چرا از سرمايه انساني سينما حمايت نميشود
آرمان رهگذر
آرمان رهگذر
معلوم نيست ما، سازندگان آثار انيميشن در ايران هم ميتوانيم خودمان را جزوي از سينماي ايران بدانيم و روز ملي سينما را گرامي بداريم يا هنوز هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان سينمايي ما را همچون وصله ناجور و ناهماهنگي در اين سينما ميبينند كه نميدانند بايد با آن چه كار كنند؟!
ولي بگذاريد به عنوان تهيهكننده انيميشن و مدير سرمايه انساني كه بيشتر از ۱۵ سال است به واسطه همراهي و همكاري با برادرم، اشكان رهگذر (كارگردان انيميشن) در حوزه ساخت و توليد انيميشن فعاليت دارم و عمري را در اين راه گذاشتهام، اذعان كنم كه اين مصرع از مولانا، «بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم» حكايت ارتباط ما توليدكنندگان انيميشن با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان زيرمجموعه اين وزارتخانه، سازمان سينمايي است. چراكه در تمام طول اين سالها، من و برادرانم (اشكان و احسان رهگذر) در راه توليد ملي، كارآفريني، ارزآوري، گسترش بازار انيميشن ايران و اعتمادسازي به سازندگان ايران، بياغراق آموزش بيش از پانصد، ششصد نفر از فارغالتحصيلان و دانشجويان در حال تحصيل در رشتههاي مرتبط و به دست آوردن موفقيتهاي متعدد جهاني كوشيدهايم، از اين وزارتخانه نه حمايتي ديديم و نه همراهي يا همدلي.
آن از وضعيت اكران انيميشن سينمايي «آخرين داستان» كه ۱۰ سال صرف آن كرديم و توانستيم ۱۵ جايزه بينالمللي بگيريم و در ۳۲ كشور به اكران و نمايش بگذاريم گاهي در سينماها و گاهي در پلتفرمهاي سرگرمي، اما در كشور خودمان به ما گفتند چون شما واجد شرايط حضور در جايزه اسكار شديد براي ما زشت است كه انيميشن شما در ايران اكران نشده باشد. پس زحمت كشيده و اكران محدودي به صورت تكسانسهايي محدود در سالنهايي محدود به فيلممان دادند. درست است كه سال قبلش اولين سيمرغ بلورين انيميشن را به «آخرين داستان» اهدا كردند، بعد از ساليان متمادي كه انيميشنسازان ميگفتند و ميخواستند كه فجر مانند جشنوارههاي جهاني ديگر، انيميشن را كنار فيلمهاي زنده در رقابت بپذيرد و چه بسا كه شايد جايزه بهترين فيلم را نه به يك فيلم زنده، بلكه به يك انيميشن اهدا كند. اما دلتان را خوش نكنيد، همان سيمرغ بلورين هم برايشان اهميت چنداني نداشت، در همان دوره جشنواره فيلم فجر انيميشن سينمايي «آخرين داستان» را در سينماي اصحاب رسانه در اولين سانس صبح گذاشتند تا فقط خودمان به تماشاي اثرمان بدون حضور اصحاب رسانه بنشينيم. درست است كه كلمه «پويانمايي» در كنار اسم مركز گسترش سينماي مستند و تجربي قرار گرفت و مقامي به عنوان «معاونت انيميشن» در اين مركز راهاندازي شد كه بعد از آقاي اميرمحمد دهستاني، ديگر كسي در اين جايگاه قرار نگرفته است، ولي هنوز هم اساسيترين مسائل در توليد و ساخت انيميشن كه به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي مرتبط است، با مشكلات بسياري مواجه است. به عنوان مثال، ساخت انيميشن سينمايي بسيار با فيلم سينمايي تفاوت دارد، ولي سازمان سينمايي هنوز براي صدور مجوز ساخت انيميشن سينمايي به همان سبك و سياق فيلمهاي سينمايي عمل ميكند، يعني پروانه ساخت انيميشن سينمايي را بايد هر سه ماه يكبار در اين سازمان تمديد كنيد. در حالي كه اگر ساخت يك فيلم سينمايي در ۴۰ جلسه فيلمبرداري ميتواند به اتمام برسد، ساخت يك انيميشن سينمايي دستكم دو تا سه سال زمان ميبرد. پس چطور است كه تاريخ تمديد اين دو مديوم سينمايي يكسان است؟!
فقط اين موارد نيست، سازمان سينمايي حتي از گذاشتن يك جلسه درست براي پروژههايي كه به مشكل برخوردهاند، عاجز است و نميتواند نقش خود را به عنوان ميانجيگر به خوبي ايفا كند. سوال من به عنوان تهيهكننده انيميشن اين است كه آيا تنها پشتيباني شما از منِ تهيهكننده مجوزدار اين است كه در جلسهاي از قبل تعيين شده فراخوانده شوم؟! آيا از تمديد مجوزهاي ما خودداري ميكنيد و راه قهري در پيش ميگيريد تا توليد اثري را متوقف كنيد كه تا همين امسال در دو جشنواره مطرح انيميشن دنيا به عنوان يك انيميشن در حال ساخت با كيفيت مطرح شده است؟! شما چه كاري براي بهتر شدن وضعيت توليد انيميشن در ايران تا به حال انجام دادهايد؟!
بگذاريد بگويم كه اين روزها نه تنها با شرايط سخت اقتصادي در كشور ايران مواجه هستيم، نه تنها من و برادرانم به خوبي ميبينيم كه چطور بهترين انيماتورها و سازندگان انيميشن در حال مهاجرت يا در فكر مهاجرت هستند، نه تنها با تمام مشكلات تحريمها در حال كار با شركتهاي خارجي هستيم، بلكه تنها نهاد متولي سينما در ايران آنچنان كه انتظار ميرود از سرمايه انساني اين سينما حمايت نميكند.
تهيهكننده انيميشن