محمد ابراهيم ترقينژاد / مذاكرات هستهيي ميان ايران و گروه 1+5 روز دوشنبه هفته گذشته به پايان رسيد و به تمديد هفت ماه و هفت روزه گفتوگوها منجر شد. از همان ايام مذاكرات به نقش كشورهاي عربي و به خصوص عربستان در مذاكرات نظرات و تحليلهايي بسياري صورت گرفت. سفرهاي سعودالفيصل به مسكو، پاريس و در آخر وين و ديدارهاي دوگانهاش با جان كري و تماس ويدئوكنفرانسي وزير امور خارجه امريكا با برخي از وزراي امور خارجه كشورهاي عربي اين سوال را پيش آورد كه كشورهاي عربي و به خصوص عربستان چه نقشي در مذاكرات ايفا كردند. عربستان به چه ميزان در عدم رسيدن به توافق نهايي موثر بوده است. تحليلگران در اين باره نظرات متفاوتي داشتند. بسياري از تحليلگران از تلاشهاي ويژه عربستان در عدم توافق سخن گفتند و برخي نيز عربستان و كشورهاي عربي را در جايگاهي ندانستند كه بخواهند در مذاكرات اخلالي ايجاد كنند اما امير موسوي رييس مركز مطالعات استراتژيك معتقد است كه عربستان در مذاكرات اخير نماينده گروه فشار بر اوباما براي عدم توافق با ايران بوده است كه در اين راستا نيز تلاشهايي عملي و آشكار داشته است. اين تحليلگر مسائل سياست خارجي در گفتوگو با «اعتماد» از ضررهاي عربستان و برخي از كشورهاي منطقه در توافق ايران با 1+5 سخن ميگويد و البته اين نكته را نيز متذكر ميشود كه ديگر تلاش براي عدم توافق با ايران امكانپذير نيست و كاري كه عربستان يا هر گروه فشاري كه در جهت عدم توافق حركت ميكنند، فقط در تاخير در توافق موثر خواهد بود. مشاور سابق وزير دفاع در اين گفتوگو با اشاره به پيامهاي ايران به عربستان، از رويكردهاي احتمالي اين كشور در قبال ايران سخن ميگويد. وي در اين گفتوگو به نقشي كه آيتالله هاشمي در بهبود روابط ايران و عربستان نيز ميتواند ايفا كند، گريز ميزند. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با امير موسوي در پي ميآيد:
در طول مذاكرات اخير در وين شاهد تحركاتي جدي از سوي برخي كشورهاي عربي و بالاخص عربستان در رابطه با پرونده هستهيي ايران بوديم. سعودالفيصل سفرهايي به مسكو، پاريس و وين داشت و دو بار با وزير خارجه امريكا ديدار داشت. ارزيابيتان از نقش كشورهاي عربي و بالاخص عربستان در مذاكرات هستهيي ايفا كردند، چيست؟
عربستان سعودي به نمايندگي از گروه فشار عليه اوباما حركت ميكرد يعني با وزن عربستان اقدام نميكرد چرا كه عربستان عددي نيست كه بخواهد در مذاكرات ايران با شش قدرت جهاني اخلالي ايجاد كند و موجب جلوگيري از يك حركت جهاني شود. عربستان نماينده گروههاي مخالف توافق با ايران بود.
درباره اين گروه مخالفان بيشتر توضيح ميدهيد؟
بخشي از اين مخالفان در امريكا حضور دارند كه جمهوريخواهان، لابي حامي رژيم صهيونيستي و برخي از مخالفان نظام جمهوري اسلامي مقيم امريكا آن را تشكيل ميدهند. اين افراد و گروهها تحركات جدي و مستمري در امريكا و اروپا داشتند. در منطقه نيز مخالفاني جدي حضور دارند كه مخالف توافق ايران با 1+5 هستند.
اينها چه كشورهايي هستند؟
عربستان سعودي از نظر سياسي متضرر ميشود چراكه احساس ميكند نقش و اعتبارش با اين توافق در منطقه كاسته ميشود و در حاشيه قرار ميگيرد و جمهوري اسلامي ايران با اين توافق اعتبار و جايگاهش چند برابر ميشود. رژيم صهيونيستي نيز متضرر ميشود و با توافق هستهيي احساس ناامني ميكند و ميداند كه با توافق قدرت مقاومت در منطقه افزايش مييابد لذا راضي به هر نوع توافقي ميان ايران و 1+5 نيست. تركيه نيز با توافق متضرر ميشود چراكه از قبل تحريمها، سود دهها ميليارد دلاري در سال كسب ميكند چراكه جمهوري اسلامي ايران از سيستم بانكي آنها در شرايط تحريم به خوبي استفاده ميكند و آنها از اين مساله سود بسيار كلاني ميبرند. يادمان ميآيد كه پارسال در خصوص بحث بابك زنجاني و رضا ضراب، رقم 80 ميليارد دلاري نيز اعلام شد كه اين عدد، به غير از طلاها و مسائل ديگر است. به هر حال، سه قدرت منطقهيي با توافق ايران و 1+5 به يك شكلي زيان ميبيند و با توجه به اينكه آنها همپيمانان و شركايي در منطقه و جهان دارند تلاش ميكنند كه توافق صورت نگيرد اما عربستان به نمايندگي از همه گروههاي منطقهيي و جهاني در دور اخير مذاكرات تحركات علني انجام داد. مابقي كشورها پنهاني بود و حتي رژيم صهيونيستي نيز تحركاتش پنهاني بود و به شكل مستقيم نبود اما مشاهده ميكنيم سعودالفيصل تحركاتش فيزيكي بود و حتي در لحظه آخر نيز در وين حضور يافت و جان كري را به هواپيمايش دعوت كرد و تلاش كردند در رسيدن به توافق، تعليق ايجاد كنند چراكه همه گروههاي مخالف ميدانند كه نفي توافق امكانپذير نيست و تنها ميتوانند در رسيدن به توافق تاخير ايجاد كنند.
فكر ميكنيد ديدار آخري كه سعودالفيصل با جان كري در هواپيمايش در وين داشت، چقدر در تاخير رسيدن به توافق موثر بود؟
عربستان دو هدف را دنبال ميكرد و تركيه و رژيم صهيونيستي هر كدام يك هدف. تركيه براي اينكه وضعيت اقتصادياش را بازسازي كند و خود را آماده كند كه نميتواند تا آخر از اين شرايط بهرهمند شود، ميخواهد جايگزين ايران را پيدا كند و تدابير اقتصادي را فراهم كند تا اگر جمهوري اسلامي ايران از خدمات بانكي آنها مستغني شد، ضربه بزرگي به اقتصادش وارد نشود. رژيم صهيونيستي مشكل امنيتي دارد و حداقل نيازمند به يك فرصت چند ماهه بود تا گنبد آهنينش را ترميم كند و كمكهاي بيشتري را از كشورهاي غربي بگيرد، چه كمكهاي مالي و چه كمكهاي تسليحاتي و نظامي و اطلاعاتي ولي عربستان سعودي دو درخواست دارد كه يكي مبتني برخوشبيني من و ديگر بدبينانه. در رويكرد خوشبينانه، عربستان ميخواهد در طول اين هفت ماه روابط سياسي خود با ايران را بازسازي كند و ميخواهد روابطش را نه بعد از توافق بلكه قبل از توافق بهبودببخشد چرا كه بهبود روابط با ايران بعد از توافق براي عربستان حالت شكست دارد و گويي حالت اجبار را براي عربستان تداعي ميكند. بنابراين ميداند هر وقت اراده بهبود با ايران را داشته باشد، ايرانيها به دلايل متعدد پذيرايشان خواهند بود. اما حالت بدبينانه اين است كه آنها در حال تداركات و تدابيري در منطقه هستند كه اين تدابيرشان،بتواند جمهوري اسلامي ايران پس از توافق را مهار يا ايران را در مذاكرات پيش رو تضعيف كند. تقويت مناطق نفوذ در منطقه خاورميانه، عقبنشيني ايران از مناطق تحت نفوذش مانند لبنان، سوريه، عراق وبحرين و... كه عربستان در آنجا حضور ايران رامزاحمت براي خود ميبيند؛ لذا تلاشها و برنامهريزيهايي ميكنند كه بهطور مثال، در حال آموزش نيروهاي مخالف بشار اسد وبرنامهريزيهاي جديدي براي افراطيون و داعش هستند. الان داعش دو ماموريت دارد؛ يكي برخورد با كردهاست و ديگري برخورد با حزبالله و بحث بغداد و دمشق فراموش شده است. بنابراين نقشههايي دارند و ميپندارند كه اين نقشهها، نتيجه ميدهد و جمهوري اسلامي با اقتدار كمتر و ضعيفتر وارد مذاكرات ميشود و امتيازهاي بيشتري نيز خواهد داشت و از برخي مواضع خود عقبنشيني ميكند. من فكر ميكنم عربستان در حال پيش رفتن به اين سمت است و اين كشور هيچ آمادگي براي توافق ايران با 1+5 ندارد و ميخواهد در اين مدت، زمان بخرد در حالي كه جمهوري اسلامي ايران دو حركت مثبت در خصوص عربستان انجام داد؛ يكي اينكه آقاي امير عبداللهيان را راهي عربستان كرد كه پيام بسيار خوبي بود و بحثهاي خوبي در رياض صورت گرفت. همچنين در حاشيه اجلاس عمومي سازمان ملل در نيويورك، آقاي ظريف به ديدار سعودالفيصل رفت ولي ايران پاسخ مناسبي دريافت نكرد. اين در اقدام به غير پيامهايي است كه آقاي روحاني و ساير مقامات ارشد نظام ميدهند و بسيار تمايل دارند كه ايران و عربستان مشكلاتشان را حل و فصل كنند و اختلافات را كنار بگذارند ولي متاسفانه عربستان پاسخي نداده است و از دو طريق با ايران برخورد ميكند؛ يكي از طريق ابزار نفت است كه در اجلاس اخير اوپك ديديم چه برخوردي داشت. هم قيمت نفت را پايين آورد وهم سقف توليد را افزايش داد. هماكنون عربستان تلاش ميكند كه قيمت نفت را به بشكهيي 55 دلار برساند تا از اين طريق كمر اقتصاد ايران را خم كند. در اجلاس اوپك لجبازي و فشار آنها را ديديم كه ضربه اقتصادي به ايران وارد كردند و اميدوارند در ماههاي آتي، اقتصاد ايران را فلج كنند تا شايد ايران كوتاه بيايد. طريق دوم برخورد با ايران، بحث امنيتي است و از اشكال مختلف با همپيمانمان ايران برخورد ميكنند.
آقاي موسوي! شما از اين سناريوها و تحليلها سخن گفتيد يك نظري نيز ميان برخي تحليلگران وجود دارد مبني بر اينكه عربستان به دنبال فشار بر غرب است تا امتيازاتي را از آنها بگيرد. نظر شما در اين باره چيست؟
عربستان، تركيه و رژيم صهيونيستي متوجه شدهاند كه نگاه غرب به جمهوري اسلامي ديگر نگاه سنتي نيست. من فكر ميكنم غربيها تصميمشان را گرفتهاند و نسبت به آينده منطقه ديدگاه جديدي دارند و در اين نگاه، به اراده ملت ايران ميخواهند احترام بگذارند و به جمهوري اسلامي ايران به عنوان همكار خوب مينگرند كه حلال مشكلات هم ميتواند باشد. پيام رييسجمهور امريكا به مقام معظم رهبري براي چهارمين بار نشاندهنده اين نگاه است كه عصبانيت مخالفان توافق را نيز به همراه دارد و احساس ميكنند كه غربيها و به خصوص امريكاييها نگاهشان عوض شده است...
در اين راستا نيز يكي از رسانههاي عربي خبري را منتشر كرد كه اوباما به يكي از شاهزادگان سعودي گفته است كه عربستان بايد روابطش را با ايران بهبود ببخشد.
بله. اين شواهد نشان ميدهد كه امريكاييها ميخواهند هم عربستان را آرام كنند و هم ايران را به همراه داشته باشند. تجربه يك دهه نيز به آنها ثابت كرده است بدون همكاري ايران هيچ مسالهيي قابل حل نيست و دريافتهاند كه ايران بسيار قوي و با نفوذ است. كشورها و سران عرب فقط پول دارند و به غير از كارهاي تخريبي كار ديگري نميتوانند بكنند. از سوي ديگر، عربستان شايد به دنبال تضييع وقت است تا زمان رياستجمهوري اوباما به پايان برسد و جمهوريخواهان بر سر كار بيايند.
برخي از صاحبنظران كشور ما نيز معتقدند كه باتوجه به پيامهاي مثبت كشورمان به عربستان در مدت اخير، از ظرفيتهاي كساني مانند آيتالله هاشميرفسنجاني استفاده كرده و روند بهبود روابط با عربستان را از اين طريق تسريع ببخشيم. آيا شما نيز به اين مساله اعتقاد داريد؟
جناب آقاي روحاني، هم در زمان كانديداتوري و هم در زمان رياستجمهوريشان، پيامهاي بسيار مثبتي به عربستان دادهاند كه اين پيام بيانگر اراده نظام نيز هست ولي همانطور كه گفتم پاسخ درخور و مناسبي دريافت نشد. البته بايد گفت آقاي هاشمي از جايگاه خوبي در جهان عرب و مخصوصا عربستان برخوردارند. ايشان در زمان رياستجمهوريشان موفق بودند و توانستند بسياري از اختلافات و مشكلات را حل و فصل كنند و روابطمان به يك آرامش نسبي رسيد. اگر قرار باشد اين ماموريت از سوي آيتالله هاشمي صورت گيرد، نيازمند دو عامل اساسي است تا اين ماموريت به خوبي انجام شود، اول نيازمند اراده جدي عربستان است كه متاسفانه نشانهيي از عربستان بروز نكرده است. خيلي راحت با يك گفتوگوي خوب و همهجانبه مشكلات قابل حل و فصل است چراكه امريكا بعد از 35 سال دريافته كه بايد از طريق مذاكره و گفتوگو مشكلاتش را با ايران حل كند، چه برسد به عربستان. عامل دوم، نيازمند اجماع و وفاق ملي و دروني است يعني نيازمند يك هماهنگي بالا با مقام معظم رهبري و دولت و دستگاه ديپلماسي است كه در اين صورت، اقدام و ماموريت آيتالله هاشمي بسيار كارساز و مثبت خواهد بود چراكه آيتالله هاشمي همزبان سعوديها را ميفهمد و هم به بحثهاي فقهي، سياسي و تاريخي تسلط دارند.
در صحبتهايتان از دو رويكرد احتمالي عربستان در اين مدت 10 ماهه سخن گفتيد حال فكر ميكنيد عربستان به كدام رويكرد متمايلتر است؟
توافقاتي در نيويورك ميان آقايان ظريف و الفيصل صورت گرفت كه بايد اجرا ميشد ولي به محض آنكه آقاي ظريف و كري در نيويورك با هم ديدار كردند، وزير خارجه عربستان حمله كرد و اين نشان ميدهد آنها بسيار حساسيت دارند و سريع عصباني ميشوند. آنها بايد بپذيرند كه ايران منافعي دارد و آنها نيز منافعي دارند. به نظرم بايد يك كميته در سطح بالا تشكيل شود كه بهترين حالتش در سطح وزراي خارجه است تا در اين كميته در خصوص اختلافات اسلامي يكجانبه عمل نكند كمااينكه تاكنون نيز اينگونه عمل كرده است و منافع عربستان را در نظر گرفته است بنابراين فكر ميكنم حركت آقايان هاشمي، ظريف و حتي روحاني مثبت است و در حل اختلاف موثر خواهد بود و منطقه و جهان اسلام از اين اقدامات سود خواهند برد.