• ۱۴۰۳ جمعه ۱۲ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5605 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۶ مهر

گزارش پاياني از شصت‌وهفتمين جشنواره فيلم لندن - ۲۰۲۳

غريبه و مه؛ يادآور سينماي پازوليني، تاركوفسكي و كوروساوا!

طناز مظفري

شصت و هفتمين جشنواره فيلم لندن به پايان رسيد، از نكات قابل توجه در جشنواره امسال چيدمان متنوع فيلم‌ها در جدول اكران بود. به اين معنا كه بيشتر فيلم‌هاي مهم كه انتظار مي‌رفت در كنار ديگر فيلم‌ها از بخش‌هاي مختلف اعم از مستند، كوتاه، بخش‌هاي جنبي و... مورد استقبال قرار بگيرند، به تناوب در روزهاي مختلف چيده شده بودند. بنابراين مخاطبان براي ديدن برخي از اين فيلم‌ها تا روزهاي پاياني ‌بايد در جشنواره حضور مي‌يافتند. با ذكر اين نكته كه بخش ديگري نيز در جشنواره لندن تدارك ديده شده به عنوان «كتابخانه» كه امكان ديدن برخي فيلم‌ها را به صورت آنلاين براي اعضا و همچنين خبرنگاران فراهم مي‌كند و اين بخش تا پايان ماه اكتبر برقرار خواهد بود.

يكي از فيلم‌هاي مهم روزهاي پاياني فيلم منطقه مورد علاقه ساخته جاناتان گليزر بود. اين فيلم كه پيش‌تر در جشنواره فيلم كن امسال مورد توجه قرار گرفته بود و برنده جايزه بزرگ جشنواره نيز شد، داراي رويكرد و داستان تازه نسبت به هولوكاست و اردوگاه‌هاي كار اجباري و كوره‌هاي آدم‌سوزي است، بدون اينكه لحظه‌اي از نزديك و مستقيم وارد اين فضا شود و آن را به تصوير بكشد. در اين فيلم كه با الهام از رماني نوشته مارتين اميس ساخته شده، همه‌ چيز از دور و در لانگ‌شات و حتي در چشم‌اندازي زيبا از لحاظ بصري در اطراف اردوگاه‌ها آشوويتز به نمايش در مي‌آيد. ولي آواها و ناله‌هايي كه از دوردست به گوش مي‌رسند و دودي كه شبانه‌روز از دودكش‌ها بيرون مي‌آيد در كنار اين كنتراست تصويري و زندگي آرام خانواده‌اي كه در نزديكي اين اردوگاه زندگي مي‌كنند، ذره ذره رعب و وحشت را در فضاي فيلم گسترده مي‌كند. به قول منتقد سينمايي پيتر برادشاو «تاكيد بر زندگي روزمره خانواده فرمانده آشوويتس ممكن است فقط به‌طور غيرمستقيم وحشت را منعكس كند ولي فيلم با تمركزي واضح ابتذال شر را به تصوير مي‌كشد.» فيلم داستان خانواده‌ پرجمعيت ولي در ظاهر راضي و خوشبخت يكي از فرماندهان آشوويتس است كه در خانه‌اي زيبا و باغچه‌اي بزرگ با ديوارهاي بتني و محاصره شده با سيم‌هاي خاردار در روستايي در حاشيه اردوگاه زندگي مي‌كنند و همسر فرمانده مسووليت نظارت بر امور در خانه‌ را بر عهده دارد. وجود آن ديوارها و سيم‌هاي خاردار كه خانواده را نسبت به واقعيت جاري كه در چند صد متري خانه در حال رخ دادن است، بي‌تفاوت كرده يا اين آرامش و زيبايي را محصور كرده، از زن تصويري از يك ملكه/فرمانده در خانه ساخته. جايي كه دل كندن از آن براي او و اهالي خانه سخت است و اين سختي زماني خود را نشان مي‌دهد كه هوس (فرمانده) دستور مي‌گيرد كه براي پست معاونت به برلين بازگردد، اما هدويگ (همسرش) مي‌خواهد كه اجازه ماندن آنها در محل سكونت‌شان داده شود، زيرا اين بهترين مكان براي زندگي و بزرگ كردن فرزندان است.

فيلم بعدي كه آن هم سوغات كن بوده، فيلم Kidnapped/ ربوده شده ساخته ماركو بلوكيو كارگردان ۸۳ ساله و شناخته شده ايتاليايي است كه بر اساس يك داستان واقعي در يك دوره مهم تاريخي در ايتالياي قرن ۱۹ رخ مي‌دهد و درباره پسربچه يهودي است كه توسط كليسا ربوده مي‌شود و اين اتفاق در نهايت به رويارويي قضايي بين كليسا، ملي‌گرايان ضد پاپ و يهوديان تبديل مي‌شود. ملودرامي كه استبداد، تعصب و سوءاستفاده از قدرت توسط كليساي كاتوليك را با رگه‌هايي از Antisemitism يا يهودستيزي و آزار كودكان در آن دوران عيان مي‌كند. فيلم داستان ادگاردو مورتاراست كه در شش سالگي او را از خانواده يهودي‌اش جدا كرده و تحويل كليسا مي‌دهند، چراكه پرستار كاتوليكش به اين دليل كه ادگاردو در نوزادي بيمار بوده و بنا بر باورهاي خرافي مذهبي‌اش احتمال مي‌داده، بميرد و بعد از مرگ به برزخ برود او را غسل تعميد داده و به اين ترتيب او حالا يك مسيحي است و بنا به گزارشي كه به كليسا داده، مقامات كليسا با توجه به قدرتي كه دارند او را از خانواده جدا كرده و در خدمت كليسا و پاپ مي‌گيرند. ولي آنچه در فيلم مشهود است ادگاردو تنها كودكي نيست كه اين‌گونه از خانواده جدا شده و در اختيار كليسا قرار گرفته، بلكه كودكان زيادي در آنجا ذهن‌شويي شده و چون سرباز پاپ به او خدمت مي‌كنند.

و اما در روز پاياني انتظارها به سر مي‌آيد و فيلم تحسين ‌شده امسال از جمله برنده شير طلاي جشنواره فيلم ونيز يعني Poor things/چيزهاي ضعيف يا بيچاره از راه مي‌رسد. يورگوس لانتيموس در اين فيلم مانند فيلم قبلي‌اش يعني سوگولي به دنياي عجيب و انتزاعي‌ هميشگي‌اش وجوه باشكوه‌تري داده. فيلمي پر از نكات و جلوه‌هاي بصري و توامان پر از نكات انساني يا در بخش‌هاي زيادي همراه با نقدهاي فمينيستي. فيلم كه اقتباسي از رماني به همين نام نوشته آلاستر‌گري نويسنده اسكاتلندي (۱۹۹۲) است، شايد فضايي گوتيك‌گونه داشته باشد يا در لندن قرن ۱۹بگذرد ولي در واقعيت بيشتر مي‌شود آن را بي‌زمان و بي‌مكان دانست. در فيلم با دكتر گودوين باكستر (ويلم دفو) طرفيم كه ظاهري فرانكنشتايني دارد. (كمي هم آدم را ياد مرد فيل‌نماي ديويد لينچ مي‌اندازد) در دانشگاه آناتومي و تشريح درس مي‌دهد و در قامتي خداي‌گونه به خلق موجوداتي تركيبي مثل حيواناتي نيمه سگ، نيمه اردك يا نيمه خوك و نيمه مرغ با اصواتي عجيب مي‌پردازد و فراتر از آنها حالا يك موجود انساني خلق كرده. بلا باكستر با بازي مثال‌زدني اما استون. زني كه دوباره بعد مرگ احيا شده و مغزش از جنين نارس داخل شكمش شكل گرفته! (به هر حال لانتيموس است ديگر) و حالا او مرحله به مرحله در حال رشد است. همچون كودكي در حال كشف خود و دنيايي كه در آن زيست مي‌كند، است. از كشف زبان گرفته تا كشف بدن، [بدن به مثابه ابزار سوءاستفاده] رابطه‌، عشق، پول و ... در مناسبات جهان و همه اين كشف‌ها گويي در فرآيند يك سفر برايش محقق مي‌شود. بلايي كه در ابعاد يك انسان بزرگ و مغز يك كودك نوپا كلمات را بريده بريده ادا مي‌كرد در پايان در نبود دكتر باستر خودش امپراطريس آن خانه است در حالي كه زبان فرانسه را به راحتي صحبت مي‌كند و علاقه‌مند به دنياي پزشكي است. فيلم چيزهاي بيچاره از ماه دسامبر اكران رسمي و عمومي خود را در جهان آغاز خواهد كرد.

پيش از آنكه به اختتاميه و اعلام نتايج بپردازم بايد به يك فيلم ويژه از سينماي ايران اشاره كنم كه آن نسخه ترميم شده فيلم «غريبه و مه» ساخته بهرام بيضايي است. اين فيلم كه منتخب بخش گنجينه جشنواره بود و يك روز پيش از پايان جشنواره به نمايش در آمد، همه بليت‌هاي آن از پيش فروخته شد و پس از اكران بسيار مورد تشويق تماشاگران قرار گرفت. به گونه‌اي كه تعدادي از تماشاگران ساعت‌ها درباره نمادها و نكات فيلم با يكديگر بحث مي‌كردند. يكي از منتقدان انگليسي فيلم بسيار تحت تاثير چهره و بازي پروانه معصومي قرار گرفته بود و در خاطر داشت كه او در فيلم رگبار هم بازي كرده و خيلي كنجكاو سرنوشت اين بازيگر در حال حاضر بود. در كاتالوگ جشنواره درباره فيلم اين‌طور نوشته شده: غريبه و مه ساخته بهرام بيضايي يك فيلم از آثار موج نوي سينماي ايران اثري غريب، چالش‌برانگيز و به‌ شدت سمبوليك است؛ فيلمي يادآور سينماي پازوليني، تاركوفسكي و كوروساوا.

جشنواره فيلم لندن يكشنبه ۱۵ اكتبر مصادف با ۲۳ مهر با معرفي برگزيدگان به كار خود پايان داد. (با ذكر اين نكته كه فيلم اختتاميه را نديدم) جشنواره لندن برخلاف ديگر جشنواره‌هاي رده الف و به شكل رقابتي برگزار نمي‌شود. مراسم اختتاميه ندارد و فقط اسامي فيلم‌هاي برگزيده را به صورت رسمي اعلام مي‌كند.

و اما برندگان اين دوره:

بهترين فيلم در بخش اصلي: شيطان وجود ندارد، ريوسوكه هاماگوچي

هيات داوران در بخشي از بيانيه خود نوشتند: هيات داوران فيلم شيطان وجود ندارد را به عنوان بهترين فيلم جشنواره لندن در سال ۲۰۲۳ انتخاب كرد. فيلمي ظريف، سينمايي با بازي‌هاي تحقق يافته، اين فيلم همچنين يك پرتره شاعرانه از خانواده و جامعه و هم بررسي اخلاقيات در حفظ و توسعه زمين است. در ميان يك رقابت قوي هيات داوران به‌طور يكپارچه از تحسين و انتخاب اين فيلم حمايت مي‌كند.

بهترين فيلم اول: بهشت مي‌سوزد، ميكا گوستافسون

بهترين فيلم مستند: خداحافظ تيبرياس، ميا ساولمن 


پيش از آنكه به اختتاميه و اعلام نتايج بپردازم بايد به يك فيلم ويژه از سينماي ايران اشاره كنم كه آن نسخه ترميم شده فيلم «غريبه و مه» ساخته بهرام بيضايي است. اين فيلم كه منتخب بخش گنجينه جشنواره بود و يك روز پيش از پايان جشنواره به نمايش در آمد، همه بليت‌هاي آن از پيش فروخته شد و پس از اكران بسيار مورد تشويق تماشاگران قرار گرفت. به گونه‌اي كه تعدادي از تماشاگران ساعت‌ها درباره نمادها و نكات فيلم با يكديگر بحث مي‌كردند. يكي از منتقدان انگليسي فيلم بسيار تحت تاثير چهره و بازي پروانه معصومي قرار گرفته بود و در خاطر داشت كه او در فيلم رگبار هم بازي كرده و خيلي كنجكاو سرنوشت اين بازيگر در حال حاضر بود. در كاتالوگ جشنواره درباره فيلم اين‌طور نوشته شده: غريبه و مه ساخته بهرام بيضايي يك فيلم از آثار موج نوي سينماي ايران اثري غريب، چالش‌برانگيز و به‌ شدت سمبوليك است؛ فيلمي يادآور سينماي پازوليني، تاركوفسكي و كوروساوا. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون