• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۷ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5568 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۷ شهريور

زنجان و چاقوهاي چشم‌نوازش

مرجان يشايايي

تا به زنجان نرويد، باور نخواهيد كرد كه صفت چشم‌نواز مي‌تواند سخت برازنده جسمي مانند چاقو باشد. زنجان، استاني كوچك در شمال غرب كشورمان با مردماني ترك‌زبان و كوشا، از ديرباز مركز توليد چاقو بوده است، هم به عنوان صنايع دستي و هم به عنوان وسيله‌اي كاربردي و دم‌دستي. يادداشتم را با چاقوهاي زنجان آغاز كردم كه مي‌تواند نشان‌دهنده هويت آنجا باشد و از آنجا اهميت بسيار دارد كه در هنگامه‌اي كه اجناس فيك و غيرفيك چيني و غيره بازارهاي ما را تصاحب و توليدكنندگان داخلي را از ميدان به در كرده‌اند، ديدن مغازه‌هاي چاقوفروشي رنگ به رنگ و متنوع و زيبا، نشان‌دهنده يك اقتصاد محلي قوي و پوياست كه نه تنها توانسته سرش را بالاي آب نگه دارد، بلكه هر روز بر غنا و كيفيت و زيبايي محصول خود بيفزايد. آرمي به زبان فارسي كه بر تيغه اغلب اين چاقوها حك شده، اميدوارمان مي‌كند كه غير از كشاورزي اغلب سنتي و غيرمكانيزه كه امروز بي‌حساب و كتاب منابع آبي ما را مي‌بلعد، از راه‌هاي ديگر هم مي‌توان اقتصادهاي كوچك محلي را بارور نگه داشت و از منافع اقتصادي و اجتماعي آن بهره برد.
زنجان اما تنها چاقو نيست، هم درون و هم بيرون شهر، مانند اغلب شهرهاي ايران، پر است از ردپاي تاريخي سخت يا آسان كه اين مردم با همدلي و قبول تكثر از سر گذرانده‌اند. حتي مي‌توانيد در اطراف شهر ويرانه‌هاي يك معبد را با نقش اژدها بر سر در آن پيدا كنيد كه گواه نفوذ فرهنگ چين و مغولستان در عصر ايلخانان بوده يا مقبره چلبي‌اوغلي را ببينيد كه نماد رونق صوفي‌گري در بخش‌هايي از تاريخ زنجان بوده.
قدم اول براي بازديد از ديدني‌هاي زنجان، بازديد از موزه مردم‌شناسي رختشويخانه است. در سال ۱۳۰۷ علي‌اكبر خان توفيقي شهردار وقت زنجان براي رفاه حال زنان رختشويخانه را ساخت كه در هيچ جاي ايران يافت نمي‌شد. آب رختشويخانه از قنات قلعه‌چي حاجي ميربهاءالدين تامين و در مخزن بزرگي انبار مي‌شده است. استفاده از رختشويخانه براي همه افراد با هر طبقه و قشري رايگان بوده و مي‌توانستند به صورت شبانه‌روزي از رختشويخانه استفاده كنند. راهنمايان ميراث كه همراه‌مان بودند و هر نكته‌اي را با خوشرويي به تفضيل پاسخ مي‌دادند، به خانه ذوالفقاري، خانه قاجاري كه الان موزه شده، راهنمايي‌مان كردند. خانه ذوالفقاري در زنجان را بايد حتما ديد. به دو دليل مهم: اول جلوي در خانه مجسمه سنگي قوچ‌هايي كه نماد باروري و بركت هستند و بعد مردان نمكي، چند معدنچي گرفتار در معدن نمك در زمان هخامنشي كه هنوز استخوان‌ها و لباس‌هاي تن‌شان را نمك حفاظت كرده تا اينكه سال 1372 در معدن نمك چهرآباد استان زنجان آنها را يافته و در ويترين‌هاي موزه گذاشته‌اند. چه خوب كه زنجان مانند بسياري از شهرهاي ايران در پي كشف هويت تاريخي منحصربه‌فرد خود است.
اما بدون گفتن از گنبد سلطانيه كه چشم زنجان است، گفتن از اين شهر لطفي ندارد. بنايي بي‌اندازه زيبا و باشكوه، باقيمانده از دوران حكمفرمايي آلجايتو، هشتمين فرمانرواي مغول در ايران كه با گرويدن به اسلام نام خود را سلطان محمد خدابنده گذاشت. گنبد مانند گوهري رو به آسمان فيروزه‌اي در دشت‌هاي اطراف زنجان مي‌درخشد؛ گواه آنكه فرهنگ ايراني حتي مغول‌ها را هم سازنده و مهربان كرده. وارد گنبد كه مي‌شويد، داربست‌ها را هنوز داير مي‌بينيد كه يادگار حضور كارشناسان ايتاليايي براي مرمت بنا پيش از انقلاب است. با وقوع انقلاب اسلامي كارشناسان ايتاليايي رفتند، اما داربست‌ها هنوز سر پا هستند تا به فراخور بودجه‌اي كه گاه و بي‌گاه مي‌رسند، ياريگر مرمت‌كاران ايراني باشند كه مي‌خواهند چشم و چراغ زنجان را از آسيب‌هاي گذر زمان حفظ كنند. به قول بهروز مرباغي، معمار و مدرس دانشگاه: «اين مهم است كه شاهكار به اين عظمت در عرض فقط ده سال ساخته‌ شده و سه سال هم براي تزيينات آن وقت صرف شده. اگر چنين افتخاري از ديدن اين بنا حس مي‌كنيم، اين تاسف را هم بايد داشته ‌باشيم كه چه شده عمارتي را كه در سيزده سال ساخته شده، شصت سال است دست گرفته‌ايم مرمتش كنيم، هنوز به جايي نرسيده‌ايم. آن زمان چه اقتدار و مدنيتي بوده كه الان نيست؟! اين گنبد عزيز سايه‌اش را از روي شهر برنخواهد داشت. بالاخره روزي مي‌رسد كه مردم سلطانيه به خود آيند و قدر و ارزش اين سايه را بدانند.»
كارشناس ارشد جامعه‌شناسي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون