خبر كوتاه، اما بهشدت ناراحتكننده بود. دست كودكي 10 ساله در لابهلاي پله برقي پل عابرپياده محله تختي گير كرده بود. حادثهاي كه درنهايت منجر به قطع دست اين كودك شد. اين خبر گرچه انعكاس فراواني در رسانهها و جامعه داشت، ولي تنها واكنش شهرداري به آن اطلاعيهاي كوتاه بود كه در آن، ضمن تلاش براي مبرا كردن مديران مربوطه آمده بود: «كودك در پله برقي كه در مسير پايينرو به صورت نشسته در حال حركت بوده و دست خود را روي سطح پله قرار داده بود، پس از رسيدن به سطح ثابت (صفحه كامپليت) انگشتان وارد دندانههاي پاياني پله برقي شده و به داخل كشيده شده كه پس از آن بلافاصله مكانيزم ايمني صفحه كامپليت درگير شده و فرمان خاموش شدن پله برقي صادر شده است.» اين حادثه نه اولين حادثه از اين دست بوده و نه آخرين. به عنوان مثال در سال 1391 رسانهها خبر از گير كردن بيش از 20 كودك دبستاني در پله برقي پل عابرپياده انتهاي بلوار سجاد مشهد و مجروح شدن آنها دادند. يا در سال 1400 در همان مشهد، مادر و پسر 5 سالهاي كه قصد سوار شدن به پله برقي داشتند بر اثر گير كردن پايشان داخل پلهها مجروح شدند. همچنين در حادثهاي ديگر كه در سال گذشته در چهارراه طالقاني مشهد رخ داد، پسر بچه هشت ساله به همراه والدين خود در اين پله برقي در حال حركت بود با افتادن و گير كردن پاي راستش دچار آسيب جدي شد كه با كمك آتش نشانان و استفاده از تجهيزات هيدروليك اقدامات لازم جهت رهاسازي فرد مصدوم انجام و بلافاصله جهت اعزام به مراكز درماني تحويل عوامل اورژانس شد. اينها البته بخشي از حوادثي بودند كه پله برقيها مسبب آن هستند. از سويي انعكاس گسترده خبر حادثه روز جمعه آنچنان بود كه اعضاي شورا را نيز وادار به واكنش كرد به گونهاي كه حجتالاسلام والمسلمين آقاميري در جلسه يكشنبه شوراي شهر تهران با بيان اينكه نصب پله برقي در معابر توجيه فني ندارد، گفت كه عمده پلهها مستهلك شدهاند و اين حادثه زنگ خطري براي حوادث بعدي است كه ميتواند اتفاق بدتري رخ دهد چرا كه اگر افراد روي آن بروند و چرخ دندهها در برود ممكن است آدم را داخل بكشد و چرخ دندهها بلاي جان مردم شود. او همچنين مدعي شد كه از ابتدا به شوراي شهر پيشنهاد كرده كه به جاي پله برقي مكانيزه، از رمپهاي هشت درصد استفاده شود. با تمام اين تفاصيل شهرداري همچنان اصرار دارد كه عنوان كند «سهلانگاري» والدين اين كودك عامل بروز حادثه بوده است. اما شايد تنها افرادي كه بتوانند در اين زمينه اظهارنظر كنند، كارشناسان و مهندسان ساخت و تعمير پله برقيها باشند. «عباس ابريشمي» رييس اتحاديه كشوري آسانسور، پله برقي و خدمات وابسته، يكي از همين متخصصان است كه برخلاف ادعاي شهرداري، در گفتوگو با «اعتماد» اعلام ميكند كه نبود نظارت كافي از سوي سازمان استاندارد و سيكل معيوب انتخاب پيمانكار براي خريد و نصب و نگهداري اين پله برقيها مسبب بروز چنين حوادثي است و بايد مديران مربوطه مورد بازخواست قرار گيرند. گفتوگويي در رد ادعاهاي مديران شهري.
همانطور كه ميدانيد مروري بر حوادث چند سال اخير نشان ميدهد كه هر از گاهي شاهد بروز رخدادهاي دلخراشي در بخش آسانسورها و به خصوص پله برقيهاي عمومي سطح شهرهستیم كه تقريبا در همه آنها اعلام شده كه به دليل نقص «طبيعي» پلههاي برقي يا قصور عوامل انساني مانند شيطنت بچهها، اين حوادث رخ داده است. به عبارتي مسوولان هميشه مدعي شدهاند كه نقص پلههاي برقي طبيعي است و همه آنها استاندارد هستند. اگر موافقيد گفتوگويمان را با همين موضوع شروع كنيم. اينكه واقعا تمام پله برقيهاي سطح شهرها و به خصوص تهران استاندارد هستند و از آن مهمتر اينكه بروز چنين حوادثي همانطور كه گفته ميشود، طبيعي است؟
اكثر اين حوادثي كه در پله برقيها رخ ميدهد، برميگردد به ترك فعل يكي از سازمانها. براساس ماده 15 قانون سازمان ملي استاندارد كه در آن به صراحت ذكر شده كه اولا نبايد قبل از تاييد استانداردهاي تعيين شده، اجازه بهرهبرداري از پله برقي صادر شود و ثانيا بايد به صورت دورهاي اين گواهي بهرهبرداري را بعد از بازديد تمديد كنند. اگر هم پله برقي فعال بدون داشتن گواهي وجود داشته باشد، بايد پلمب شود و بعد از اخذ گواهي استاندارد اجازه بهرهبرداري آن صادر شود. وقتي نظارتي صورت نميگيرد يا اين نظارت دقيق نيست، معلوم است كه بايد منتظر بروز چنين حوادثي باشيم.
يعني خود سازمانهايي كه متولي يا مالك نصب چنين پله برقيهايي هستند مقصر نيستند ؟
ببينيد براساس قوانين پيمانكاراني كه چنين پله برقيهايي را خريداري كرده يا نصب و نگهداري ميكنند، «بايد» از اتحاديه كشوري پله برقي و آسانسور كشور، مجوز صلاحيت سرويس اين وسايل را داشته باشند. اما در اكثر موارد مانند همين حادثهاي كه چند روز پيش اتفاق افتاد شاهديم كه پيمانكارهايي اين پله برقيها را نصب و نگهداري ميكنند كه نه تنها چنين مجوزي را ندارند كه حتي صلاحيت فني لازم را نيز به هيچوجه ندارند. در چنين مواردي به شخصه معتقدم بيشتر از هر كسي بايد مديراني كه اين مناقصهها را برگزار ميكنند و با چنين پيمانكاراني قرارداد ميبندند را مورد بازخواست قرار داد نه سازمانهايي كه اين مديران در آن كار ميكنند. چون اين مديران هستند كه در انجام وظايف خود قصور كردهاند و پيمانكار را تاييد صلاحيت كردهاند. مثلا در مورد اخير بايد از مديري كه مجوز و صلاحيت پيمانكار پله برقي مورد بحث را تاييد كرده، جوابگو باشد در مرحله بعد بايد شهرداري جوابگو باشد.
يعني شما معتقديد كه اكثر حوادثي كه رخ ميدهد ناشي از قصور در تاييد استانداردهاي پله برقيها يا چك كردن مداوم آنها يا نقص فني است. درست است؟
بله. دقيقا.
اما شهرداري و سازمان زيباسازي در اطلاعيهاي كه اخيرا منتشر كرده به راحتي مدعي شده كه بازيگوشي خود كودك دليل اصلي بروز چنين حادثهاي بوده است!
فكر ميكنم اگر دوستان كمي انصاف داشتند چنين مطالبي را عنوان نميكردند! كافي است فكر كنند كه الان وارد مجموعه يا برجي ميشوند و ميخواهند از آسانسور و پله برقي آن استفاده كنند. اما مسلما از وضعيت سلامت فني آنها كه خبر ندارند. حالا تصور كنند كه همراه خانوادهشان سوار چنين آسانسور يا پله برقي غيراستانداردي ميشوند و به دليل اهمال يك تكنسين يا نقص فني، دچار حادثه ميشوند. خب.... آيا اين مسوولان آن زمان هم همين استدلالها را خواهند داشت؟! چون آسانسور و پله برقي وسايلي نيستند كه شما قبل از سوار شدن به آنها بتوانيد صلاحيت و سلامتشان را تاييد كنيد. بلكه اين وظيفه پيمانكار يا مديران آن مجموعه است كه اين كار را انجام دهند. وقتي يك شركت تبليغاتي براي اينكه بتواند تبليغات در عرصه پل را بگيرد براي پلها پله برقي تامين و نصب ميكند بايد هم چنين اتفاقهايي رخ دهد.
ولي مديرعامل مترو چند وقت قبل در نشستي خبري اعلام كرده بود كه تمام پله برقيها و آسانسورهاي مترو گواهيهاي استاندارد لازم را دارند!
صحتسنجي اين ادعاها كه كاري ندارد. اگر دوستان همانطور كه ميگويند گواهي استاندارد دارند، آنها را كنار پله برقي و آسانسورها نصب كنند. در اينصورت حتي اگر هم اتفافي رخ دهد، اين سازمان استاندارد است كه بايد جوابگو باشد. البته به شخصه معتقدم كه شايد مهمترين اصل مغفول مانده، همان عدم نظارتهاي دقيق سازمان استاندارد باشد. يعني حداقل براي اولينبار كه اين پلهها به بهرهبرداري ميرسد، بعيد است كه كارشناسان استاندارد بروند و استاندارد بودن آن را تاييد كنند! يعني اگر هم بخواهند بروند، بعد از مدتي كه پلهها كارشان را آغاز ميكنند ميروند و بازديد ميكنند كه آن وقت هم به دليل اينكه پلهها به هر حال در حال كار كردن هستند، در برخي از اين بازديدها شايد بخشي از نواقص ناديده گرفته شود!
شهردار تهران هم اعلام كرده بود كه ميخواهد براي خبرنگاران يك تور بازديد از پلههاي برقي بگذارد كه البته بعد از نشست خبري مديرعامل مترو خود خبرنگاران نپذيرفتند. چون فكر ميكردند تخصصي در اين زمينه ندارند و نميتوانند در مورد صحت پله برقيها اظهارنظر كنند.
تحليل همكاران شما كاملا درست بوده است. چون صرف اينكه يك پله برقي كار ميكند دليلي بر سلامت فني آن نيست. بلكه بايد يك كارشناس آنها را به دقت و وقت گذاشتن بررسي كرده و اظهارنظر كند. بنابراين برگزاري چنين تورهايي عملا نشاندهنده صحت ادعاي مديران شهري نيست.
من زياد وارد نيستم ولي فقط همين قدر ميدانم كه وقتي درزهاي يك پله برقي آنقدر باز بوده كه دست يك كودك را به راحتي ببلعد و باعث قطع عضو شود، اين موضوع نبايد چندان «طبيعي» باشد بلكه نشاندهنده نقصي در آنهاست.
كاملا درست است. اصولا پله برقي نبايد هيچ منفذ بازي داشته باشد. اين اصلا عادي نيست. اين استدلال هم كه ميگويند كودك خودش مقصر است كه دست مادرش را ول كرده و شيطنت كرده و خودش دليل بروز اين حادثه بوده است، اصلا توجيه درستي نيست. اگر اينگونه بود وقتي يك ماشين با عابر پيادهاي تصادف ميكند هم بايد بگوييم عابر مقصر است درحالي كه براساس قانون هميشه خودرو و راننده آن مقصر هستند. چرا ؟ چون ميگويند ممكن است عابر نابينا بوده يا مشكل روحي-رواني داشته است و نتوانسته خطرات عبور از خيابان را درك كند. در اين مورد هم حتما يك نقص فني دخيل بوده است. به عنوان نمونه، ممكن است شانههاي بالايي يا پاييني پله برقي خراب باشند يا چند تا از دندانههاي شانههاي آن شكسته باشد كه در اين صورت ممكن است منفذي ايجاد شود كه بتواند دست كودكي را به داخل بكشد. ضمن اينكه تمام اين پله برقي بايد تكنسينهايي داشته باشند كه همانجا حاضر باشند تا در صورت بروز مشكل و حادثه يا نقص فني سريع وارد عمل شوند. ولي كمتر پله برقي را ميتوانيد پيدا كنيد كه تكنسين مستقر در محل داشته باشد.
گفتيد؛ مديراني كه مسوول خريد و تعيين پيمانكار پله برقيها هستند اصليترين متهماني هستند كه در اين حوادث بايد جوابگو باشند. ممكن است در زمان خريد پله برقيها نيز قصوري صورت بگيرد؟ مثلا پله برقيهاي دست دوم و با نقص فني خريداري شود؟ چون فكر نميكنم اين پله برقيها توليد داخل باشند.
فكر نميكنم در مورد خريد اين اتفاقهايي كه شما ميگوييد بيفتد. منتها مساله مهم اين است كه پلههاي برقي كه براي مكانهاي عمومي و سطح شهر در نظر گرفته ميشود بايد يكسري استانداردهايي را داشته باشد كه الان بسياري از پله برقيهاي نصب شده ما اين شاخصهها را ندارند. در مورد توليد آنها در داخل هم بد نيست بدانيد كه در داخل كشور امكان ساخت آسانسور فراهم شده است ولي در مورد پله برقي هنوز به چنين سطحي نرسيدهايم. يعني تمام پلههاي برقي يا وارداتي هستند و در داخل مونتاژ ميشوند.