يادداشتي به مناسبت چاپ كتاب ميراث باد
شمعي لرزان در رهگذار باد!
محمد معصومي
انتشار ترجمه تازهاي از كتابي كه قبلا براي نخستينبار در سال 1346 با نام ارثيه باد(1) چاپ شده بوده و اينبار با نام ميراث باد، روي پيشخوان كتابفروشي كرگدن آمده است من را واداشت تا در ادامه پژوهشهاي تاريخيام درباره روياروييهاي ايرانيان با نظريه داروين، به موضوع كتاب كه به گمانم هنوز زنده و در جريان است، نگاهي تاريخي بيندازم. چنانكه پيداست موضوع اصلي و مركزي اين نمايشنامه به محاكمهاي تاريخي مربوط است كه در پي نقض قانون ايالت تنسي-معروف به قانون باتلر- روي داده است. معلم زيستشناسي دبيرستاني در شهر دِيتون در ضمن درس به نظريه داروين و چگونگي پيدايش موجودات و انسان پرداخته و طبق قانون بايد محاكمه شود. اين مساله محلي و ايالتي، البته در دايره مرزهاي اين شهر و ايالت محدود نميماند و ناگزير به چالشي ملي بدل ميشود. در پي اين جنجال كه در روزنامهها هم بازتابي گسترده مييابد، دو تن از سرشناسان حقوقدان ايالات متحده به اين شهر ميآيند تا له و عليه اين معلم آشوبگرِ پرشور پنجهدرپنجه شوند. به اين ترتيب، داستان اين نمايشنامه حول برگزاري دادگاه محاكمه اسكوپس ميچرخد. فورا بايد اضافه كنم كه نويسندگان اين كتاب قصد نداشتهاند داستاني مستند بنويسند، بلكه بيشتر به اصل ماجرا نظر داشتهاند، از اين رو همه اسامي موجود در اين نمايشنامه ساختگي است. اين كتاب نخستينبار در سال 1955م/1334ش در ايالات متحده چاپ شد و با تاخيري سيساله -از سال برگزاري دادگاه در سال 1925م/1304ش- روايت اين دادگاه را با بياني دراماتيك به دست داد. سپس در سال 1960م/1339ش فيلم سينمايي دوساعته سياهوسفيدي هم از روي اين كتاب ساخته شد كه توانست ميزان تاثيرگذاري آن را بالا ببرد. همين جا پيشنهاد ميكنم كه علاقهمندان به اين موضوع در كنار خواندن كتاب، تماشاي لذتبخش فيلم را هم از دست ندهند؛ هر چند فيلم در برخي فرازها مطابق با كتاب پيش نرفته، اما تا حدود زيادي خط داستاني كتاب را مدنظر داشته است. اگر فيلم را به زبان انگليسي ميبينيد، متن ترجمه كتاب به كارتان خواهد آمد و شما را از خطرات زباني زيرنويسهاي شلخته نگه ميدارد.
از اين نكات كلي كه بگذريم به موضوع اصلي ميرسيم. در اين بخش لازم است قدري به عقب برگرديم و ريشهها را بكاويم. ايالت تنسي در سال 1925م قانوني را به تصويب ميرساند كه طي آن تدريس هر نظريه علمي كه منكر خلقت انسان آنگونه كه در كتاب مقدس آمده براي دانشگاهها و مدارس عمومي غيرقانوني قلمداد ميشود. هر چند در اينجا صرفا به خلقت انسان اشاره ميشود، اما از قراين پيداست كه منظور قانونگذاران تدريس نظريه تكاملي داروين بوده است. همين جا بد نيست اشاره كنم كه درباره اين دادگاه مشخصا از ابتداي سال 2000م تاكنون بيش از پنج كتاب مفيد به زبان انگليسي نوشته شده كه اغلب آنها را دانشگاههاي معتبر اروپا چاپ كردهاند. در اين كتابها به زواياي پنهان اين موضوع و علل پيدايش تفكرات ضدتكاملي از جنبههاي مختلف نظر شده است. اما همچنانكه گفتم چند نكته اساسي در اين ميان وجود دارد؛ يكي داستان پيدايش انسان متناسب با بافتار كتاب مقدس و ديگري كتابهاي درسي مدارس و نهايتا تضادي كه در اين ميانه وجود داشته و منجر به قرباني شدن معلم بيچاره شده است. گمان ميكنم از آنجا كه چنين مسالهاي ممكن است دامنگير هر جامعه مذهبياي باشد، بهتر است ما نيز قدري به مسائل موجود در آن دقت كنيم؛ همان موضوعاتي كه در گفتوگوهاي وكلاي مدافع، جستهوگريخته بيان و در كتاب ميراث باد ذكر شده است. نبايد فراموش كرد كه از ابتداي انتشار كتاب پيدايش گونههاي داروين در سال 1859م/1238ش هجمههاي فراواني همچون سيلي بنيانبرافكن از سوي كليسا به سوي او روان شد. اين مشاجرات در حالي شكل ميگرفت كه او در اين كتاب هيچ اشاره مستقيمي به نحوه پيدايش انسان نكرده بود و تا سال 1871م/1250ش كه كتاب تبار انسان در دو جلد منتشر شد، تقريبا جز در نامههاي خصوصياش در اين باره داوري نميكرد. شايد بتوان نخستين دادگاه شكلگرفته را در اين باره همان مشاجره معروف ميان توماس هاكسلي، دوست ديرين داروين و مدافع پرشور او و ساموئل ويلبرفورس، كشيش و اسقف مشهور دانست كه در آنجا اشاره ظريفي به پيدايش انسانها از ميمونها شده است (2) . همچنين از كاريكاتورهايي نيز كه در روزنامهها منتشر شدهاند، ميتوان به اين چالش الهياتي پي برد. كاريكاتورهايي كه به نوعي داروين را مسخره ميكردند. مقصود اين است كه گمان نكنيم نبرد ميان انديشههاي الهياتي و ديدگاههاي تكاملي به مرز جغرافيايي خاصي مرتبط است؛ از لندن و پاريس و تنسي تا تهران و لبنان و استانبول و كلكته، همه جا نوعي از اين مواجهات ديده ميشود. البته بايد اشاره كنم كه در هر نقطه دنيا با توجه به اقتضائات بومي و مذهبي و فرهنگي، عمق و درگيري مواجهات متفاوت است. من درباره تاريخ مواجهات ايرانيان از دوره قاجار به اين سو، در مقالاتم چيزهايي نوشتهام كه ميتواند به كار علاقهمندان بيايد. همچنين كتاب ديگري كه با نام مواجهه با داروين به همت نشر كرگدن منتشر شده نيز براي آشنايي با چالشهاي عربزبانان مفيد است.
باري در مقالهاي كه اخيرا منتشر كردهام، كوشيدهام كتابهاي درسي مدارس ايران را از عهد قاجار تاكنون از منظر چگالي درس تكامل بررسي كنم. در اين مقاله نشان دادهام كه در مقاطع گوناگون، با توجه به شرايط جامعه مباحث تكاملي به كتابها اضافه يا از آنها كاسته شده است. غرض اين است كه بگويم در ايران مشخصا از سال 1321ش/1942م كتابي با نام تكامل تدريجي موجودات زنده به قلم امين ميرهادي روي ميز دانشآموزان سال ششم متوسطه بوده كه اتفاقا مبحث تكامل انسان را نيز توضيح داده است. نميخواهم ادعا كنم ورود نظريه تكامل در ايران بدون چالش و در نهايت صلح و پذيرش كامل بوده، چراكه مخالفتهايي نيز با اين ديدگاهها از همان دوره قاجار ميشده و من در كتابي كه در دست انتشار است، سه رساله قاجاري در اين باره را تصحيح كرده و به دست دادهام. ولي بايد پذيرفت كه اغلب اين مخالفتها، ربط مستقيمي به نحوه پيدايش انسان و تعارض آن با كتاب مقدس مسلمانان نداشته است، بلكه بيشتر شامل موضوعات فلسفي و البته بيش از همه در مخالفت با ماديگرايي ناشي از نظريه تكامل بوده كه در محل خود بحثهاي گستردهاي ميطلبد.
در اين ميان، جالب است بدانيم كه تصويب چنين قانوني در ايالت تنسي، موجب اعجاب انديشمندان مسلمان شده است. چنين خبر مهمي، نخست در شعبان سال 1349ق در مجله الهلال با عنوان «جنگ امريكا با نظريه تكامل» چاپ ميشود و نويسنده ضمن توضيحي درباره چگونگي تصويب اين قانون، با شگفتي و تاسف از آن ياد ميكند. پس از اين، مجله تعليم و تربيت كه از سوي وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه، منتشر ميشده و از جمله مجلات روشنفكري و پيشتاز ايراني در طول چند دهه فعاليت بوده است در همان سال آغازين انتشار خود در شماره آبان و آذر سال 1304ش -درست در همان سال كه قانون تصويب شده است يعني 1925م- اين خبر را چاپ ميكند. نويسنده، عنوان مقاله را «قانون ضد تكامل» گذارده و در آن بيان ميكند كه «مجلس محلي ايالت تنسي از ايالات متحده امريكا قانوني وضع كرده است كه طبق آن، تدريس مبحث تكامل را در مدارس [عمومي] قدغن كرده.» از نظر نويسنده مجله اين قانون كه «صريحا بر ضد تقدم علم است در مجامع اروپا و امريكا هياهوي عجيبي بر پا كرده است.» ميبينيم كه نحوه بازتاب اين قانون در ايران، حتي زماني كه در كتابهاي درسي موضوع تكامل به صراحت ابراز نشده، حاكي از نوعي روشنبيني و عدم مخالفت با موضوع علم است.
نكته جالب ديگري كه به گمانم ذكرش لازم است اينكه در كتاب ميراث باد و نيز فيلمي كه از روي آن ساخته شده است، چنين القا ميشود كه ظاهرا معلم مدرسه، نظريه تكاملي داروين را از روي كتاب پيدايش گونهها يا تبار انسان، به دانشآموزان تدريس كرده و از اين رو كاري خلاف قانون مرتكب شده است. در حالي كه اسكوپس ضمن اينكه در خاطراتش تاكيد ميكند كه «نميتوان زيستشناسي را بدون توضيح نظريه تكامل درس داد»، جايي در كتاب ميگويد تدريساش از روي كتاب درسي زيستشناسي مدني A Civic Biologyبوده و او همان موضوعات را درس داده است. گفتني است اين كتاب كه از سال 1914م/1293ش چاپ شده تا همان سال نيز جزو منابع درسي دبيرستانها مخصوصا در ايالت تنسي بوده است. همچنين بايد توجه داشت كه موضوع نظريه تكاملي داروين، صرفا در چند بخش از اين كتاب و آن هم بهطور مختصر ذكر شده و اشاره مستقيم غليظي نيز به موضوع تكامل انسان، آنطور كه بخواهد به محتواي كتاب مقدس برخورد كند در آن ديده نميشود. اين نكات را از اين رو گفتم كه نشان دهم براي پاسخ دادن به پرسشهاي علمي و حتي الهياتي در باب علم-درست شبيه سوالاتي كه وكيل مدافع اسكوپس از طرف مقابل ميپرسد و براي پاسخ به هر كدام از آنها به تنهايي چند جلد كتاب لازم است؛ بهويژه پرسشهايي كه درباره نص كتاب مقدس و جايگاه دين در جامعه پرسيده ميشود و نيز ارزش دادن به قانوني كه در ايالت تنسي تصويب شده- توجه كردن به تاريخ آن علم ميتواند بسا مفيد باشد. آنچه در دادگاه محاكمه اسكوپس گذشت و طرح پرسشهاي جانداري كه هنوز هم ذهنهاي جستوجوگران را ميخلد، براي رسيدن به پاسخهاي روشن و روشمند محتاج آزادانديشي و آموختن مهارتهاي گفتوگو و پرسشگري و پاسخيابي است. بايد كوشيد اين مهارتها را همچون شمعي لرزان به دست جويندگان دانش داد و اگر جز اين باشد، بعيد نيست دادگاه اسكوپس بارها و بارها تشكيل شود. دادگاهي كه عرض خود ميبرد و زحمت ما ميدارد! اين يادداشت قرار نيست به نقد كتاب ميراث باد بپردازد و من صرفا قصد معرفي آن را در يك بستر تاريخي و با نظر به گذشته خودمان داشتم. اما همين جا بايد اشاره شود كه ترجمه گذشته كتاب، با اذعان به اينكه ترجمه قابل قبولي است، اما در برخي فرازها زبان روشن و گويايي ندارد و نيز قدري كهنه به نظر ميرسد. در كنار اين، ترجمه بخشهايي از آن نيز به گمانم چندان دقيق نيست. نهايتا اينكه به نظر ميرسد، داشتن ترجمه تازهاي از كتاب كه به زبان امروز نزديكتر بوده و دقت بيشتري در برگردان آن صرف شده، ضرورت داشته است.پژوهشگر تاريخ علم
1- جروم لارنس و رابرت لي، ارثيه باد، ترجمه حسين مسعوديخراساني، تهران: سازمان كتابهاي جيبي با همكاري موسسه انتشارات فرانكلين، چاپ اول، 1346، 140صفحه. گفتني است اين كتاب در سال 1397 مجددا تحت نظارت خانواده مترجم مرحوم با مقدمهاي كه درباره فعاليتهاي علمي ايشان نوشته شده در انتشارات شمشاد مشهد چاپ شده است.
2- اين مناظره در بيشتر كتابهايي كه به زبان فارسي در ايران منتشر شده در دسترس است.