از استراتژي امنيت ملي آلمان چه ميدانيم؟
امنيت و تهديد از نگاه برلين
در استراتژي امنيت ملي 76 صفحهاي آلمان دو بار به نام ايران در ذيل عنوان
«خطر اشاعه تسليحات هستهاي» اشاره شده است
محمدحسين لطفالهي
براي آلمان روز چهارشنبه 14 ژوئن روزي تاريخي بود؛ براي اولينبار از زمان پايان جنگ جهاني دوم برلين يك استراتژي امنيت ملي جامع منتشر كرد تا بتواند برنامهريزي دقيقتري درخصوص آسيبپذيريهاي آلمان در برابر تهديدهاي جديد نظامي، اقتصادي و ژئوپليتيكي داشته باشد. درحالي كه جنگ در اوكراين شانزدهمين ماه خود را سپري ميكند، اولاف شولز صدر اعظم آلمان در كنار وزراي امور خارجه، دفاع، دارايي و كشور اعلام كرد استراتژي جديد امنيت ملي آلمان به معناي به وجود آمدن «يك تغيير بسيار بسيار بزرگ در شيوه مواجهه با چالشهاي امنيتي» بوده و تهيه آن 18 ماه زمان برده است. استراتژي امنيت ملي جديد آلمان بهطور كلي بر سه پايه استوار است. دفاع قدرتمند و فعال در برابر تهديدات كه شامل افزايش هزينههاي نظامي به ميانگين 2درصد توليد ناخالص داخلي و همچنين تمركز بر ارتقاي توان بازدارندگي اولين پايه استراتژي امنيت ملي جديد آلمان است. دومين محور پايهاي اين سند، افزايش تابآوري آلمان در برابر تهديدها به منظور محافظت از ارزشهاي اساسي كشور است كه مهمترين اقدامات در اين راستا كاهش وابستگي اقتصادي به رقبا، تقويت توان دفاع سايبري و دفاع از ارزشهاي بينالمللي نظير منشور ملل متحد و حاكميت قانون است. سومين پايه اين سند، مديريت پايداري است كه شامل موضوعاتي نظير مقابله با تغييرات آب و هوايي، مقابله با بحران انرژي و تثبيت امنيت غذايي ميشود. برلين پيش از اين بهطور تاريخي امنيت خود را در چارچوب ائتلافهايي نظير ناتو و روابط خود با واشنگتن درنظر ميگرفت و از همين رو نيازي به تدوين يك استراتژي امنيت ملي ويژه آلمان احساس نميكرد. اما با روي كار آمدن دونالد ترامپ و سياستهايي كه او در پيش گرفت، شرايط براي آلمانيها تغيير كرد. ترامپ در مقاطع مختلفي از خروج ايالات متحده از ناتو سخن گفته بود و آلمان را متهم ميكرد كه به اندازه كافي براي مسائل دفاعي هزينه نميكند. تهيه و تدوين يك استراتژي امنيت ملي بخشي از توافق ميان احزابي بود كه ائتلاف آنها در دسامبر 2021 (سوسيالدموكراتها، سبزها و دموكراتهاي آزاد) دولت فعلي آلمان را تشكيل داد. فوريه 2022، تنها چند ماه پس از آغاز به كار اين دولت، حمله نظامي روسيه به اوكراين آغاز شد تا همهچيز از جمله استراتژي امنيت ملي آلمان تحتتاثير اين حمله قرار گيرد و نظم بينالمللي دچار تغييراتي شود. اين موضوع يكي از جديترين مولفههايي بود كه باعث شد روند نگارش سند طولاني شود.
روسيه؛ «بزرگترين تهديد امنيت و ثبات»
استراتژي امنيت ملي آلمان، روسيه را «بزرگترين تهديد براي امنيت و ثبات» در منطقه يوروآتلانتيك توصيف كرده است. سند مذكور همچنين حمله روسيه به اوكراين را نقطه عطفي دانسته كه بر چشمانداز امنيتي برلين تاثير چشمگيري گذاشت. در اين سند آمده است: «روسيه با نقض دورانساز نظم صلح اروپايي، بهطور مستقيم امنيت ما و متحدان ما در ناتو و اتحاديه اروپا را تهديد ميكند.»
ريچل ريزو، تحليلگر مسائل اروپا در شوراي آتلانتيك ميگويد: «چنين تعبيري نشان ميدهد آلمان حتي در صورت پايان جنگ هم تصميمي براي احياي روابط گذشته با روسيه ندارد. اين خبر خوبي است.»
برخي تحليلگران معتقدند اين استراتژي ميتواند اهميت پارامترهاي امنيتي را در تصميمگيريهاي آينده آلمان تقويت كند و اين يعني آلمان در آينده ديگر بر مبناي منافع اقتصادي، تصميماتي كه ريسك امنيتي بالايي داشته باشد اتخاذ نخواهد كرد.
چين؛ «تهديد فزاينده براي امنيت جهاني»
اولاف شولتز، صدراعظم آلمان روز چهارشنبه در نشست رونمايي از استراتژي امنيت ملي گفت كه «چين تهديدي فزاينده براي امنيت جهاني است.» به گزارش خبرگزاري رويترز، در اين سند آمده است كه چين به علت تلاش براي اعمال قدرت اقتصادي خود براي رسيدن به اهداف سياسي و برتريجويي در منطقه، به شكل فزايندهاي ثبات منطقه و امنيت بينالمللي را تهديد ميكند.
در اين سند تصريح شده است كه چين «برخلاف منافع و ارزشهاي» ملي آلمان عمل ميكند. دولت آلمان همچنين در اين سند تاكيد كرده است كه «چين به روشهاي مختلف تلاش ميكند تا نظم بينالمللي مبتني بر قوانين موجود را تغيير دهد.» چين همچنين به تلاش فزاينده براي دستيابي به برتري منطقهاي و اقدام بدون وقفه عليه منافع و ارزشهاي آلمان متهم شده است. سند استراتژي امنيت ملي در عين حال چين را يك شريك و يك رقيب سيستمي ميخواند و تاكيد ميكند كه عناصر رقابت و برتريجويي نزد اين كشور طي سالهاي اخير به شكلي قابل ملاحظه افزايش يافته است.
اين موضوع در شرايطي در سند استراتژي امنيت ملي آلمان اعلام شده كه چين بزرگترين شريك تجاري برلين است. صدراعظم آلمان با اشاره به همين موضوع گفت: «بدون چين، چالشهاي مهمي در جهان قابل حل نخواهند بود.» شولتز در اين زمينه تاكيد كرده كه دولت فدرال در استراتژي چين تعادل را حفظ ميكند و همگي اتفاقنظر دارند كه آلمان نبايد مسير جدايي از چين را در پيش گيرد، بلكه بايد تلاش كند سطح ريسك را به حداقل برساند. جان فِلِك، تحليلگر ارشد مسائل اروپاي غربي معتقد است نگاه اين سند بهطور كامل رويكرد دولت و صدراعظم آلمان به موضوع چين را نشان نميدهد و تركيبي از رويكرد واقعگرايانه و اقتصادمحور شولتز و نگاه سختگيرانه سبزهاست كه اينچنين در سند بروز يافته است.
جاي خالي موضوعات اساسي در استراتژي
نوآه باركين، كارشناس مسائل چين در گروه راديوم روز پنجشنبه در توييتر نوشت: «جالبترين نكات مربوط به استراتژي امنيت ملي جديد آلمان نكاتي نيست كه در آن نوشته شده بلكه نكاتي است كه هيچ اشارهاي به آنها نشده است. هيچ اشارهاي به مساله تايوان كه شايد بزرگترين چالش سالهاي آتي باشد وجود ندارد. درباره تعميق اتحاد روسيه و چين نيز چيزي مطرح نشده است.» موضوعات اساسي كه جاي خالي آنها در استراتژي امنيت ملي آلمان احساس ميشود، به همين موارد محدود نيست. مسائل ژئوپليتيكي مهم براي ناتو و اتحاديه اروپا شامل تحولات نظامي در قطب شمال و قطب جنوب، سياست برلين در قبال آبهاي عميق و همچنين رقابت در فضا حرفي به ميان نيامده است. نوربرت راتگن، نماينده حزب دموكرات مسيحي در پارلمان آلمان ميگويد: «ما پاسخ بسياري از سوالات را از اين استراتژي نميگيريم. رويكرد دقيق آلمان براي امنيت اروپا پس از جنگ چيست؟ برلين چه سياستي را درقبال عضويت كشورهايي نظير اوكراين، گرجستان و مولداوي در ناتو دنبال ميكند؟ حتي يك كلمه در اين خصوص نميبينيد.» او معتقد است سياستي كه در قبال چين مطرح شده هم تكرار سياست كلي اروپايي است.
ايران و مساله كنترل تسليحات
در استراتژي امنيت ملي 76 صفحهاي آلمان فقط دو بار به نام ايران اشاره شده و هر دو اين اشارهها نيز به پاراگرافي برميگردد كه به خطر اشاعه تسليحات هستهاي اشاره دارد.
در اين پاراگراف آمده است: «كره شمالي بهطور پيوسته به توسعه برنامه هستهاي و برنامه موشكي خود ادامه ميدهد.» براساس ترجمه خبرگزاري فارس دولت آلمان در استراتژي امنيت ملي اين كشور نوشته است: «ايران نه تنها دارد حقوق شهروندان خودش را نقض ميكند بلكه همچنان به پيگيري آرمانهاي هستهاي خودش ادامه ميدهد و بيش از هر زمان ديگر مواد هستهاي با غناي بالا توليد كرده است و تلاشها براي احياي برنامه جامع اقدام مشترك 2015 را مسدود كرده است.» اين سند افزوده است: «علاوه بر اين برنامه موشكي ايران و سياستهاي منطقهاي اين كشور تنشها را تشديد كرده و ممكن است به يك رقابت براي دستيابي به سلاح هستهاي منجر شود.»