«اعتماد» اخبار جسته و گريخته
از مذاكرات ايران و غرب را بررسي كرد
امكانسنجي احياي مذاكرات تماسهاي محرمانه، گامهاي آرام
سارا معصومي
رويترز، هاآرتص، ميدلايستاي يا اكسيوس؛ اطلاعرساني درباره چند و چون مذاكرات ايران با طرف غربي به شمول ايالاتمتحده امريكا برعهده اين رسانههاي غيرايراني قرار گرفته است. درحالي كه با خروج دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين امريكا از برجام، اين مردم عادي در ايران هستند كه بار بازگشت تحريم را بر دوش ميكشند، هيات مذاكرهكننده ايراني و ساير نهادهاي تصميمساز و تصميمگيرنده در پرونده احياي برجام و به تبع آن رفع تحريم، سياست سكوت را در پيش گرفتهاند تا خبرسازي درباره مهمترين پرونده سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران كه ابعاد اقتصادي و امنيتي نيز پيدا كرده دراختيار رسانههاي غيرايراني قرار داشته باشد. فضاي اطلاعرساني درباره مذاكرات ميان ايران و غرب با محوريت كلي تنشزدايي از رابطه و مديريت بحران كه احياي برجام نيز ذيل آن قرار ميگيرد درحالي دراختيار طرف غربي قرار گرفته كه استدلال طرف ايراني اين است كه اطلاعرساني درباره اين روند ميتواند به تهييج افكار عمومي در داخل و وابسته شدن مسائل اقتصادي به اين رايزنيها منتهي شود. در يك ماهه اخير رسانههاي فوقالذكر مجموعهاي از روايتها و اخبار را از رايزنيهاي ميان ايران و ايالاتمتحده به شكل مستقيم در نيويورك تا غيرمستقيم در مسقط منتشر كردهاند. اخباري كه صرفا با يك مورد تكذيب از سوي نمايندگي ايران در نيويورك روبهرو شده است.
چرا مذاكرات به اغما رفت؟
درحالي كه مذاكرات براي احياي برجام از نيمه تابستان 1401 تا اوايل بهار 1402 به اغما رفته بود، در چند هفته اخير تحولات قابلتوجهي در رابطه ايران با كشورهاي غربي رخ داده كه تلاش براي بررسي امكان احياي برجام يكي از اين مجموعه تحولات است.
رايزنيهاي غيرمستقيم ايران و ايالاتمتحده در كنار مذاكرات مستقيم ايران و 1+4 (فرانسه، بريتانيا، آلمان، چين و روسيه) تا اواسط تابستان 1401 به شكل كجدار و مريز پيش رفت و درحالي كه بسياري تصور ميكردند شرايط براي ورود به فاز اجراي توافق در پاييز 1401 مهيا خواهد شد، مذاكرات در تابستان به دليل آنچه هر دو طرف زيادهخواهي ديگري اعلام كرد، متوقف شد. در آن مقطع زماني گفته شد كه درخواست ايران براي بسته شدن همزمان پرونده اختلافهاي پادماني با آژانس بينالمللي انرژي اتمي (ادعاي كشف مواد اعلام نشده در سه مكان آباده، ورامين و تورقوزآباد) همراستا با به نتيجه رسيدن مذاكرات احياي برجام مانع از رسيدن به توافق شده است. روايتي كه طبيعتا با تكذيب جمهوري اسلامي ايران روبهرو شد.
حسين اميرعبداللهيان، وزير خارجه در يك نشست خبري در نخستين روزهاي آذر ماه 1401 در پاسخ به روزنامه اعتماد مشخص كرد كه تهران در سه موضوع با طرف امريكايي تفاوت ديدگاه و اختلافنظر دارد:
1- حل مسائل باقيمانده با آژانس بينالمللي انرژي اتمي .
2- دريافت تضمين اقتصادي: مدت اجراي قرارداد كمپانيهاي خارجي در ايران بايد به نحوي باشد كه سرمايهگذار خارجي براي انتقال سرمايه به ايران بتواند اعتماد كند. اينكه گفته شود تا پايان دولت جو بايدن توافق پابرجاست و پس از آن تضميني وجود ندارد مورد پذيرش ايران نخواهد بود.
3- تسري تحريم به طرفهاي ثالث كه ميتواند عاملي براي تداوم تحريم باشد بايد رفع شود.
هرچند كه اين اختلافها در مرحله نخست ترمز پيشرفت در مذاكرات براي احياي برجام را كشيد اما دو مساله ديگر نيز بر اين روند سايه انداخت: 1. آغاز جنگ اوكراين و 2. ناآراميها در داخل ايران و حمايت غرب از اعتراضها.
حمله روسيه به اوكراين از دو جنبه بر مذاكرات احياي برجام تاثير گذاشت:
1- شكلگيري تحليلي در ساختار سياسي ايران مبني بر اينكه تطويل جنگ ميتواند اروپا را از تامين انرژي مورد نياز ناتوان كرده و اين به اصطلاح زمستان سخت به عقبنشيني غرب از مطالبههايش در روند احياي برجام منتهي خواهد شد.
2- طرح ادعاي همكاري ايران با روسيه و استفاده از پهپادهاي ايراني در حمله به اماكن غيرنظامي در اوكراين.
مجموع سه مساله ذكر شده (اختلافهاي فني ميان ايران و غرب براي احياي برجام، جنگ اوكراين و ناآراميهاي داخلي) باعث شد كه مذاكرات براي احياي برجام در شش ماهه دوم سال گذشته به خواب زمستاني برود. در پاييز 1401 با هر كدام از مقامهاي ايراني درگير در پرونده مذاكرات كه صحبت ميكرديم يك جمله واحد از زبان همه آنها شنيده ميشد: «طرف مقابل سياست فشار همهجانبه را در چند حوزه هستهاي، سياسي و امنيتي عليه جمهوري اسلامي ايران دنبال ميكند و هر چند كه در پشت پرده پيامهايي ميان ايران و غرب رد و بدل ميشود، اما اراده سياسي براي بازگشت رسمي و علني به ميز مذاكرات در طرف غربي وجود ندارد.»
يك منبع آگاه ديپلماتيك در آن مقطع زماني به روزنامه اعتماد گفت: «مذاكرات وين براي احياي برجام به زودي در سطح رسمي و در قالب زماني متداوم از سر گرفته نخواهد شد، اما طرف غربي همزمان كه با دو اهرم ادعاي دخالت ايران در جنگ اوكراين و حمايت از اعتراضهاي داخلي فشار بر تهران را حفظ كرده همزمان تلاش ميكند رشته مذاكرات نيز از هم گسيخته نشود.»
چرا مكانيسم ماشه فعال نشد؟
يكي از پرشمارترين پرسشها در پاييز و زمستان 1401 اين بود كه چرا طرف مقابل ايران با حركت به سمت مكانيسم ماشه حلقه فشار بر جمهوري اسلامي ايران را تنگتر نميكند؟
1- طرف غربي بهرغم همه سر و صداها و تشديد فشار سياسي و امنيتي بر ايران تمايلي به بسته شدن پنجره ديپلماسي با ايران نداشت و به عنوان نمونه اين جمله كه ما هنوز ديپلماسي را بهترين گزينه براي حل اختلاف با ايران ميدانيم در سخنان جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا و آنتوني بلينكن، وزير خارجه ايالاتمتحده بهكرات شنيده شد.
2- يكي از اصليترين دغدغههاي غرب در بحث فني هستهاي با ايران ذخاير مواد غني شده در ايران است. براساس آخرين گزارش فصلي آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه قريب به يك هفته پيش منتشر شد، ذخاير اورانيوم غنيشده تا ۲۰درصد اكنون ۴۷۰.۹ كيلوگرم تخمين زده ميشود. اين درحالي است كه ميزان اورانيوم غنيشده تا ۶۰درصد به ۱۱۴.۱ كيلوگرم رسيده است. هرگونه حركت به سمت مكانيسم ماشه يعني رها كردن اين ميزان مواد رو به افزايش در داخل ايران.
3- در سايه برجام، ايران در قالب پذيرش اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي در كنار تعهدات پادماني به بيشترين نظارتها بر برنامه هستهاي خود رضايت داد و مطلوب طرف غربي نيز احياي همان نظارتهاي گسترده است نه از دست دادن حداقلهاي نظارتي با فعالسازي مكانيسم ماشه كه قطعا با واكنش تند ايران روبهرو خواهد شد.
تلاشي دوباره براي مديريت تنش
درحالي كه ايران و غرب در شش ماهه دوم 1401 يكي از پرتنشترين رابطهها در تاريخ روابط دوجانبه را تجربه كردند آرامش نسبي از نيمه اسفند ماه با سفر رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران به رابطه بازگشت. سفري كه به حصول يك نقشه راه ميان سازمان انرژي اتمي و آژانس بينالمللي انرژي اتمي منتهي شد. اين نقشه راه، زنجيره صدور قطعنامه عليه ايران در نشست شوراي حكام آژانس را قطع كرد و البته انتشار آخرين گزارش فصلي آژانس نشان دادكه دو طرف در مسير اجراي اين نقشه راه با سرعت كم اما قابل قبول حركت كردهاند. در اين گزارش تاكيد شده كه يكي از سه اختلاف باقيمانده ايران در حوزه پادماني (وجود مواد اعلام نشده در آباده) با توضيحات ايران حل و فصل شده و آژانس فعلا سوالي در اين خصوص ندارد. همچنين در بخش ديگري از همين گزارش اعلام شد كه آژانس توضيحات ايران درباره چرايي توليد ذرات اورانيوم 84درصد را قابل قبول دانسته است. در همين راستا ايران با نصب يك دستگاه نظارت بر غنيسازي در كارخانه غنيسازي سوخت فردو و همچنين در كارخانه آزمايشي غنيسازي سوخت در نطنز موافقت كرده است. همزمان ايران با بازنصب 9 دوربين از مجموع 27 دوربين برجامي در تاسيسات هستهاي خود موافقت كرده است.
مهمترين پرسشي كه پس از آخرين گزارش فصلي آژانس و اشاره به پيشرفت در رابطه اختلافها با ايران مطرح شد، اين بود كه چه مسائلي منجر به شكلگيري اراده سياسي در هر دو طرف شد. توجه دقيقتر به سير تحولات سياسي ميان ايران و غرب نشان ميدهد كه پيشرفت در رابطه با آژانس يكي از گامهاي برداشته شده در بستر تعريف شده براي مديريت تنش ميان ايران و غرب بوده است:
1- آزادي دو زنداني فرانسوي كه در زندان وكيلآباد مشهد در بازداشت بودند.
2- اجرايي شدن توافقنامه انتقال محكومان ميان ايران و بلژيك و آزاد شدن ديپلمات ايراني اسدالله اسدي. آزادي سه زنداني اروپايي ديگر كه در ايران بازداشت بودند.
3- انتشار اخباري درباره حصول توافق ميان ايران و ايالاتمتحده براي تبادل زندانيان و آزادسازي اموال بلوكه شده ايران در كرهجنوبي.
4- سفر سلطان عمان به تهران و گمانهزنيهاي رسانهاي مبني بر تداوم تلاشهاي مسقط براي تنشزدايي از رابطه ايران و غرب و البته ميانجيگري ميان تهران و قاهره.
5- افشاگري رسانه امريكايي به نقل از ۵ مقام امريكايي، اسراييلي، اروپايي درباره سفر برت مكگورك، مشاور ارشد بايدن در امورخاورميانه در ماه جاري به عمان و گفتوگو با مقامهاي عمان درباره امكان تعامل ديپلماتيك با ايران درخصوص برنامه هستهاي اين كشور. اكسيوس همچنين در گزارشي جداگانه ادعا كرد كه هياتهاي ايراني و امريكايي در مسقط مذاكرات غيرمستقيمي را با وساطت عمانيها انجام دادهاند.
6- انتشار گزارشي در فايننشال تايمز درباره ديدارهاي راب مالي، معاون وزير خارجه ايالاتمتحده با سعيد ايرواني، نماينده ايران در نيويورك. به ادعاي فايننشال تايمز، اين ديدارها كه نخستين تماس مستقيم ميان مقامهاي ايراني و امريكايي پس از خروج ترامپ از برجام محسوب ميشود متمركز بر تبادل زندانيان دوتابعيتي بوده است.
7. انتشار اخباري درباره مذاكره عراق با امريكا و آزادسازي بخشي از منابع ايران در عراق.
در اين ميان برخي رسانهها مانند هاارتص و ميدل ايستاي نيز اقدام به گمانهزني درباره مفاد مذاكرات محرمانه ميان ايران و امريكا زده و ادعا كردند كه دوطرف بر سر رسيدن به يك توافق موقت به تفاهمهايي دست پيدا كردهاند. ادعايي كه هم ازسوي ايران و هم طرف امريكايي تكذيب شد.
مجموعه اين تحركات به چه معناست؟ آيا گمانهزنيهاي رسانهاي درباره تلاش دو طرف براي احياي برجام درست است؟
پاسخ اين پرسشها را بايد در بستر تحولات در جريان تحليل كرد: كشورهاي غربي در نيمه دوم سال گذشته با اين ادعا كه فضاي مناسب براي مذاكره با ايران وجود ندارد (به دلايل ذكر شده در همين مطلب) زنجيره مذاكرات را در خلأ و بدون هيچ اقدام عملي نگه داشتند. در قريب به دو ماه و نيم اخير، مسيرهاي جداگانه از تماسهاي مستقيم با اروپاييها و غيرمستقيم با امريكاييها برقرار شده است. همه اين تحركات جديد دو هدف مشترك و متوالي را دنبال ميكنند: نخست مديريت تنش و جلوگيري از خارج شدن بحران از وضعيت كنترل شده فعلي و در ادامه ايجاد فضاي لازم براي بازگشت به مذاكرات احياي برجام.
در اين مسير دو طرف بر سر برداشتن گامهايي توافق كردهاند كه البته هيچ كدام از اين تفاهمها جنبه تعهدآميز نداشته و نميتوان به آن نام رسمي توافق را داد. همانطور كه مقامهاي ايراني و امريكايي ميگويند هر دو طرف كانالهاي خود براي تبادل پيام را دارند و در اين ميان كشورهاي اروپايي و برخي كشورهاي منطقهاي از جمله قطر و عمان هم نقشي مثبت در اجرايي شدن تفاهمهاي صورت گرفته برعهده دارند كه ازجمله آنها ميتوان كمك به تبادل زندانيان ميان ايران و غرب و آزادسازي بخشي از اموال ايران در عراق را نام برد. آنچه مشخص است، اين است كه دو طرف پس از چند ماه تنش و چند سال تلاش نافرجام براي احياي برجام در حال راه رفتن روي لبه پرتگاه هستند. اولويتها و خطوط قرمز دو طرف همچنان با هم فاصله فاحشي دارد و در اين مرحله فعلا اولويت همگي مديريت بحران و سنجش فضا براي ادامه حركت در مسير ارزيابي احياي برجام در آينده است. حتي به فرض عبور سلامت دو طرف از مرحله مديريت تنش به خصوص در سايه خبرسازيهاي مداوم درباره نقش ايران در جنگ اوكراين و تلاش براي استفاده از اين كارت براي بالا بردن هزينه توافق براي ايران، دو طرف به مرحله امكانسنجي احياي برجام ميرسند كه خود حديثي مفصل و ماجرايي پيچيده خواهد بود.