آغازي بر يك پايان
فريدون مجلسي
صحبتهاي روز شنبه علياكبر صالحي به عنوان يكي از رجال معقول جمهوري اسلامي و فردي كه هم در زمان زعامت بر حوزه سياست خارجي و هم در هنگامه رياست بر سازمان انرژي اتمي واقعبينانه عمل كرده، حاوي پيامهاي روشني است. معتقدم صحبتهايي كه علياكبر صالحي در خصوص ضرورت تنشزدايي و شكلدهي گفتوگوهاي مستقيم با غرب مطرح كرده، حرف جديدي نيست و سالهاست كه كارشناسان، اساتيد و تحليلگران در خصوص آن صحبت ميكنند. ايران و امريكا بهرغم تاريخ پر فراز و نشيب خود، هرگز تنازعات دوجانبهاي با هم نداشتند، بلكه اين دو كشور همواره بر سر موضوعات ثالث و كشورهاي ديگر با هم به مشكل خوردهاند. نميتوان انكار كرد كه ايالات متحده و كشورهاي اروپايي، بخش قابل توجهي از قدرت اقتصادي و هژموني جهاني را شكل دادهاند.مشكل اين دو كشور (ايران و امريكا) به سالهاي ابتدايي انقلاب باز ميگردد. دورهاي كه امريكا از نظام شاهنشاهي دفاع ميكرده و انقلاب ايران درصدد سقوط رژيم شاهنشاهي بوده است. اين در حالي است كه امريكا يكي از نخستين قدرتهايي است كه انقلاب اسلامي را به رسميت شناخت و سفير اين كشور تلاش ميكرد روابط حسنهاي ميان دو كشور شكل بگيرد. حتي قبل از پيروزي انقلاب در جريان برگزاري كنفرانس گوادلوپ در ديماه 57 با حضور 4قدرت جهاني هم اين امريكا بود كه مانع هرگونه برخورد نظامي سلطنتطلبها با انقلابيون ايراني شد. اما بعدها شعارهاي ضد امريكايي در ايران به دليل سفر كوتاهمدت شاه به امريكا (و البته برخي چپرويها) زمينهاي را ايجاد كرد كه سالها ميان دو كشور تنش نهادينه شود. اين تنشها در سالهاي بعد با حمايت امريكا از صلح ميان مصر و اسراييل افزايش پيدا كرد. رييسجمهور مصر كه در كمپ ديويد با اسراييل صلح كرده بود، در عين حال ميزبان شاه مخلوع ايران هم بود. اما بايد توجه داشت؛ امروز ايران و مصر تلاش ميكنند تا مشكلات قبلي را پشت سر گذاشته و دور تازهاي از روابط را آغاز كنند؛ در چنين شرايطي تنشزدايي با ايالات متحده (در عين مخالفت و رقابت با اين كشور) ميتواند در قالب يك پروژه ديپلماسي دنبال شود. در حال حاضر مصر از ايران خواسته است تا نام خيابان خالد اسلامبولي تغيير پيدا كند تا امكان از سرگيري روابط فراهم شود. وقتي گذشت زمان باعث شده ايران تنشهاي خود با مصر را پشت سر گذاشته، با اروپا روابط بيشتري برقرار شود و با سعودي و ساير كشورها نيز تنشزدايي صورت گيرد، لازم است در راستاي تحقق منافع ملي با ايالات متحده هم گفتوگو شود. البته گفتوگو به معناي پذيرش گفتمان طرف مقابل نيست، بلكه به اين معناست كه دو طرف قبول ميكنند در راستاي تحقق منافع ملي خود تنشزدايي را در دستور كار قرار دهند. ايران بخشي از بزرگترين توانمنديهاي جهاني را در عرصههاي ژئوپليتيك، ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك در اختيار دارد. در حوزههاي انرژي، تمدني، انساني و...ايران و ايراني ظرفيتهاي فراواني براي توسعه دارند. به اعتقاد اكثريت قريب به اتفاق تحليلگران، تحريمهاي اقتصادي باعث شده ايران نتواند ظرفيتهاي خود را بالفعل كند. پشت سر گذاشتن تحريمهاي اقتصادي هم نيازمند گفتوگو با امريكاست. بنابراين منافع ملي كشور و منافع نسلهاي آينده ايران حكم ميكند كه ايران در عين رقابت و مخالفت و نقد ايالات متحده، گفتوگوهايي را با اين كشور آغاز كند. تحريمهاي اقتصادي باعث شده ايران نتواند زمينه جذب سرمايههاي خارجي را فراهم كند. قطر، كويت، عربستان، امارات و...از منابع مشترك انرژي با ايران برداشتهاي فراواني انجام ميدهند، اما ايران به دليل تحريمها نميتواند از ظرفيتهاي اقتصادي و راهبردي خود استفاده كند. محمدجواد ظريف به عنوان معمار برجام اخيرا در سخنراني كه در خانه انديشمندان داشت صريحا اعلام كرد كه ايران بايد موازنهسازي ميان شرق و غرب انجام دهد تا بتواند منافع كلان خود را محقق كند. ظريف از تلاش روسيه و چين براي سوءاستفاده از منابع ايران سخن گفت و اعلام كرد كه بدون موازنهسازي ميان شرق و غرب، ايران نميتواند ظرفيتهاي خود را ارتقا دهد. خوشبختانه ايران در عرصه منطقه سياست تنشزدايي را آغاز كرده است؛ از سرگيري روابط ايران و عربستان بخشي از اين تلاشهاست؛ اين تلاشها بايد در عرصه بينالمللي هم ادامه داشته باشد تا منافع ايران به صورت حداكثري محقق شود. ايران و امريكا هرگز با هم مستقيما چالشي نداشتهاند و همواره بر سر موضوعات حاشيهاي و ثالث به چالش رسيدهاند. حرف اين نيست كه همه مشكلات فراموش شود، بلكه مانند بسياري از كشورها ميتوان در عين رقابت و انتقاد از غرب، پروژههايي براي گفتوگو تدارك ديد.صحبتهاي علياكبر صالحي ميتواند آغازي براي دستيابي به يك پايان باشد. آغازي براي گفتوگو براي پايان دادن به تنازع ميان ايران و امريكا.