راه مدرس؛ از مبارزه با استبداد تا نفي انحراف
علاءالدين بروجردي
هر چند نهاد مجلس و نمايندگي مردم در ايران مرهون تلاشهاي مجدانه مجاهدين زيادي از بدو جنبش مشروطه تاكنون است اما شكي نيست كه در اين بين بايد براي شهيد سيد حسن مدرس نقش متفاوتي از ديگران قايل بود. از آن جهت كه شهيد مدرس هم از جايگاه يك عالم ديني حاضر در بطن جامعه و هم به لحاظ يك عضو از نخستين ادوار مجالس تشكيل شده در ايران، نقش ويژهيي در ارتقاي جايگاه حاكميت مردم در دل حكومت استبداد زده پادشاهي داشت. هرچند شايد اقدامات و كنشهاي شهيد مدرس در دوران حضور اين شهيد عالي مقام در ادوار مختلف مجالس ملي تاثير مستقيم و سريعي بر تحولات سياسي آن دوره نداشت اما دههها بعد از شهادت او معلوم شد كه اقدامات اين مجاهد سياسي و مذهبي در كنار مجموعه اقدامات مشابهي كه ديگر روحانيون فعال در فاصله سالهاي مشروطه تا حكومت پهلوي انجام دادند، چه تاثيري در پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران داشت. به عبارتي آن اقدامات و كنشها زمينهساز حركتهايي شد كه نزديك به 4 دهه بعد از شهادت شهيد مدرس، ثمره و نتايج خود را نشان داد. انتخاب روز شهادت آن مبارز نستوه به عنوان روز مجلس در ايران انتخابي شايسته و قابل تقدير بوده است. ما اكنون بيش از 80 سال از آن دوران تاريخي فاصله گرفتهايم و در شرايطي سالروز شهادت شهيد مدرس و همين طور روز مجلس را گرامي ميداريم كه در شرايطي كاملا متفاوت با روزگار پهلوي اول و استبداد حاكم در آن ايام به سر ميبريم. راهي را كه خيلي قبلتر از دوران شهيد مدرس، توسط مجاهدين اين مرز و بوم آغاز شده بود و توسط او و همنسلان آزاديخواهش ادامه يافت، بيش از سه دهه است كه به ثمر نشسته و ايران را به عنوان كشوري آزاد و مستقل به دنيا معرفي كرده است.
با اين وجود همچنان مبارزه و مجاهدت آزادمرداني چون شهيد مدرس نبايد از يادها كنار رود. تغيير شرايط بعد از 8 دهه هيچگاه به معناي حذف خطراتي نبوده كه اين مرز و بوم را تهديد ميكرده است. به عبارتي اگر امروز در ايران سايه تهديدها كمتر حس ميشود نه به دليل كاهش فشارها، بلكه به معناي افزايش قدرت ملي است. «قدرت ملي» در معناي واقعي آن كه همواره وجهي پررنگ از مذهب را در ايران با خود به همراه داشته و در حقيقت با آن درآميخته بوده است، همان مولفه اصلي و بنياديني است كه امثال شهيد مدرس بر سر كسب آن به مجاهدت برخاستند و بهاي گزافي پرداختند. 8 دهه قبل «قدرت ملي» از راه مبارزه با استبداد داخلي محقق ميشد كه ريشه عميقي در مناسبات خارجي كشور داشت. مناسباتي كه در آن دوران چيزي جز نفوذ و به معناي دقيقتر كلمه دخالت نيروهاي خارجي در امور داخلي ايران نبود. شهيد مدرس راه رسيدن به آزادي و استقلال كشور را در ايستادن مقابل چنين نيرويي ديد و نهايتا در حركتي كه ميتوان آن را «عقلانيت ديني» ناميد، از يك سو كمك كرد تا تناقضها و عمق فساد و ناكارآمدي نظام حاكم مشخص شود و از سوي ديگر راهي بازگردد تا مجاهديني ديگر بتوانند آن را ادامه دهند و تكميل كنند و به سر منزل مقصود برسند. اكنون بعد از 80 سال همچنان بحث «قدرت ملي» با همان مولفههاي مذهبي از دغدغههاي مردم و مسوولان و نمايندگان كشور است. اكنون ديگر خبري از استبداد داخلي نيست، آنچه در اين برهه زماني ميتواند مجاهدتي چون مجاهدت شهيد مدرس در دوران پهلوي اول باشد، ايستادن در برابر انحرافاتي است كه ميتوانند زمينهساز بازگشت استبداد به بطن جامعه و كاستن از قدرت ملي در كشور باشند. اين خطري است كه لازمه رفع آن در پيش گرفتن رفتارهايي مدرسگونه در برابر نا ملايماتي است كه ميتوانند امنيت و ثبات ايجاد شده را دستخوش تغيير و تخريب كنند.
مجلس به عنوان نهادي كه حضرت امام(ره) درباره آن فرمود در راس امور است، بايد در صف اول اين حركت قرار بگيرد. مجلس امروز به خوبي دريافته كه اگر در روزگاري كشور بيثباتي چون ايران زمان پهلوي ميتوانست در معرض تهديدهاي جدي قرار داشته باشد، اين تهديدها در حالت ثبات و امنيت بسيار بيشتر و شديدتر به چشم خواهند آمد. مجلس به عنوان ركن گسترده مردمسالاري در ايران و به عنوان چكيده نظرات عمومي جامعه بيش از هر چيز وظيفه دارد تا همان راه مدرس را ادامه دهد. راهي كه او با ايستادگي و مجاهدت در برابر استبداد رضا شاهي آغاز كرد و اكنون بايد با ايستادن در برابر انحرافاتي كه ميخواهند حركت ملي ما را به بيراهه ببرند ادامه پيدا كند.