان آسان نگرفته است، آنها سالهاست با مصائب مختلف دست و پنجه نرم ميكنند و اميدوارم به جاي پروژههاي بيسرانجام اينبار سهمشان مذاكره و برنامههايي باشد كه در نهايت وضعيت زندگيشان را بهبود بخشد و آنها كه مهاجرت كردهاند را بار ديگر به اين استان بازگرداند.