• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۵ مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5616 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۹ آبان

ادامه از صفحه اول

روايت رنج و اميد  در تاريكي

«اميد باور به اين است كه عمل ما اهميت دارد، هرچند چگونگي و زمان تاثير آن و كيستي و چيستي تاثيرپذيرنده چيزهايي نيستند كه بتوان از پيش دانست. در واقع شايد ما نتوانيم حتي پس از واقعه از اين موضوعات آگاه شويم، اما در هر صورت اعمال مهم هستند و تاريخ پر از مردمي است كه تاثيرشان پس از مرگ قدرت بيشتري داشت.
«اميد يك در نيست، بلكه يك احساس است كه شايد جايي دري وجود داشته باشد، راهي براي خروج از مشكلات لحظه كنوني حتي پيش از آنكه آن راه را بيابيم يا دنبال كنيم.» اميد آنگونه كه من در جهان زيست بيماري و در فراز و فرود زندگي فردي و اجتماعي خود به آن رسيده‌ام همان است كه سولنيت به مثابه توضيحي بر پيچيدگي‌ها و عدم قطعيت‌ها از خلال موقعيت‌هاي مناسب به آن مي‌پردازد. «اميد استقبال از ناشناخته‌ها و ناشناختي‌هاست. بديلي براي قطعيت خوش‌بينی و بدبيني است، خوش‌بين‌ها گمان مي‌كنند همه‌چيز بدون مداخله ما رو به راه خواهد شد و بدبين‌ها موضع مخالفي دارند، هر دو گروه، بي‌عملي خود را توجيه مي‌كنند. اميد اين باور نيست كه هر چيزي رو به راه بوده و هست يا خواهد شد». اميد باور به اين است كه همه‌چيز در نقطه پايان نيست. باده‌هاي نخورده در رگ تاك هست و چه بسا آشكار و عمومي كردن يك درد و يك جراحت هم بتواند به كار درمان تن و فرسودگي روان بينجامد.
4- فهم درد ديگري و بيان رنج خويش نيازمند ورود به لحظه‌هاي ارتباطي و توانايي در خلق روايت است. زماني كه زبان به سخن مي‌آيد و قصه رنج خود را مي‌گويد اگر چشمي براي ديدن و گوشي براي شنيدن نباشد زبان به لكنت مي‌افتد و فقدان ديگري شنونده ارتباط را مختل مي‌كند. اين روزها كه در غزه فاجعه برزخ انساني لحظه‌لحظه تاريخ دوران ما را پر مي‌كند، با تمام وجود اين مساله را مي‌فهمم، حس مي‌كنم كه امروز نيازمند خلق روايتي اخلاقي از اين ستم و سركوب به مثابه امري شنيدني و گفتني هستيم. رنج فلسطينيان را نمي‌توان به قطعاتي از اخبار و اطلاعات فروكاست، بايد روايت رنج و حق و اميد آنان را شنيدني كرد و كمترين كنش ‌ما بر ساخت اين روايت و بالا بردن قدرت شنيدن صداهايي است كه در فضاهاي سياست‌زده و قطبي شده گم مي‌شوند.
5- مشاهده‌ها و مطالعه‌ها نشان مي‌دهند كه حال جامعه ما نيز چندان خوب نيست، غالب مردم نگران امروز و آينده خويشند. روايت زندگي اجتماعي در غياب اميد و چشم داشتن به آينده‌اي بهتر، روايتي فروبسته و فروپاشيده است. پرسش بنيادين اين است كه آيا مي‌توان در كانون اين جهان زيست تلخ بذرهاي اميد را كاشت و بارور كرد؟ پاسخ من به اين پرسش بنا به زيسته‌ها و تجربه‌هايم در اين روزها مثبت است.


جنگ غزه آزمون پايبندي بشريت به انسانيت

اگر فقط و فقط همين كشورهاي خاورميانه در مقابل جنايات رژيم صهيونيستي متحد شوند هيچ نيازي به جنگ و لشكركشي و حتي شليك يك گلوله هم نيست و با فشار سياسي به اين رژيم جعلي و حاميان غربي آن يك هفته مي‌توانند قضيه فلسطين را ختم به خير كرده و به عمر اين ويروس خطرناك افراط كه حدود 75 سال است كه منطقه خاورميانه در تب حاصل از عفونت آن مي‌سوزد، پايان دهند. در پايان جا دارد يادي كنم از راشل آلن كوري دختر جوان 23 ساله امريكايي كه به همراه يارانش و براي كمك به مردم فلسطين در سال 2003 عازم غزه شد و در آنجا بدون اينكه بخواهد جواب خشونت را با خشونت بدهد، ديواري انساني در مقابل بولدوزرهاي اسراييلي كه خانه‌هاي فلسطينيان را تخريب مي‌كرد، ايجاد كرد و زير زنجير آن غول 60 تني جان داد تا شاهد اين ظلم عظيم در گوشه‌اي از اين كره خاك نباشد. آري او نه مسلمان بود و نه اهل فلسطين و حتي خاورميانه، او اهل امريكا و واشنگتن بود، اما نماد وجدان بيدار. پس ننگ‌تان باد حاكمان كشورهاي اسلامي!!!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون