سيما پروانهگهر
صحنه رقابتهاي انتخاباتي مجلس دوازدهم براي اصولگرايان به اندازهاي وسيع و عميق شده كه هر موضوعي محل تسويه حسابهاي سياسي شده است؛ تسويهحسابهايي بيرون از اين جناح و البته درونجناحي. حملات روزهاي اخير چهرههاي اصولگرا، وعاظ معروف اصولگرا و مداحان به محمدجواد ظريف اگرچه در حالت كلي يادآور بغض و كينه اين جريان به محمدجواد ظريف است اما نوعي پاتك سياسي در آستانه انتخابات به تمامي نيروهايي است كه به نوعي مخالف رويه اين جريان در عرصه سياست خارجي هستند يا ممكن است ديدگاههايي نزديك به ظريف داشته باشند.
چرا صحبتهاي ظريف درباره غزه
و سياست ايران، اصولگرايان را عصباني كرد
محمدجواد ظريف، اخيرا در گفتوگويي كه در گروه تلگرامي «گفتوشنود» برگزار شده درباره مسائل مختلف سياست خارجي ايران از جمله جنگ اسراييل- غزه و روابط ايران و روسيه، موضوع پهپادهاي ايراني در جنگ اوكراين و همچنين رفراندوم در اراضي فلسطيني و موضع چين در اين تحولات سخن گفته است.
ظريف در اين نشست مجازي به سياست كلي ايران درباره «مساله فلسطين» پرداخته و با رد نقش مستقيم ايران در اين موضوع تاكيد كرده كه ايران در جنگ ۳۳ روزه هم «ورود مستقيمي نداشت.»
او در اين باره گفته است: «ايران حتي براي لبنان هم وارد جنگ نشد، چون ورود ما امروز به ضرر حماس و در سال ۲۰۰۶ به ضرر حزبالله لبنان بود.»
ظريف البته «حمايت از فلسطين» را براي منافع ملي ايران به دلايل گوناگون حائز اهميت توصيف كرده و به دلايل «امنيتي، نياز به همسويي با همسايگان غيرهمزبان و غيرهممذهب و نفوذ» اشاره كرده و حضور ميداني را «مخرب نفوذ» دانسته و تاكيد كرده كه ايران «نيروي نيابتي ندارد.»
اما بخش مهم اظهارات ظريف در اين نشست مجازي كه با واكنش گسترده اصولگرايان مواجه شده تحليل او از مختصات جنگ و تبعات آن براي مردم است. يكي از حاضران با يادآوري گفتههاي ظريف در نشست كانون وكلا بر اين مضمون كه در صورت وقوع جنگ اين مردم و زن و بچهها هستند كه نابود ميشوند و براي هيچ يك از حاكمان اتفاقي رخ نخواهدداد، از ظريف سوال ميكند كه آيا اين اظهارات خلاف حاكميت ملي در ايران نيست؟ ظريف در پاسخ به اين سوال اينگونه موضع خود را توضيح داده است: «اسراييل تا امروز شكست خورده است. تلاش دارد به شكلي جنگ را به بيرون بكشاند و امريكا را وارد كند. دليل سخنان رهبري و سيدحسن نصرالله هم شناخت همين سياست بود. روند عاديسازي شايد كند شود؛ ولي بعيد است متوقف شود. پيشنهاد بنده اين بود كه اعلام آمادگي براي امضاي قرارداد عدم تجاوز به شوراي همكاري كشورهاي اسلامي بدهيم، چراكه از اين طريق تنها توجيه مردمي (خطر ايران) را نابود ميكنيم. ضمن اينكه آنها هم متعهد ميشوند عليه ما با كسي همكاري نكنند. اگر اتفاقي عليه ايران بيفتد، ما نيز مجبور به رعايت تعهد نخواهيم بود؛ چون پايگاههاي امريكا در آن كشورها نقش دارند و لذا اول آنها نقض عهد كردهاند. اين را در پاسخ به كساني گفتم كه ادعا كردند پيشنهاد من بستن دست ايران است.»
اين دو موضعگيري ظريف در كمتر از 24 ساعت با واكنش تند نيروهاي اصولگرا مواجه شد. به جز سونامي نقد كاربران و لشكر سايبري نيروهاي اصولگرا در فضاي مجازي، واكنش چند چهره مطرح اصولگرا نيز قابل توجه است.
مهدي سلحشور، كه از مداحاني است كه عموما مضامين سياسي را در محتواي مداحيهاي خود مورد توجه قرار ميدهد با حضور در برنامه به افق فلسطين- بعد از تغييرات اخير در اين برنامه- به سخنان اخير ظريف واكنش نشان داد. او خطاب به ظريف در اين برنامه گفته است: «ترديد نكنيد اگر پايش بيفتد اين مردم ثابت قدمتر از اين حرفها هستند من دقت كردم كساني نسبت به اين قصه شبهه وارد ميكنند كه معلومالحال هستند و محترمانه اين است كه ما خيلي از آنها گله داريم. اينها آدمهايي هستند كه در سالهاي 56 و 57 يك روز در تظاهرات مردم نبودند، يك روز در دفاع مقدس نبودند بعد الان ميگويند مردم ما از هزينه دادن خسته شدهاند. آنكه خسته شدند شماييد. مردم خسته نيستند كساني كه اين حرفها را ميزنند اقلیت هستند چرا كه قاطبه مردم امتحانشان را پس دادند. شما هم قبلا امتحانتان را بد پس داديد. دوگانه زشتي كه اخيرا مطرح كردند كه «حاكميت و مردم» است هم همين است.خب اين حرفها زشت است. اگر منظور از «حاكميت» شخص خودت و اطرافيانت است بله شما همان روز اول فرار ميكنيد. اما اگر منظورت از حاكميت امامين انقلاب است، امام راحل كه در زمان جنگ ميگفتند برو پناهگاه ميگفت مگر مردم پناهگاه دارند كه من به پناهگاه بروم يا حضرت آقا از روزهاي نخست جنگ در خطوط مقدم در كنار رزمندگان بود، يا فرزندان حضرت آقا كه خود من با چشم خودم آقا مصطفي را در خطوط جبهه و نبرد ديدم در حالي كه فرزند رييسجمهور بود. اينها كنار مردم هستند اما شما روز اول فرار ميكنيد.»
اظهارات سلحشور در اين برنامه معطوف به گفتههاي هفته گذشته ظريف است كه گفته بود: من هم معتقدم مردم از پرداخت هزينه خسته شدهاند، نيازي هم نيست ما هزينه بپردازيم، ما ميتوانيم از حق دفاع كنيم.
نقد تند پناهيان به ظريف؛ حرف درشت ميزني نه درست!
عليرضا پناهيان واعظ پرحاشيه اصولگرا كه يدطولايي در انتقاد به محمدجواد ظريف دارد هم در اين غائله از رفقاي خود عقب نماند و روي آنتن صداوسيما در برنامه سمت خدا گفت: جريان سازشكار حرفهاي درشتي براي زدن دارد، نه حرفهاي درست، ميگويد بچهها و خانوادهها دارند كشته ميشوند! چرا بايد صدمه بخوريم؟ حالا كه ميشود كار را با مذاكره حل كرد.
او همچنين گفت: سازشكارها هميشه دلايل به ظاهر منطقي دارند، حرفاي درشتي براي شما به نفع صلح دارند، يكي از دلايل جنگ، اين است كه به منافع امت اسلامي حمله بشود، خب دقيقا چه زمان؟ ما چقدر صبر كنيم؟ حمله پيشدستانه داشته باشيم يا نه؟ امام علي(ع) ميگويد اگر دشمنت خارج از مرزها بخواهد به شما حمله كند، برو همانجا، برو و قبل از اينكه حمله كند، به آن حمله كن وگرنه زير چكمههاي او بايد از خواب بيدار بشويد.
اظهارات پناهيان به اندازهای تند و با لحن عصباني بود كه احمد زيدآبادي به آن واكنش نشان داد و با نقل اظهارات پناهيان بر اين مبنا كه «جريان سازشكار ميگويد حالا كه با يك مذاكره ميشود كار را حل كرد، چرا بايد صدمه ببينيم و بچهها و خانوادهها كشته شوند»، نوشت: «الان دقيقا كدام جريان سازشكار پاي محكمي در قدرت رسمي دارد كه مانع «مقاومت» و «جنگ» اين افراد ميشود؟ همه امور دست خود اين افراد است. اگر واقعا ميخواهند و ميتوانند جنگ كنند، چرا دست روي دست گذاشتهاند؟ و اگر نميخواهند و نميتوانند ديگر چرا تقصير آن را به گردن جريان سازشكار مياندازند؟»
تشبيه ظريف به «شاه سلطان حسين صفوي»
در رسانه جبهه پايداري؛ برويد به جهنم!
سايت خبري رجانيور كه ارگان رسانهاي جبهه پايداري تلقي ميشود نيز در مطلبي به تندي به اظهارات ظريف تاخت و با تشبيه ظريف به «شاه سلطان حسين صفوي» او را ژنرال ديپلماسي اصلاحطلبان خواند و نوشت: «اظهارات ظريف همچون هميشه حواشي بسياري به همراه داشت. اما بعضي از سخنان او بهگونهاي بود كه انگار يك مقام امريكايي در حال صحبت است!»
رجانيوز همچنين با قيد اين موضوع كه «اكنون كه ژنرال ديپلماسي اصلاحطلبان مانند «شاه سلطان حسين صفوي» مقابل دشمن دچار رعب و خوف است بايد خرسند بود كه او ديگر در سپهر سياسي جمهوري اسلامي نقشي ندارد.» در انتهاي مطلب نوشته است: «بهنظر ميرسد امروز كه بزدلهاي سياسي به تشويش اذهان جامعه روي آوردهاند و از ترس جنگيدن با اسطوره خياليشان به لرزه افتادهاند، بهترين پاسخ به آنها سخنان حسن روحاني باشد كه گفته بود: «برويد به جهنم، برويد جاي گرم كه نلرزيد.»
حمله روزنامه دولت به ظريف
ارگانهاي رسانهاي دولت- روزنامه ايران و خبرگزاري ايرنا- طي دو سال و اندي گذشته در عمر دولت رييسي در نقد سياست خارجي دولت روحاني كم نگذاشتند و در حالي كه خود پيگير احياء برجام بودند اما به دلايل مختلف توفيقي در اين زمينه به دست نياوردند مكررا روحاني و وزير امور خارجهاش را به انفعال و كوتاهي در برابر حق مردم و منافع ملي به دليل عقد قرارداد برجام متهم ميكردند.
در ادامه اين اصرار به نقد سياست خارجي دولت روحاني و به بهانه اظهارات اخير ظريف، روزنامه ايران، ارگان رسمي دولت نيز نوشت كه «فارغ از اينكه، رژيم صهيونيستي در عرصه ميدان ضعيفتر از آن است كه بخواهد تقابل مستقيم با ايران را آغاز كند و فعلا در حال نبرد با نيروهاي متحد جمهوري اسلامي است و در همين عرصه نيز به جز كشتار زنان و كودكان نتوانسته دستاورد ميداني خاصي به دست بياورد، اين سخنان ظريف يادآور ديگر سخنان او در دوره ۸ ساله مسووليتش در وزارتخارجه است كه محتواي آن بر «دشمن هراسي» متمركز بود.» «ايران» همچنين با كنايههاي تند خطاب به ظريف نوشته است: «به نظر ميرسد بهتر است آقاي ظريف به جاي تكرار مشي دوره وزارتش كه ترساندن مردم از دشمن بود، يكبار به جمله معروف شهيد سليماني توجه كند: «من با تجربه اين را ميگويم كه ميزان فرصتي كه در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نيست. اما شرط آن اين است كه نترسيد و نترسيم و نترسانيم.»
رسانه قاليباف خطاب به ظريف؛ اينجا خط قرمز است
در نقد و حمله به ظريف هيچ كدام از طيفهاي اصولگرا كوتاهي نكردند. در ادامه اين زنجيره نقدها، روزنامه صبح نو، متعلق به طيف قاليباف با طرح اين سوال كه « محمدجواد ظريف بنيان برخي گزارههاي غيرمنصفانه و نادرست را در حوزه ديپلماسي و سياست خارجي گذاشته است. چرا او به بازي با خطقرمزها ادامه ميدهد؟» نيز نوشت: «ميتوان از محمدجواد ظريف به عنوان يك وزير بازنشسته براي جنجالهاي رسانهاي نام برد. شخصي كه بهواسطه سمتي كه در وزارت امور خارجه داشته است، هميشه اظهارات تند و حاشيهاي را در رسانهها منتشر ميكند. آقاي وزير سابق در دو سال اخير هر تريبوني را غنيمتي براي اظهارات بعضا عجيب و غريب خود شمرده و برخي وقتها با ضد خبرهايي عجين با جنجالآفريني، توجهها را به سمت خود جلب كرده است. اگر نموداري را براي اظهارات جنجالي ظريف ترسيم كنيم، او در دو سال اخير، نقطه صعود اظهارات راديكالي خود را داشته است.»
پيام «حمله به ظريف» چه بود
با مرور واكنش چهرههاي ارزشي و رسانههاي اصولگرا به ظريف دو پيام قابل درك است؛ نخست اينكه اين جريان حتي در زماني كه ظريف در مسووليتي نيست هم دست از حمله به تخريب او برنميدارند. اينكه بالغ بر دو سال است ظريف مسووليتي در حوزه سياست خارجي ندارد اما كماكان محور نقد منبريها و رسانههاي اصولگرا است نشان از ريشه اين تقابل دارد.
دومين پيام در زمين انتخابات قابل تعريف است. اينكه اين جريانات و طيفها- از گروهها و چهرههاي مستقل اصولگرا تا جبهه پايداري و قاليبافيها و اصولگرايان سنتي- كه درگيريهاي درون جناحي بسيار جدي براي انتخابات دارند، عليه سياست خارجي روحاني و ظريف يكدست ميشوند نشان از پيامي روشن براي هر كانديداي مستقل يا حتي اصولگرايي است كه ممكن است اندكي درباره سياست خارجي نظري متفاوت با آنها داشته باشد. عطش خالصسازي در اين جريان به اندازهاي زياد است که ظريف را محور تهديد و تخريب قرار ميدهد تا حساب كار دست همه بيايد و پيام را به روشني بگيرند؛ اگر مثل ما فكر نكنيد و اصول سياست خارجي تقابلي ما را تكرار نكنيد، حذف ميشويد. نه تنها حذف ميشويد كه از جريان تخريب دنبالهدار هم در امان نيستيد.
رويكرد اين جريان به ظريف البته كمي هم رنگ سياسي دارد و تنها به خاطر اختلافنظر در حوزه سياست خارجي نيست. كما اينكه ديدگاه ظريف درباره اينكه نبايد با اتخاذ تصميماتي مردم را به ورطه جنگ كشاند از جمله سخنان سردار حاجيزاده در يك نشست با دانشجويان دانشگاه شريف در سال 1400 بوده است؛ سخناني كه مضموني همانند همين سخنان جواد ظريف درباره ابا از جنگ براي جلوگيري از كشته شدن مردم دارد. سردار اميرعلي حاجيزاده فرمانده نيروي هوافضاي سپاه آبان ماه سال 1400 درباره اينكه چرا ايران بعد از ترور سردار سليماني، به همه موجوديت امريكا حمله نكرد و وارد جنگ تمامعيار نشد، گفت: «حاج قاسم رو زدند. ما بياييم وارد جنگ شويم. شروع كنيم و يك جنگ تمام عيار راه بيندازيم. اينكه مثلا بياييم پايگاههاي آنها را يكي يكي بزنيم و آنها هم درگيري را شروع كنند. يك ضد و خورد سنگين و يك جنگ حالا بگوييد يك ماهه. اين منطقي بود؟ يعني ما به نتيجه ميرسيديم؟ خب، بالاخره درگير ميشديم. يك سري از آنها كشته ميگرفتيم و آنها هم ميآمدند و يك 10 هزار، 15 هزار نفر -مردم عادي و نظامي- كشته ميداديم. كشور هم يك آسيبي ميديد. بالاخره يك ده، پانزده، بيست سال عقب ميافتاد. اين خب منطق ندارد. بالاخره مسوولان وقتي مينشينند دور هم، اين نتيجه خوبي نيست براي ما... ما جنگ راه بيندازيم.»
برنامه تلويزيوني براي مردم غزه؛ فرصت جديد درگيري نيروهاي اصولگرا
تقابل انتخاباتي بين نيروهاي پايداري، شريان و تيم قاليباف و نيروهاي دولت رييسي موضوعي ملموس و مشهود در هفتههاي اخير بوده است. سطح تنشهاي درون جناحي اصولگرايان به اندازهاي شدت گرفته است كه موضوع يك برنامه تلويزيوني محور بيان اختلافات و حملات رسانهاي آنها عليه يكديگر ميشود.
كبريت به انبار اختلافات انتخاباتي جريان اصولگرا اينبار تصميمگيري درباره اجرا و مديريت يك برنامه تلويزيوني حول محور موضوع غزه و فلسطين بود؛ برنامه «به افق فلسطين» كه از شبكه افق پخش ميشد چند روز پس از انجام عمليات توفان الاقصي توسط نيروهاي حماس در اسراييل و حملات دنبالهدار اسراييل به نوار غزه كار خود را آغاز كرد، اما به سرعت به محل منازعه سياسي تبديل شد. دعوت از چهرههايي همچون علي لاريجاني، رييس سابق مجلس كه مورد نقد جدي اصولگرايان است، محمدعلي ابطحي، رييس دفتر رييس دولت اصلاحات كه در زمره مغضوبين جريان راست است و محمدجواد آذريجهرمي، وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات دولت روحاني كه از مخالفان با طرح صيانت و محدود كردن اينترنت تلقي ميشود به مذاق بخشيهاي از جريان اصولگرا خوش نيامد تا جايي كه در بخش ديگري از برنامههاي صداوسيما، منصوره معصومياصل، عضو تشكل جديد اصولگرايان يعني شريان به تندي به گزينش مهمانهاي صداوسيما تاخت و يادآوري كرد مملكت مال حزباللهيهاست و نبايد اين چهرهها در صداوسيما حضور يابند. تير خلاص به مديريت وقت برنامه هم خبر دعوت از محمدجواد ظريف براي حضور در اين برنامه بود تا جايي كه شنبه شب گذشته برخي رسانههاي اصولگرايان از تعطيلي برنامه «به افق فلسطين» در شبكه افق خبر دادند. اندكي بعد از انتشار اين خبر مجري اين برنامه زنده، چنين اخباري را رد كرد و گفت كه برنامه همچنان ادامه دارد، اما خبرگزاري تسنيم در تاييد خبر تغيير و تحول در رويه اين برنامه نوشت كه «مسوولان شبكه افق با عوامل اين برنامه خداحافظي كرده و اعلام كردهاند كه خودشان اين مساله را با تيم ديگري پيگيري ميكنند!»
موضوع تنشها درباره تصميمگيري براي اين برنامه به اندازهاي بالا گرفت كه توضيح مهدي عرفاتي، سردبير برنامه در توييتر در تضاد با بيانيه شبكه افق در اين باره بود. عرفاتي نوشته بود كه «مديريت شبكه افق تصميم گرفت برنامه «به افق فلسطين» از شنبه ۲۰ آبان ماه با گروه ديگري ادامه پيدا كند و تيم طراح و تهيه برنامه در سازمان اوج به اين تصميم احترام ميگذارد.» اما شبكه افق در بيانيهاش تصميم به توقف توليد را «تصميم تيم توليد اين برنامه» خوانده بود.
در ميانه اين درگيريها، پست محمد شاهي، مدير روابط عمومي شبكه افق در يك شبكه اجتماعي نيز قابل توجه است كه نوشت: «با لندكروز و گوشي اپل و صندلي ماساژور و غذاي فارسي و طريقت صبح تا شب فرياد سر ميدهند واي مردم غزه نان براي خوردن ندارند. دم خروس را باور كنيم يا قسم حضرت عباس را.» او همچنين با انتشار عكس سردار سليماني و نوشتن اين جمله كه «خوبه هميشه جمله حاجي را در ذهنمون بياريم» به نقل از سردار سليماني نوشته است: «بايد به اين بلوغ برسيم كه نبايد ديده شويم.»
استفاده رسايي از برنامه «به افق فلسطين» براي حمله درون جناحي
حواشي مربوط به تعطيلي اين برنامه، اما محور جديدي براي نقد اصولگرايان نسبت به يكديگر شد. در شرايطي كه حتي چهرهها و رسانههاي اصولگرا از اين تصميم انتقاد ميكردند، حميد رسايي، نماينده سابق مجلس و عضو تشكل شريان از اين تصميم استقبال كرد.
او در دفاع از تغيير عوامل اين برنامه در توييتي نوشت: «تيم قبلي «به افق فلسطين» دنبال حضور روحاني و ظريف روي آنتن بودند تا از آرمان فلسطين دفاع كنند؛ ملت را چي فرض كرده بودند؟ اين نگاه نبايد تغيير ميكرد؟»
نقد رسايي به برنامه به افق سيما البته در توييت اخير او خلاصه نميشود. پس از حضور محمدجواد آذريجهرمي در برنامه «به افق فلسطين» رسايي در توييتي با حمله به سردار عزيز جعفري، فرمانده «قرارگاه فرهنگي بقيهالله سپاه پاسداران» او را مسوول دعوت از چهرههايي مانند جهرمي خواند و نوشت: «در چرخش شبكه افق و تريبون دادن به كساني كه از هر فرصتي براي لگد زدن به جمهوري اسلامي استفاده ميكنند، فلش را به جاي پيمان جبلي (رييس صدا و سيما) به سمت عزيز جعفري بگيريد. اوست كه بايد پاسخگو باشد.»
چند روز قبل از آن هم، در توييتهايي به ابطحي و مجيد انصاري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بند كرده بود.
طاقت اصولگرايان از رسايي طاق شد
اظهارات رسايي حتي صداي خبرگزاري اصولگراي تسنيم را نيز درآورد و تسنيم در مطلبي با نقد اين ديدگاه رسايي نوشت: «حميد رسايي، نماينده سابق مجلس جزو افراد نادري بود كه اين اقدام - تغيير عوامل برنامه به افق فلسطين- را تحسين كرد. در شرايطي كه صدا و سيما در رقابت با پلتفرمهاي نمايش خانگي و برخي رقباي ديگر از قافله عقب مانده است، توليد اين برنامه موجب شد تا هم بازديد رسانه ملي قدري بالاتر برود و در فضاي مجازي هم درباره اين برنامه صحبت شود و حداقل براي مردم موضوعيت داشته باشد، اما گويا رويكرد به افق فلسطين، با رويه امثال آقاي رسايي و طيفي كه او چهره شاخص آنها
به شمار ميرود، تفاوت دارد و نان آنها نه در برداشتن ديوارها و پر كردن فاصلهها كه در تشديد اختلافات و دوقطبي است. اگر مردم ميخواهند بدانند انقلابي واقعي كيست، بايد به شهيد حاج قاسم سليماني و امثال او نگاه كنند و با ارجاع و اشاره به مرام و كلام آنها، انقلاب و نظام را قضاوت كنند، نه با نگاه به افرادي مانند آقاي رسايي و مسوولان نيز به مرام و آرمان و كردار حاج قاسم و حاج قاسمها نگاه كنند و سعي كنند شبيه او باشند؛ نه شبيه افرادي مانند آقاي رسايي.»
تشديد تقابل شريان و طيف قاليباف بر سر برنامه صداوسيما
در كنار اين درگيري كه به ظاهر بر سر برنامه به افق فلسطين و در باطن در چارچوب انتخابات مجلس دوازدهم قابل ارزيابي است، موضعگيري مشاور محمدباقر قاليباف نيز قابل توجه است.
محمود رضوي، مشاور محمدباقر قاليباف در جايگاه رييس مجلس دوازدهم در واكنش به تغيير عوامل اين برنامه در توييتي نوشت: «يكبار به عزيزي عرض كردم؛ آنطرف در حداقل اشتراكات با هم اتحاد و كار ميكنند، اما
اين طرف اينقدر درگير خالصسازي ميشوند كه در اشتراك حداكثري يكديگر را تحمل نميكنند! اين غم بزرگي است كه بگويند شبكه وابسته به يك نهاد انقلابي، سازمان برنامهساز همان نهاد را تحمل نكرد!»
تاكيد رضوي بر كليدواژه «خالصسازي» نشان از كنايههاي او به جريان جليلي در صداوسيما و بسط تفكر پايداريها در اين عرصه است، چراكه اين اصطلاح در ادبيات خود اصولگرايان نيز براي توصيف روحيات جبهه پايداري به كار ميرود. رضوي با اين توييت در ظاهر به تغيير عوامل برنامه و وضعيت پيش آمده براي «به افق فلسطين» اشاره كرده، اما در واقع رويه خالصسازي كه برچسب جبهه پايداري است را مورد نقد قرار داده است. نقدي كه ناشي از تقابل جدي انتخاباتي بين طيف قاليباف و جبهه پايداري براي انتخابات مجلس دوازدهم نشأت ميگيرد.
نامهاي ممنوعه بر زبان ميآيد
بعد از حميد رسايي كه به صورت مستقيم از «عزيز جعفري» در توييت خود نام برد، تابوي صحبت از نامهايي كه پيش از اين روال نبود در زدوخوردهاي انتخاباتي از آنها صحبت شود هم شكسته شد. محمدحسين پويانفر، مداح و مجري برنامه مهلا كه خود در چند ماه اخير مورد نقد اصولگرايان تندرو بوده و او را با عنوان «مداح صورتي» مورد تمسخر قرار دادند نيز در توييتي به وضعيت و تصميمات براي برنامه به افق فلسطين انتقاد كرد و نوشت: «تا اطلاع ثانوي همين است در رسانه اِشغالي عزيزها برندهاند نه قاسمها! بماند بقيهاش...»
سياست حذف در سال انتخابات؛ قدرت اصلي در دست «طيف سخت قدرت»
فارغ از اينكه هيچ كس مسووليت مستقيم حذف عوامل برنامه به افق فلسطين را قبول نميكند، اما مسوول مستقيم روشن است. مسووليت و صحنهگردان اصلي در اين تصميمات همانها هستند كه وحيد يامينپور سال گذشته در كليپ معروفش درباره برداشتن روسري و آنچه ترويج اباحهگري ميخواند از آنها به عنوان «طيف سرسخت قدرت» نام برده بود. تابستان سال گذشته گفتوگويي از وحيد يامينپور منتشر شد كه در آن «خود و همفكرانش را لكوموتيو نظام يعني مجموعهاي كه نيروي محركه براي نظام هستند» خواند.
او مدعي شد كه اين «طيف حلقه سخت نظام» مسوولان اصلي محافظت از نظام اسلامي هستند و طلبكارانه اخطار ميداد و تهديد كرد كه اگر نظام در موضوعاتي كه خط قرمز اين گروه است، بازنگري كند اين حلقه سخت از نظام جدا خواهد شد و از قطار پياده ميشود.
به نظر ميرسد طيف حلقه سخت نظام حالا در ايام انتخابات با طيفهاي ديگر درگيريهاي جدي دارد. از يك طرف قاليباف به اندازه كافي به مذاقشان انقلابي نميآيد و از طرف ديگر نميخواهند سهمي جز خود براي كسي قائل باشند.
در طرف ديگر ماجرا، آش صداوسيماي جبلي-جليلي به اندازهاي تند شده كه مجريان سابق اين سازمان دست به افشاگري علني درباره نقش جريان جليلي در حذف و اضافههاي عجيب اين سازمان ميزنند. روز گذشته ويديوي كوتاهي از گفتوگوي «گبرلو»، مجري سابق تلويزيون در برنامه زنده عليه جبهه پايداري منتشر شد كه در آن ميگويد: «همين جبهه پايداري و آقاي جليلي باعث تعطيلي شبانه برنامه هفت در سال ۹۴ شدند و دقيقا شبيه همين خانومي كه اخيرا گفتند مملكت مال ماست! پس بقيه مردم چه كاره هستند؟»
در ميانه دعواهاي انتخاباتي جناح اصولگرا بر سر موضوعات مختلف از حجاب و سلاحورزي تا برنامه افق فلسطين كه در غياب رقيبان اصلاحطلب شكل گرفته، اين اصليترين سوال از طيف پشت پرده اصولگرايان است، از آنها كه به روايت گبرلو خالصسازي ميكنند و به روايت يامينپور طيف سخت قدرت هستند: «پس بقيه مردم چه كاره هستند؟»
با مرور واكنش چهرههاي ارزشي و رسانههاي اصولگرا به ظريف دو پيام قابل درك است؛ نخست اينكه اين جريان حتي در زماني كه ظريف در مسووليتي نيست هم دست از حمله و تخريب او برنميدارند. اينكه بالغ بر دو سال است ظريف مسووليتي در حوزه سياست خارجي ندارد اما كماكان محور نقد منبريها و رسانههاي اصولگرا است نشان از ريشه اين تقابل دارد. دومين پيام در زمين انتخابات قابل تعريف است. اينكه اين جريانات و طيفها- از گروهها و چهرههاي مستقل اصولگرا تا جبهه پايداري و قاليبافيها و اصولگرايان سنتي- كه درگيريهاي درونجناحي بسيار جدي براي انتخابات دارند، عليه سياست خارجي روحاني و ظريف يكدست ميشوند، نشان از پيامي روشن براي هر كانديداي مستقل يا حتي اصولگرايي است كه ممكن است اندكي درباره سياست خارجي نظري متفاوت با آنها داشته باشد. عطش خالصسازي در اين جريان به اندازهاي زياد است که ظريف را محور تهديد و تخريب قرار ميدهد تا حساب كار دست همه بيايد و پيام را به روشني بگيرند؛ اگر مثل ما فكر نكنيد و اصول سياست خارجي تقابلي ما را تكرار نكنيد، حذف ميشويد. نه تنها حذف ميشويد كه از جريان تخريب دنبالهدار هم در امان نيستيد.
فارغ از اينكه هيچكس مسووليت مستقيم حذف عوامل برنامه به افق فلسطين را قبول نميكند اما مسوول مستقيم روشن است. مسووليت و صحنهگردان اصلي در اين تصميمات همانها هستند كه وحيد يامينپور سال گذشته در كليپ معروفش درباره برداشتن روسري و آنچه ترويج اباحهگري ميخواند از آنها به عنوان «طيف سرسخت قدرت» نام برده بود. تابستان سال گذشته گفتوگويي از وحيد يامينپور منتشر شد كه در آن «خود و همفكرانش را لكوموتيو نظام يعني مجموعهاي كه نيروي محركه براي نظام هستند» خواند.او مدعي شد كه اين «طيف حلقه سخت نظام» مسوولان اصلي محافظت از نظام اسلامي هستند و طلبكارانه اخطار ميداد و تهديد كرد كه اگر نظام در موضوعاتي كه خط قرمز اين گروه است، بازنگري كند اين حلقه سخت از نظام جدا خواهد شد و از قطار پياده ميشود. به نظر ميرسد طيف حلقه سخت نظام حالا در ايام انتخابات با طيفهاي ديگر درگيريهاي جدي دارد. از يك طرف قاليباف به اندازه كافي به مذاقشان انقلابي نميآيد و از طرف ديگر نميخواهند سهمي به جز خود براي كسي قائل باشند.