تلاش براي آغاز نبرد عقايد
احمد مازنی
يك بار ديگر خبر قرآنسوزي در يكي از كشورهاي اروپايي همه انسانهاي آزاده را آزرده خاطر ساخت و پرسشهاي بدون پاسخ بسياري را ايجاد كرد. معتقدم اين نوع مسائل در ادامه رفتارهاي نسنجيده غربيها با مسائل مرتبط با حقوق بشر و حقوق انسانها است. هر زمان كه پاي منافع كشورهاي غربي در ميان باشد به كوچكترين حركات در ساير كشورها كه مرتبط با حقوق انسانها (و حتي حيوانات) باشد واكنش نشان داده، خشونت به خرج ميدهند و حتي حاضرند به خاطر امور نه چندان مهم جنگهاي جدي راه بيندازند. اما در نقطه مقابل در برخي ديگر از امور، هر زمان كه رفتاري صورت ميگيرد كه در اثر آن به احساسات، عقايد و دين ديگراني كه ديدگاه متفاوتي با غربيها دارند خدشه وارد ميشود، بلافاصله بحث آزادي بيان و حقوق شهروندي مطرح و مسائل به حاشيه كشانده ميشود. از جمله اين نوع نگاهها، رفتارهايي است كه نسبت به كتاب آسماني مسلمانان صورت ميگيرد و برخي افراد جاهل و فريب خورده اقدام به آتش زدن كتاب مقدس مسلمانان ميكنند. نبايد فراموش كرد، چند ميليارد مسلمان اعم از شيعه و سني در جهان حضور دارند، آنها قرآن را حاوي مقدسترين متنهايي ميدانند كه از جانب خداوند متعال به زمين نازل شده است. درواقع قرآن وحي الهي، يادآور رابطه آخرين پيامبر با خداوند و واسطه فيض الهي به انسانهاست. مسلمانان يك چنين نگاهي به اين آيات و اين مكتوب دارند و آن را نقطه وحدت بخش جامعه اسلامي فارغ از هر مذهب، مرام و گرايشي ميدانند.
اما يك چنین كتابي آتش زده ميشود، به آن اهانت ميشود و به عقايد ميلياردها مسلمان جسارت ميشود.متاسفانه همه اين رفتارهاي نادرست هم با بهانه آزادي بيان انجام ميشود. اين حركتي است كه به نظر من قابل دفاع نيست؛ اعتقاد من اين است كه در گام نخست دولتهاي غربي و دولتهاي غيرمسلمان بايد اين حركات را محكوم كنند. از سوي ديگر سازمان ملل براي كنترل و مديريت يك چنين رفتارهايي بايد ورود كند. ضمن اينكه شخصيتهاي علمي، اثرگذار و چهرههاي ديني در پهنه عالم بايد نسبت به اين نوع رفتارها واكنش نشان داده و آن را محكوم سازند. بد نيست كنفرانسي براي همانديشي از سوي علماي مسيحي، اسلامي، كليمي و... شكل بگيرد و يك پيام مشترك صادر شود. حتي معتقدم پاپ اعظم بايد ورود كرده و نسبت به اين موضوع حساسيت نشان دهد. نبايد فراموش كرد بياحترامي به كتاب مقدس مسلمانان ميتواند مقدمه بياحترامي و تعرض به ساير عقائد و تفكرات و افراد شود. اين نوع رفتارها ميتواند مقدمه نزاعهايي از جنس جنگهاي صليبي در پهنه عالم باشد كه كنترل آنها بدون ترديد دشوار خواهد بود. جدا از دولتهاي غير اسلامي، دولتها در كشورهاي اسلامي، سازمان همكاريهاي اسلامي و ساير تشكلها و گروهها هم بايد به سرعت نشست مشتركي برگزار كرده و به صورت متحد نسبت به يك چنين رفتارهايي واكنش نشان دهند. هرچند برخي تلاش ميكنند اين موضوعات را بياهميت جلوه دهند، اما نميتوان انكار كرد كه اين موضوعات بسيار مهم هستند و ميتوانند نطفه بسياري از حوادث تلخ آينده را شكل دهند. اساسا برخي معتقدند اين رفتارها برنامهريزي شده اجرايي ميشود تا ميزان حساسيت مسلمانان مورد ارزيابي قرار بگيرد و بعد در صورت عدم واكنش مناسب افزايش يابد. بنابراين مهم است كه نسبت به اين موضوع واكنش مناسب نشان داده شود. در عين حال بايد توجه داشت اين واكنشها بايد به صورت منطقي و در قالب حسي و عاطفي باشد (و نه رفتارهاي خشونتآميز) تا خداي ناكرده شاهد خشونت افسارگسيختهاي در جهان نباشيم. بايد شرايطي ايجاد شود تا ديگر كسي به خود اجازه جسارت به عقايد و تفكرات ديگران را ندهد. اين حق هر فردي با هر مرام و عقيدهاي است كه مورد توهين و آسيب ديگران قرار نگيرند.