درباره تعويق دربي به يك زمان نامعلوم
شايعات را باور كنيم يا بيسوادي شما را؟
غرق شدن همهچيز حتي برگزاري يك مسابقه فوتبال در هالهاي از عدم قطعيت و درگير با مسائل غيرفوتبالي خيلي آزاردهنده است. در فضاي مجازي، در صحبتهاي دوستانه يا ديالوگهاي چند آدم غريبه كه دقايقي با هم همكلام ميشوند اين چيزها شنيده ميشود: «معلومه چرا دربي رو انداختن عقب» يا «عمدا نميذارن بازيها با تماشاچي باشه و دربي هم ميخوان بدون تماشاگر برگزار كنن» يا «عمرا نميذارن دربي فلان موقع برگزار شه».
ميزان بياعتمادي به صحبتهاي مقامات از همين حرفها مشخص ميشود. مردم استدلال ميكنند كه اين حجم از اتفاقي بودن مسائل حساس در برهههاي خاص ممكن نيست. آنها فقط ميخواهند صادقانه طرف صحبت قرار بگيرند و فضا از اين حالت بياعتمادي و عدم قطعيت خارج شود.
اين بحثي نيست كه فقط مربوط به امروز باشد. امروز مساله دربي است. در گذشته چيزهاي ديگر بوده و احتمالا در آينده مسائل متفاوت.
دربي 102 تهران طبق اعلام سازمان ليگ قرار بود قبل از فيفادي شهريور باشد. زماني كه قرعهكشي ليگ جديد برگزار و مشخص شد دو تيم استقلال و پرسپوليس بايد در هفته پنجم به مصاف هم بروند، سهيل مهدي گفت شرايط به شكلي است كه حتما بايد دربي قبل از اردوي تيم ملي برگزار شود. او گفت: «13 شهريور فيفادي خواهد بود و ما در بازه زماني ۹ تا ۱۱ شهريور ميتوانيم هفته پنجم را برگزار كنيم. به هر حال نميتوانيم اين هفته را به بعد از فيفادي موكول كنيم.» مهدي تاكيد كرد موكول كردن دربي به بعد از فيفادي باعث فشرده شدن ليگ و بروز مشكلات خواهد شد.
اما هرچه به تاريخ مورد نظر نزديك شديم گمانهزنيها در مورد برگزاري دربي بيشتر و بيشتر شد. اصرار به عدم صدور مجوز براي حضور تماشاچيان براي بازيهاي برگزار شده در تهران و بحثها در مورد مسائل غير فوتبالي آتش گمانهزنيها را شعلهور كرد. در نهايت هم مشخص شد بازي دو تيم در دربي تهران به بعد از فيفادي شهريور موكول خواهد شد؛ يعني 10 روز پاياني شهريور. اين تاريخ در شرايطي اعلام شد كه خيلي بعيد به نظر ميرسيد نهادهاي تصميمگير به خاطر همزماني آن با اتفاقات سال گذشته با آن موافقت كنند .
در نهايت روز جمعه نايبرييس فدراسيون فوتبال گفت دربي به اوسط مهر موكول ميشود! او در يك برنامه تلويزيوني گفت به خاطر بازيهاي تيم ملي دربي تهران در شهريور برگزار نميشود و بعد از آنكه مجري گفت با اين تفاسير بعيد است بازي به اواسط مهر برسد و احتمالا ميافتد اواخر مهر، منصور قنبرزاده حرف او را تاييد كرد!
روز گذشته شايعه ديگري نيز به گوش رسيد مبني بر اينكه ممكن است تنها هفته پنجم مسابقات كه دربي در آن برگزار ميشود به تعويق بيفتد و بازيهاي هفته ششم بعد از فيفادي انجام شود. گفته شد مربي استقلال كه قرار است دو بازيكن اصلياش براي تيم ملي اميد به ميدان بروند گفته حاضر نيست در اين شرايط پا به دربي بگذارد و به همين دليل بازي دربي به تعويق ميافتد! در صورتي كه چنين اتفاقي بيفتد و فقط دربي به زمان ديگري موكول شود هر ناظري حق دارد متعجب شود چرا كه مگر ميشود با چنين استدلالي يك هفته از بازيها را به تعويق انداخت و شيفت كرد به هفته بعدي؟ آيا جواد نكونام كه حاضر نيست بدون بازيكنان اصلياش به مصاف پرسپوليس برود حاضر ميشود با تيم نصفه و نيمه مقابل ساير تيمها قرار بگيرد؟
تعويق تقريبا 40، 50 روزه ليگ به خاطر بازيهاي ملي و برگزاري مسابقات بازيهاي آسيايي هانگژو مساله باورپذيري نيست. چنين تعويقهايي در بازيهاي ليگ در هيچ كجاي دنيا ديده نميشود و طبيعتا براي فوتبال ما هم قابل قبول نيست. در اين شرايط تنها دو فرض باقي ميماند: يا پذيرفتن شايعات يا قبول اين مساله كه مديران فوتبال ايران هيچ دركي از مديريت ندارند و ميتوانند يا وسط ليگ و در حالي كه تازه 4 هفته از شروع آن گذشته اندازه يك تعطيلات تابستاني مسابقات را تعطيل كنند يا يك هفته را نديد بگيرند و بروند سراغ هفته بعد! فرض دوم خيلي دور از واقعيت نيست چرا كه قبلا همين مديران نشان دادهاند تا چه حد در تصميمگيري اشتباه دارند اما اين اتفاق براي بيسوادترين مديران هم قفل است. در نتيجه بايد به همان فرض اول رجوع كرد. فرضي كه ميگويد مثل خيلي از اتفاقات ديگر نظير تغيير و تحول در فدراسيون، انتخاب مديران باشگاهها مخصوصا استقلال و پرسپوليس، مسائل مربوط به ورود تجهيزات و تكنولوژيهاي جديد به فوتبال به خاطر تصميمات نهادهاي غير فوتبالي است و فدراسيون و سازمان ليگ در اين ميان كارهاي نيستند.
در اين شرايط تنها نقدي كه به مديران تصميمگير فوتبال ميتوان وارد كرد اين است كه چرا با اين شرايط همچنان در مسند كار ماندهاند و آيا بهتر نيست وظيفه برنامهريزي مسابقات، ساماندهي تماشاچيان، انتخاب نفرات و مسائل ديگر را به صورت رسمي به همان نهادهايي كه خارج از فوتبال نشستهاند محول كرد و همه را از شر اين همه شايعه و گمانهزني نجات داد؟