احتمالا مسوول زمان را پيدا كرديم
نيلوفر منزوي
چطور زمان گاهي بيش از آنچه توقعش را داريم به نظرمان طولاني ميرسد و گاهي وقتها هم يك هفته برايمان در چشم بر هم زدني ميگذرد؟ دانشمندان و فيلسوفان مدتها است كه دنبال كشف اين معما هستند. اينكه زمان چطور ناگهان ناپديد ميشود و گاهي بسته به چيزي كه در حال تجربه آنيم، كش بيايد؟ يك مطالعه جديد، بخشي از مغز را كه مسوول اينجور تجربه كردن زمان است، پيدا كرده است؛ البته دست كم در جوندگان! محققان دانشگاه آكسفورد و دانشگاه كالج لندن در بريتانيا و همچنين مركز شامپاليمو در پرتغال، طي آزمايشهايي روي موشها دريافتند كه كاهش سرعت يا افزايش سرعت فعاليت در ناحيه خاصي از مغز، نحوه قضاوت حيوانات را در مورد زمان تغيير ميدهد. اين آزمايشها روي بخش عميقي از مغز به نام جسم مخطط متمركز شد كه با برنامهريزي حركتي و عملي و تصميمگيري مرتبط است. در اين آزمايش، از تغييرات جزیي دما براي تنظيم فعاليت عصبي جسم مخطط استفاده شد. تياگومونتيرو بومشناس رفتاري از دانشگاه آكسفورد ميگويد: «درمطالعات قبلي از دما براي دستكاري پويايي زماني رفتارها، مانند آواز پرندگان استفاده شده است. خنك كردن يك ناحيه خاص مغزآهنگ را كند ميكند، در حالي كه گرم شدن آن را سرعت ميبخشد، بدون اينكه ساختار آن تغيير كند.» او ادامه ميدهد: « به نظرمان رسيد فاكتور دما ميتواند ايدهآل باشد، زيرا به طور بالقوه به ما اجازه ميدهد تا سرعت ديناميك عصبي را بدون ايجاد اختلال در الگوي آن تغيير بدهيم.» محققان از ايمپلنتها براي گرم كردن يا خنك كردن مغز موشها استفاده كردند. تجزيه و تحليل تحت بيهوشي نشان داد كه فعاليت جسم مخطط مغز با افزايش دما سرعت ميگيرد و با كاهش دما كاهش مييابد. هنگامي كه موشها هوشيار بودند، همين تغييرات در دما و فعاليت مغز با ادراك تغيير يافته از زمان در آزمايشهاي آزمايشگاهي نشان داده شد. جسم مخطط گرمتر و سريعتر به اين معني بود كه زمان با سرعت كمتري ميگذشت و برعكس، جسم مخطط سردتر وكندتر به اين معني بود كه در حال سريعتر گذشتن است. با اين حال، تغييرات دما (و تغييرات الگوي مغز) بر سرعت حركت موشها تاثيري نداشت، بلكه روي سرعت آنها براي تصميمگيري براي آغاز حركت اثر گذاشت. به نظر ميرسد كه درك سرعت گذر زمان و سرعت حركت توسط دو بخش مختلف مغز انجام ميشود. به عبارت ديگر، در حركت راكت يك تنيسباز، جسم مخطط زمان تاب خوردن راكت تنيس را كنترل ميكند، در حالي كه ناحيه ديگري از مغز سرعت چرخش واقعي را كنترل ميكند. محققان ميگويند كه اين ناحيه ديگر، ميتواند مخچه باشد؛ منطقهاي كه با كنترل و هماهنگي حركتي مرتبط است. دادههاي قبلي MRI نشان ميدهدكه عقدههاي قاعدهاي مغز نيز در زمانبندي انسان نقش دارند، اما تحقيقات بيشتري لازم است تا ببينيم اين موضوع دقيقا در بين گونههاي مختلف چطور است. ما مدام در حال استفاده از مفهوم زمانيم و هنگامي كه دركمان از آن مختل ميشود - براي مثال در پاركينسون - حركت و ادراكمان هر دو تحت تاثير قرار ميگيرد. اين مطالعه بر مكانيسمهاي دروني مغز پستانداران نور بيشتري ميتاباند. مونتيرو ميگويد: «رازهاي زيادي براي كشف وجود دارد. مثلا اينكه چه مدارهاي مغزي در وهله اول اين موجهاي زمانسنجي فعاليت را ايجاد ميكنند؟ چه محاسباتي، غير از نگه داشتن زمان، ممكن است انجام بدهند؟ چگونه به ما كمك ميكنند تا سازگار و هوشمندانه به محيط خودپاسخ بدهيم؟» اين تحقيق در «Nature Neuroscience» منتشرشده است.