• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۳۱ مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5614 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۷ آبان

ادامه از صفحه اول

مكتب   زورمندان

شاپور را سوار بر اسب و والرين را خار و خفيف، به زانو درآمده و ملتمس رافت شاپور نشان مي‌دهد. قدرت همين است، رافتي اگر دارد كه اغلب هم ندارد، فقط شايد وقتي بجنبد كه همچون والرين به زانو در بيايي و التماس كني كه تو را ببخشد و الا همچون داستان مزدكيان، سياستت مي‌كنند و وارونه چالت مي‌كنند و در آخر از سوي هواداران، اين ظلم انوشيرواني، عين عدالت نام مي‌گيرد و انوشيروان مي‌شود عادل؛ چرا؟ چون همچون جلاد و بي‌هيچ رافتي، 180 هزار نفر را كشته و فتنه مزدكيان را خاموش كرده است يا كه نادر. از هنديان بپرسيد نادر چيست و از ايرانيان بپرسيد كه نادر كيست؟ جواب گويي در مورد دو انسان مختلف است. براي يكي، نادر خونريزي سفاك كه معابدشان را خراب و گنجينه‌هاي‌شان را تاراج كرده و براي ديگري، قهرماني كه ايران را بعد از حمله محمود افغان يكپارچه كرده است.
و البته داستان همچنان تكراري است و هنوز هم قدرتمندان و صاحبان زور اطاعت طلب مي‌كنند و گويي اين داستان قديمي، هر روز اينجا و آنجا تكرار مي‌شود. غير از نمونه‌هايي كه هر يك از ما مي‌توانيم به ياد بياوريم، همين داستان اخير و تكراري فلسطين كه حتي وقتي دبيركل سازمان ملل مي‌گويد آنچه امروز در فلسطين رخ داده، در خلأ اتفاق نيفتاده و سابقه‌اي ديرين دارد، همين كافي است تا بر او بشورند. چرا؟ چون او جرات كرده، حرفي متفاوت از صاحبان زور بزند و نتيجه اينكه چنان بر او تاخته‌اند كه شايد براي خودش هم باورناپذير نباشد. اما جالب اينكه غير از آنان كه بر دبيركل شوريده‌اند، براي بعضي ديگر كه خود از صاحبان زور و طالبان اطاعتند، ممكن است اين سخن دبيركل شيرين بيايد. حقيقت اين است كه ما اگر خود در مقام زورمند باشيم، اطاعت طلب مي‌كنيم و اگر در مقام ستمديده بنشينيم، مدارا و رافت. اما مگر مي‌شود كه به مردم زور گفت و انتظار اطاعت داشت؟ بالاخره يك‌جايي، يك روزي، مردم در مقابل آنچه با زور بر آنان تحميل شده، عصيان مي‌كنند، مي‌شورند، آتش به‌پا مي‌كنند، مي‌سوزانند و مهار از كف مي‌دهند و سر از تحقير بيرون مي‌كشند و البته آن كس كه هيچ‌ وقت درس نمي‌گيرد، صاحبان قدرتند. براي همين هم هرگونه اعتراض به سركوب را ممنوع مي‌كنند. فرق هم نمي‌كند كشوري مدرن همچون آلمان باشد يا كشوري جهان سومي. كشوري اروپايي هم كه باشي، تحمل سركشي نداري و اعتراض را با خشونت پاسخ مي‌دهي. همان اعتراضي كه براي ديگران و در كشوري ديگر حق طبيعي مي‌داني، ولي اگر اعتراض به كشتار اسراييل باشد، تو فتنه‌گر و شهرآشوبي. زورمندان، همه‌ جا مثل هم هستند و يك مكتب و يك ايدئولوژي دارند، فرق هم نمي‌كند دم از دموكراسي بزنند يا چيز ديگر.

مسووليت چهره‌هاي اثرگذار در زمان بحران

ديدگاه‌هاي خود را با عموم جهانيان به اشتراك بگذارد. اين نقطه قوت فضاي مجازي است كه حتي با فيلترينگ و برخي رويكردهاي سوسياليستي باز هم فراگيري و تاثيرگذاري خود را دارد. حرف اين است كه با يك چنين ظرفيت‌هايي، افراد شناخته شده و چهره‌هايي كه حرف آنها براي مردم ارزشمند است نبايد منتظر بمانند و ببينند رسانه‌هاي رسمي چه تصميمي گرفته و چه سياستي را به كار مي‌گيرند، بلكه يك توييت و پست شخصي مانند سيد محمد خاتمي يا محمدجواد ظريف بسيار بيشتر از برنامه‌هاي رسانه‌هاي رسمي بازخورد پيدا كرده، مورد پذيرش و نقد قرار مي‌گيرد و به گوش جان مردم مي‌نشيند. وقتي رخداد تلخ و دردآوري چون رخدادهاي اخير فلسطين كه در ظاهر حاكميت مايل به حمايت از آن است، رخ داده است و از سوي ديگر صدا و سيما و رسانه‌هاي حكومتي اجازه نمي‌دهند روايت افراد تاثيرگذار جامعه از طريق اين رسانه‌ها به گوش ملت برسد، مي‌توان و اساسا بايد از ظرفيت شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي به عنوان رسانه‌هاي جايگزين بهره برد و صداي مظلوم را در افكار عمومي جهاني طنين‌انداز كرد.


جنگ  بي‌پايان  انحراف جريان زندگي

كافي است دولت دنبال تامين كسري بودجه از طريق استقراض و رشد نقدينگي نباشد، طبعا تورم به چند درصد محدود مي‌شود. در اين صورت نرخ تسهيلات را آزاد بگذاريد يا قدري بالاتر از تورم قرار دهيد. ديگر كسي دنبال وام رانتي نمي‌رود و ماجرا برعكس مي‌شود و بانك‌ها دنبال وام‌گيرنده مي‌روند. ديگر نيازي نيست بانك‌ها بنگاه‌داري كنند، خودشان بنگاه‌ها را واگذار مي‌كنند. سرمايه‌ها جايي صرف مي‌شود كه بازدهي بالا داشته باشد. اگر شغل و درآمد ايجاد كنيد، هزينه بهداشت و درمان را كم نماييد، اميد به آينده به وجود آيد، مردم ازدواج مي‌كنند و فرزندآوري را انجام مي‌دهند، همان‌گونه كه قبلا چنين مي‌كردند. نه كسي دنبال ازدواج صوري خواهد بود و نه دنبال طلاق صوري. پوشش متعارف و مورد قبول جامعه را قانوني كنيد، ديگر كسي از روي لجبازي دست به اقدامات ديگر نمي‌زند يا تضاد وحشتناك خانه و خيابان در نوع پوشش و رفتار ايجاد نمي‌شود.
اميدواريم كه سياست‌گذاران كشور يك بار براي هميشه به اين اصول موضوعه رفتار انساني توجه كنند و سياست‌ها را بر آن پايه تنظيم نمايند. اين جنگ بي‌پايان را امروز در همه عرصه‌هاي جامعه مي‌بينيم. يا مردم ‌و مجريان در تقابل با هم هستند يا هر كس دنبال دور زدن مقررات و فرار از مجازات يا كسب رانت و امتياز بادآورده است. زندگي متعارف قربانی واقعي اين وضعيت است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون