پاسخ وزارت آموزش و پرورش به گزارش «اعتماد» درباره زبانآموزي دانشآموزان
در پاسخ به مطلب مندرج در آن روزنامه به تاريخ 21/08/1402 باعنوان «بخشنامههايي كه آموزش زبان دوم را به تاخير مياندازند» پاسخ سازمان ملي تعليم و تربيت كودك وزارت آموزش و پرورش را به استحضار ميرساند: امروزه به دليل گسترش صنعت اينترنت و فضاي مجازي و تبديل شدن جهان به دهكده ارتباطات، نياز به آموختن زبان مشترك براي ايجاد و تعميق ارتباطات بينالمللي و حتي نقشآفريني در عرصههاي جهاني پذيرفته شده است. اين نياز باتوجه به تعميق و گسترش ارتباطات سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، علمي، پژوهشي و امثال آن در اين دوران، اهميتي دو چندان نيز يافته است، اما همچنان موضوع آموزش زبان خارجي به كودكان
-به ويژه زبان انگليسي- يكي از چالشها و مسائل بحثبرانگيز امروز جامعه است كه البته متخصصان و كارشناسان اين حوزه نظرات متفاوت و بعضا متضادي در آن دارند. برخي از مشهورات غيرعلمي يا تعميم نادرست برخي از يافتههاي پژوهشي نيز والدين را دچار سردرگمي كرده است. فرصتطلبان و سودجويان نيز از دغدغههاي والدين به نفع منافع و مقاصد خود سوءاستفاده مينمايند.
گرچه برخي اعتقاد دارند به دليل آمادگي بالاي ذهن براي آموزشپذيري در سن پايين، كودكي بهترين زمان براي فراگيري و آموزش زبان دوم (زبان خارجي) است و چون آموزشگيرنده همزمان با زبان مادري، زبان دوم را ميآموزد، از همان ابتدا با همه جنبههاي ساختاري و ادبي زبان دوم آشنا ميشود و در نتيجه بهرهوري آموزش بالا ميرود. از طرف ديگر، برخي كارشناسان اعتقاد دارند از آنجاييكه زبان ارتباط ماهوي و معناداري با فرهنگ و تمدن يك جامعه دارد، آموزش زبان پيش از تثبيت زبان مادري و آشنايي فرد با واژگان و مفاهيم آن يك اشتباه راهبردي است. به اعتقاد اين دسته، در زيرلايههاي اين آموزش، فرهنگ بيگانه (مهاجم، غير يا با هر عنوان ديگري) به عنوان فرهنگ غالب در كودك تثبيت ميشود و در نتيجه آثار تربيتي و فرهنگي بدي در رشد فرد دارد. علاوه بر آن، اين مهم سبب خواهد شد به مرور و در ميانمدت، زبان دوم به زبان رايج تبديل شود و در نتيجه به تدريج جايگزين آن شود و درنهايت ارتباط نسل آينده با فرهنگ و تمدن بومي به كلي قطع شود. آموزش زبان خارجي به ويژه زبان انگليسي براي كودكان زير هفت سال و كودكان فارسيزبان، از نظر علمي ملاحظات و مسائل خاصي دارد. اختلال ناشي از تداخل و تفاوت نظام شناختي و زباني زبان رسمي كودك و زبان خارجي، جزو آسيبهاي پيشروي اين نوع آموزش است، به ويژه هنگامي كه به صورت غيراصولي و در موقعيتهاي غيرطبيعي، به صورت فراگير و با حد يادگيري مشخص باشد.
از طرف ديگر، طبق اسناد بالادستي نظام آموزشي كشور، تدريس زبان خارجي تا مقطع دبستان در برنامه رسمي جا ندارد. در اين بين، سازمان ملي تعليم و تربيت كودك به عنوان مرجع انحصاري دوره اوان كودكي نيز براساس بند اساسنامه خود، «زمينهسازي، تقويت و تسهيل يادگيري زبان و ادبيات فارسي به عنوان زبان رسمي و وحدتبخش كشور» و «سياستگذاري و تعيين ضوابط و قواعد تدوين برنامهها، روشها، مواد و محصولات آموزشي، تربيتي، فرهنگي، بازي و سرگرمي، هنري و ورزشي، مكتوب و چندرسانهاي ويژه كودكان و پايش سلامت جسمي و رواني و حقوق تربيتي كودك در عرصههاي اجتماعي و فضاي مجازي با جلب مشاركت دستگاهها و نهادهاي ذيربط»، سياستگذاري، مديريت و نظارت بر محتواي مورد استفاده در كودكستانها را برعهده دارد و ميبايست محصولاتي كه به مرحله تاييد رسيدهاند، مورد استفاده كودكستانها قرار بگيرد. بر همين اساس، بستههاي تربيت و يادگيري اوان كودكي براساس چارچوبها و شاخصهاي مدنظر مورد بررسي قرار گرفتهاند و بستههاي مورد تاييد به صورت رسمي و با توضيحات لازم معرفي شدهاند. پرهيز از آموزش زبان خارجي (ازجمله انگليسي) يكي از زيرشاخصهاي مذكور نيز در ارزيابي لحاظ گرديده است.
با اين حال تضارب آرا در حوزه علوم انساني و گفتوگو ضروري است و از همين رو، سازمان ملي تعليم و تربيت كودك ضمن احترام به نظرات كارشناسانه، ضمن توصيه به درنظر گرفتن ظرافتها و پيچيدگيها و چندبُعدي بودن موضوع آموزش زبان دوم و پرهيز از تحليل تكبعدي، آمادگي خود را براي دريافت پيشنهادهاي كارشناسي و برگزاري نشستهاي تخصصي با حضور همه متخصصان و كارشناسان حوزه مرتبط با تربيت دوره اوان كودكي اعلام دارد.
خواهشمند است دستور فرماييد طبق قانون مطبوعات و رسانهها نسبت به درج جوابيه اين مركز در همان صفحه و با همان قلم اقدام لازم صورت گيرد.