برنامه جامع درمان براي خانمهاي باردار معتاد
مصرف مواد اعتيادآور در خانمها در دوران بارداري و زايمان و پس از آن يكي از مشكلات بسيار مهم نظامهاي سلامت در كشورهايي است كه در آنها اعتياد از شيوع بالايي برخوردار است و پيامدهاي ناگواري روي نوزادان آنها دارد كه مورد غفلت قرار گرفته است.متاسفانه در بسياري از كشورها مراكز بهداشتي و درماني ويژهيي كه بتوانند خدمات بارداري و زايمان را به مادران معتاد ارايه كنند نميتوان يافت. حتي در بسياري از كشورهاي پيشرفته هم به آن توجهي نشده است.در بعضي از كشورهاي دنيا اين برنامه جامع راهاندازي شده و حتي در برنامه پزشكان خانواده قرار گرفته و دستاوردهاي بسيار خوبي هم در پي داشته است. برنامه جامع درمان اعتياد براي خانمهاي باردار از دو بخش بسيار مهم يكي كاهش آسيب
(Harm Reduction) براي اعتياد و ديگري مراقبتهاي دوران بارداري، زايمان و پس از زايمان كه به طور ويژه براي اين افراد در نظر گرفته شده تشكيل ميشود.البته در كنار هر دوي اينها پيشگيري و مراقبت از ساير بيماريهاي همراه مثل هپاتيتهاي ويروسي سل هم بسيار اهميت دارد.نكته مهم ديگري كه بايد به آن اشاره شود اختلال رواني در زنان باردار معتاد است. مطالعات نشان داده اختلالات رواني در زنان معتاد بسيار شايع بوده ولازم است بسياري از آنها تحت درمانهاي دارويي قرار گيرند. شايعترين اين اختلالات انواع مختلف افسردگي است كه مصرف مواد نيز آنها را تشديد ميكند.
اعتياد در زنان و مشكلات مربوط به بارداري آنها
اغلب زنان باردار معتاد از اينكه هنگام بارداري نزد پزشك خود عنوان كنند مواد مصرف ميكنند ابا دارند. حتي بعد از زايمان و هنگام شيردهي نيز از ابراز اين مشكل خودداري ميكنند. اين امر به خصوص در كساني كه به مراكز بهداشتي و درماني دولتي مراجعه ميكنند شايعتر است.آنها نميدانند مصرف مواد اعتيادآور چه آسيبهايي به جنينشان ميزند. در بعضي از كشورها هم براي خانمهاي باردار تست اعتياد انجام شده و چنانچه مثبت باشد قوانين تنبيهي در نظر ميگيرند و همين امر باعث شده كه اعتياد در بارداري و زايمان و پس از آن به امري پنهان تبديل شده و كمتر مورد توجه پزشكان و مسوولان بهداشتي كه از خانمهاي باردار مراقبت ميكنند قرار گيرد.امااز هر سو كه بنگريم اين پديده روز به روز بيشتر مورد ملاحظه قرار ميگيرد به خصوص آنكه ارتباط آن با عفونت HIV و پيامدهاي آن انكارشدني نبوده و بسيار پيچيده است.هر زني حق دارد مادر شود و زنان معتاد هم از اين قاعده مستثني نيستند. آنها حق دارند از مشكلات مربوط به اعتياد و راههاي پيشگيري و كنترل آن پيش از بارداري و پس از آن آگاه باشند. اين حق نهتنها براي آنها بلكه براي خانوادههايشان بايد محفوظ باشد. آنها مسوول سلامت زوج و فرزندان خود هم هستند و مصرف مواد اين مسووليت را از آنها سلب نميكند. آنچه مسلم است بايد خدمات ويژه بارداري و اعتياد دراختيار آنها قرار گيرد. در حال حاضر اين خدمات تنها در كشورهاي پيشرفته فراهم بوده و در كشورهاي در حال توسعه لزوم برقراري آن مورد غفلت قرار گرفته است. از سوي ديگر در نظامهاي سلامت چنين تجربهيي وجود نداشته و به آن توجه نشده است. شايد اكنون وقت آن رسيده باشد باتشكيل اتاق فكر اعتياد در ستاد مبارزه با مواد مخدر پديده اعتياد زنان، اعتياد و بارداري و مشكلات ناشي از آن و چگونگي برخوردهاي قانوني و قضايي با آن و حل آنها چارهجويي شود.در اينجا قصد آن نيست به همه ابعاد بارداري و اعتياد پرداخته شود و تنها مشكلات مربوط به سلامت زنان باردار معتاد مورد ملاحظه قرار گرفته است.در ابتداي امر تلاش شده به سوالات زير انديشيده شود:
1) آيا در نظام سلامت كشور واحدي وجود دارد كه مشكلات رواني واجتماعي و سلامت جسمي زنان باردار و مادران معتاد و فرزندان آنها را مديريت كند؟
2) آيا نيازهاي زنان معتاد حين بارداري، زايمان و پس از زايمان شناسايي شده است؟
3) آيا واحدي براي ثبت وضع اعتياد، نوع ماده مصرفي (يا مواد) و تغييرات مصرف آن در طول زمان وجود دارد؟
4) آيا مراكز بارداري و زايمان در پروندههاي خود اعتياد را ثبت كرده و براي آن برنامهيي دارند؟ آيا اين مراكز اطلاع دارند زنان باردار معتاد با آنها چگونه مواجه شده و چه برداشتي از اين مراكز دارند؟
5) آيا پروتكلهاي خاصي براي تشخيص مشكلات بهداشتي و بيماريهاي زنان باردار معتاد وجود دارد؟
6) آيا اصولا خدماتي براي زنان باردار معتاد در نظام سلامت كشور تعريف شده است؟
7) آيا برنامه اطلاعرساني و آموزشي براي زنان باردار معتاد و خانوادههاي آنها وجود دارد؟
8) آيا برنامهيي براي آموزش والدين معتاد در رابطه با فرزندي كه از آنها متولد شده و مراقبت از او وجود دارد؟
9) آيا آنها ميدانند چه خطراتي سلامت فرزند آنها را تهديد ميكند؟ و چه بايد بكنند؟
اگر دقيق نگاه كنيم اكثر قريب به اتفاق اين سوالات بدون پاسخ مانده و جايي نيست كه بتواند در اين رابطه پاسخگو باشد.بارداري يك دنياي جديد براي يك زن است حتي اگر معتاد باشد، يك فرآيند نسبتا طولاني مدت است و بايد براي كل اين فرآيند و مقاطع مختلف آن برنامهريزي شود، در غير اين صورت مشكلات آينده آن بسيار بيشتر خواهد بود.اگر عميقتر نگاه كنيم مشكل بارداري و اعتياد روزبهروز بيشتر ميشود. هر سال كودكان بيشتري از والدين معتاد متولد شده و نياز به مراقبتهاي ويژه پيدا ميكنند. اين كودكان هم مانند والدين خود در گروه افراد پرخطري كه در معرض ابتلاي به HIV و ساير بيماريهاي عفوني هستند قرار ميگيرند. بسياري از آنها قبل، در حين و پس از تولد دچار آسيبهاي جدي ميشوند كه تا مدتها پس از تولد ممكن است اصلا مورد توجه قرار نگيرد و در مورد درمان آنها غفلت شود.طي اين مدت كودك متولد شده ممكن است دچار آسيبهايي شود كه برگشتپذير نبوده و بخشي از آنها مستقيما به مصرف مواد مربوط نباشد. به همين دليل لازم است كودك تا 18 ماه پس از تولد تحت مراقبتهاي ويژه قرار گيرد.در بسياري از كشورهاي اروپايي مسوولان به اين نتيجه رسيدهاند كه تنها و صحيحترين راه برخورد با مشكل اعتياد و بارداري رويكرد مهار عوارض منفي مصرف اين مواد و همان فلسفه كاهش آسيب (Harm Reduction) است. فلسفه كاهش آسيب مبتني بر يك اعتقاد بزرگ است:واقعيتر بنگريم، كمتر به فكر ايدهآلها باشيم، فكر نكنيم ميتوانيم همه اصول اخلاقي را رعايت كنيم؟ اهل عمل باشيم. نگوييم چه بايد بشود، فكر كنيم چه ميتوانيم انجام دهيم.وقتي بحث اعتياد و بارداري مطرح ميشود چند نكته مورد ملاحظه قرار ميگيرد:
1) چه كنيم كه مادر مواد مخدر مصرف نكند و سلامت او تحت مراقبت قرار گيرد.
2) چه كنيم كه فرزند او كمترين آسيب را ببيند.
3) اجازه ندهيم مادر باردار مورد خشونت واقع شود.
واقعيت را بنگريم، تعداد زنان مصرفكننده مواد آهسته آهسته به تعداد مردان معتاد نزديك ميشود. در كشورهاي پيشرفته كه اكنون چنين شده است. اضطراب و افسردگي كه زمينهساز اعتياد هستند در زنها به مراتب شايعتر از مردان ديده ميشود.اعتياد در زنان باردار علاوه بر خطر ابتلا به HIV و هپاتيت و ساير عفونتهايي كه از طريق خون منتقل ميشوند و ميتوانند مادر و كودك، را مبتلا كنند، عوارض ديگري نيز مثل نقايص مادرزادي، زايمان پيش از موعد، نوزاد كموزن، مرگ نوزاد و اختلال رشد كودك را به همراه داشته باشد.مطالعه نشان داده زنان بارداري كه مواد مصرف ميكنند كمتر به كلينيكهاي بارداري مراجعه ميكنند و كمتر به درمان اعتياد خود توجه ميكنند. از سوي ديگر خانواده هم كمتر به آنها توجه ميكند.در كشورهايي كه برنامه پزشك خانواده با سابقه و جا افتادهيي دارند يكي از وظايف پزشكان خانواده توجه ويژه به اين گروه افراد پرخطر جامعه است. آنها وظيفه دارند مادران باردار معتاد را ترغيب كنند تا تحت مراقبتهاي ويژه دوران بارداري و پس از زايمان براي خود و فرزندشان قرار گيرند.تحقيق نشان داده «برنامههاي جامع درمان» بايد براي مادران باردار معتاد طراحي و به اجرا گذاشته شود. اين برنامهها توانستهاند تاثيرات بسيار مثبتي در سلامت آنها و كودكانشان داشته باشند. اين برنامهها تنها شامل معتادان به مواد نبوده، بلكه زناني را هم كه الكل مصرف ميكنند شامل ميشود. يكي از ستونهاي مهم اين برنامه حول محور كاهش آسيب طراحي شده و بسيار هم اثربخش بوده است. برنامههاي كاهش آسيب طوري طراحي شده كه كمترين آسيب به مادران معتاد باردار و فرزندان آنها وارد شود به عنوان مثلا در مادران بارداري كه هرويين مصرف ميكنند با جايگزين كردن متادون هم آسيب به مادر و هم آسيب به جنين و خطر ابتلاي هر دو آنها به HIV و هپاتيتهاي ويروسي به وضوح كاهش مييابد. درمان جامع تنها شامل تجويز متادون نميشود؛ مراقبتهاي دوران بارداري و زايمان بيخطر و سالم و مراقبتهاي بعد از زايمان مادر و كودك هم جزيي از آن هستند. كودكاني كه از مادر باردار معتاد متولد ميشوند شايد به نوعي خود هم معتاد محسوب شوند اين كودكان پس از تولد ممكن است دچار عارضهاي به نام محروميت از مواد
(Neonatal Abstinence Syndrome) شوند كه نياز به مراقبتهاي ويژه توسط پزشكان متبحر براي اين امر دارند. در كشورهاي پيشرفته اين نوزادان در بخشهاي مراقبت ويژه نگهداري و تحت درمان قرار ميگيرند. خلاصه امر آنكه به نظر ميرسد بايد برنامهريزيهاي لازم بهداشتي براي اين مشكل مهم با دقت و حوصله فراوان و با بهرهگيري از تجربيات موجود در سطح كشور و كشورهاي موفق در اين زمينه صورت گيرد.
مركز مديريت بيماريهاي واگير وزارت بهداشت